کاری کنیم کارستان
حسام الدین اسلاملو: به خاطر ایشون تا اینجا اومدیم. بادگیر چپقی تنها بادگیر متفاوت نسبت به بقیه بادگیرهای موجود در جهان که برای خونه یک آقای دکتر در سیرجان ساخته شده بوده.
ولی وقتی که رسیدیم دیدیم که درش بسته است متاسفانه. و من با اندوهی که در چهرهام مشخصه به سمت اثر دیدنی بعدی رفتم. پس اگه فقط به خاطر دیدن این بادگیر میرید سیرجان، نرید. شاید بهتر باشه عکسهاشو ببینید.
جمله بالا از زبان گردشگری در اینستاگرام منتشر شده است. گردشگری که در تعطیلات نوروز به سیرجان آمده یا از سیرجان گذر کرده و خواسته سری به بادگیر معروف شهرمان بزند اما با ناامیدی به در بسته خورده تا ثابت شود مسوولان فرهنگی ما مصداق همان جملهی طلایی سعدی هستند و به چه مانند، به زنبور بیعسل! تازه در صورتی که عالم فرض شوند. چرا که به هرحال فهمیدن اینکه نیاز بود برای بادگیر چپقی مس از مرمت یک کاربری تعریف شود، تخصص خاصی نمیخواست. فقط کمی دلسوزی لازم داشت. اگر اداره کل میراث فرهنگی استان در قبال آثار تاریخی سیرجان این همه منفعل و نامهربان نبود، بلافاصله پس از مرمت بادگیر پیگیر تعیین کاربری برای آن میشد. در این صورت آن اتقاقات تلخ در جریان تخریب عمدی بادگیر هم چه بسا پیش نمیآمد و همین طور گردشگران برای دیدن این اثر این طور سرگشته نمیماندند.
مشخص نیست برنامهی میراث فرهنگی چیست؟ اگر قرار است اطراف بادگیر چپقی تملک و تبدیل به یک سایت گردشگری در سیرجان شود، دلیل دست روی دست گذاشتن چیست؟ اگر مشکل اعتبارات دولتیست کافی بود پای مسوولیت فرهنگی یکی از شرکتهای ریز و درشت معدنی را به میان میکشیدند و یا حتا در عوض پس از مرمت، درآمد حاصل از حضور گردشگر در سایت بادگیر را تا چند سال به آن شرکت وا میگذاشتند.
واقعا اگر نیت انجام کار وجود میداشت و همتی در مسوولان شهر ما میبود، کاری نداشت تا این ناحیه از بافت تاریخی شهر را دستی بکشند و به یک مکان آبرومند برای گردشگر مبدل کند.
اما چنین همت بلند و برنامهریزیئی که وجود ندارد هیچ، حتا برای اتمام پروژههایی که پیش از این در بوق و کرنا شدهاند هم کاری نشده است.
شما به سه مجموعهی بینظیر بازار، مسجد تاریخی و کاروانسرای سیرجان نگاه بندازید. به چشم نمیآیند و چه حال و روزی دارند! مجموعهای که سابق بر این حمام هم داشته و با بیسلیقگی مسوولان ماضی، تخریب شده یا زیر خروارها خاک پنهان است.
در نظر بگیرید یک سایت تجهیز شدهی گردشگری را در اطراف بادگیر چپقی که به بازار و کاروانسرا و مسجد تاریخی و راستهی مسگری و قوتوها پیوند میخورد. گردشگر به جای گذر کردن از شهر ما، در سیرجان لختی میماند و پول خرج میکرد و مهمتر اینکه یاد و خاطرهی خوشی از سیرجان به عنوان یک شهر معدنی - فرهنگی که زادگاه مشاهیر بزرگیست، در ذهنش حک میشد. چه آوازهای پیدا میکرد سیرجان.
اما اینها همه آرزوست. آرزویی که برآورده کردنشان سخت نبود. فقط همت میخواست. مگر روزگاری مرمت خانه تاریخی صدرزاده آرزو نبود. این روزها گلگهر دارد به واقعیت تبدیلش میکند. بد نبود این شرکت با امضای یک سند همکاری دیگر میان خود با شهرداری و میراث فرهنگی، گام بلند دیگری را برای فرهنگ سیرجان برمیداشت تا دستی به سر و روی بازار و مسجد و بادگیر و کارونسرا کشیده شود.
باور کنید در صورت توجه به همین آثاری که امروز به چشم نمیآیند، از نظر گردشگر پنهان نمیماند و چه بسا همردیف مجموعهی مشابه کریمخانی در شیراز میشد.
ولی حال و روز امروز این بافت تاریخی را که نگو. از دور دل میبرند و از نزدیک زهره. بازار که با دستکاریهای غیرکارشناسی خود کسبه بافتش دستخوش نازیبایی شده. بودجه نمیخواست تا اداره میراث فرهنگی دست کم در این سالها بر شیوهی بنایی کسبه نظارتی کند. مسجد تاریخی را هم که با مرمت غیراصولی در واقع تخریب کردهاند. کاروانسرا را هم که نگویم بهتر است. در نوروز سرکی به آنجا زدم. از ستونهای خمیدهاش بگویم تا منبری چوبی و کهن که حتا به خود زحمت ندادهاند حفظش کنند تا دست کم به این نتیجه نرسی که مسوولان ما حتا در حفظ مظاهر دین -که سنگش را به سینه میزنند- هم بد عمل کردند.
گرچه میتوان گفت گاهی عملکرد بد رسانهای نیز به بیانگیزگی و بیعملی مسوولان دامن زده است. مثلاً در ماجرای مرمت اخیر بادگیر چپقی، برخی رسانهها بازیچهی رقابتهای صنفی مرمتگران شدند و از جملات غیرکارشناسی فراوانی مثل"بادگیر چپقی عروس شد" تیترهای جنجالی ساختند.
از همین رو بیایید همه با هم از مسوول و کارشناس تا شهروند عادی یک بار دیگر دلی بسوزانیم و این بار ضمن توجه به عواقب خودسریهایمان، کاری کنیم کارستان.
گزیده اخبار
- استقبال کم زنان از ثبت نام برای کاندیداتوری انتخابات شورا
- حال و روز بد بافت تاریخی سیرجان و مسوولان فرهنگی بیعمل؛
- درویشخان و راز سر به مُهر باغ سنگی
- فعالیت مشاغل گروه 3 و 4 ممنوع شد
- رئیسجمهور در آیین افتتاح پروژه بزرگ پیشفرآوری و خردایش گلگهر:
- فصل بیستم، مهاجم شماره بیست گلگهر، در بیست دقیقه هتتریک کرد؛
- بررسی وضعیت نابسامان زمینهای بایر داخل شهر؛
شماره 641 مورخ 18 فروردین 1400