بازاریان سیرجان به بلاتکلیفی مرمت این اثر تاریخی میان ادارات میراث و اوقاف و شهرداری انتقاد دارند
دادستان هم از وضعیت بازار و کاروانسرای سیرجان شوکه شد!

رها محیاپور نوازنده همشهری در ادامه‌ی تکنوازی‌هایش کنار آثار تاریخی سیرجان که با هدف رسیدگی و مرمت این آثار انجام می‌شود، در جدیدترین اجرایش به بازار و کاروانسرا رفته و آنجا سازش را نواخته.
ایده‌ای که که به گفته‌ی او نوعی اعتراض سفید و بدون خشونت است برای جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی سیرجان. او می‌گوید:
انگار که اینجا بعد از یک جنگ داخلی شدید دوباره مردم محلی جمع شده و کسب و کارهاشان را راه انداخته باشند!
وارد کاروانسرا که شدم و داشتم به گچ بری‌ها و معماری اصیل کرمانی سقف آنجا دقت می‌کردم، دیدم از کاروانسرا یک هویت و یک تل خاک باقی مانده!
ترکی عظیم که دارد کتیبه و در واقع سند  اینجا را با خودش می‌خورد!
به این‌ها اضافه کنید انبوهی از زباله‌های کهنه و پوسیده که خورد توی چشمم!
هوا گرم بود و من اول بازار یک لیموناد برای رفع تشنگی گرفتم وقتی که تموم شد دنبال سطل زباله می‌گشتم که از شرش خلاص بشوم و هیچ سطل زباله‌ای توی این خراب شده نبود!
پس قابل درک است که چرا اینجا اینقدر زباله ریخته!
من سازم را فدای این انتقاد کردم، سازی که وابسته به جانم بود!
اما خب آیا مسوولین می‌توانند وظیفه کاری خود را قبول کنند؟
محیاپور روایت می‌کند که چطور وقتی سازش از توی کاور افتاد ، مردم در بازار با نگرانی فریاد میزدند :ساز! سازت! سازت افتاد! اما همین مردم افتادن و شکستن سازه‌ی به این بزرگی و زیبایی یعنی بازار و‌کاروانسرای تاریخی را نمی‌بینند!
او روز مبادایی را می‌بیند  که با چشم‌های اشک‌آلود و نگرانی بنویسیم: بازار سیرجان در اثر بارندگی یا فرسودگی فرو ریخت!
بازاری که برای بسیاری از ما تداعی گر خاطرات کودکی‌مان همراه با پدر و مادرمان است!
کسبه بازار چه می‌گویند؟
سخن‌تازه برای شنیدن حرف کسبه‌ی بازار به سراغ برخی از آنان رفت. کسانی که سال‌هاست همنشین این سازه‌های تاریخی بودند و هم کسب و کارشان به ماندگاری این اثر پیوند خورده و‌ هم مشکلات آنجا را از نزدیک دیده‌اند.
ناصر ابوجعفری یکی از بازاریان سیرجانی و دوستدار میراث تاریخی شهر به خصوص بازار و کاروانسراست. او که حجره و دکان خودش را بدون استفاده از سقف کاذب و مصالح مدرن شخصا مرمت کرده و‌ شکل قشنگ هندسی گنبد دکانش را حفظ کرده، توضیح می‌دهد که همواره کوشیده لزوم رسیدگی به بازار و کاروانسرا را به گوش مسوولان برساند تا به آن‌ها رسیدگی شود هر چند که هم‌چنان با بی‌مهری و بی‌توجهی روبرو شده.
 او در این باره می‌گوید: «اخیرا دادستان محترم شهر برای بازدید همراه برخی مسوولان به بازار و کاروانسرا آمدند. دادستان که وضعیت نابهنجار اینجا را دید، شوکه شد. گویا تازگی‌ها نیامده بود اینجا و بعد از
همین جا از خبرنگارها خواست کمک کنند.»
ابوجعفری که به عملگرایی دادستان جوان و جدید شهر امید بسته، ادامه می‌دهد: «حدود بیست سال قبل یک بودجه برایش آمد و یک استاد یزدی ترمیم کرد ستون‌ها را.
قرار بود مهمانخانه اش را درست کنند و سقفش آجر پوش کنند که نصف نیمه کار تمام شد و کسبه هم هر چه انتظار کشیدند خبری نشد. چند مغازه تخریب شد و مجبور شدند خودشان دست بکار بشوند و متاسفانه بجای کاهگل و آجر فرش ایزوگام کردند که عکس‌هاش داخل پیج هست.  اون استاد یزدی میگفت این بنا بودجه دارد چرا خودتان خرج می‌کنید؟  می‌گفت کسبه نباید یک ریال بدهند چون ثبت میراث شده و هر ساله بودجه می‌گیرد. والله این را باید از میراث سوال کرد.»
به گفته‌ی او یک مشکلی هم که هست این است که مغازه‌ها مالکیت شان چون هم وقف و هم غیر وقف در میان‌شان هست، با مشکل روبروست.
با این وجود وجدای اینکه ابهام درباره بودجه وجود دارد، باز هم بسیاری از کسبه می‌گویند که حاضرند مانند برخی مغازه‌های بازار قوتوها با خرج خود و زیر نظر کارشناس مرمت اداره میراث، دکان خود را سر و شکلی بدهند اما انگار حتا میراث این طور هم حاضر به همکاری و همراهی نیست و انگار کمر همت بسته اینجا رفته رفته از میان برود، برعکس بازار کهن کرمان که روز به روز گلش شکفته تر می‌شود.
به گفته‌ی کسبه‌ی بازار آقا ابراهیم (جهرو ) که این دو بنا تاریخی‌تر از دو بازار بغلی هستند که همگی به هم متصل‌اند. کسبه بازار جهرو می‌گویند که بیست سال پیش با هزینه ی خودشان سقف این بازار را گچکاری و سفید کرده‌اند.
گویا دوره‌ی شهرداری شهباز حسن‌پور بوده و حتا او نیز برای تکمیل بودجه کمک کرده است و شهرداری کف پوش بازار را عوض کرده و سیم کشی بازار هم درست شده اما کاروانسرا نه چون گفته شد که مربوطه به حوزه‌ی میراث است و خودش بودجه دارد. کف بازار و کابل‌کشی برق مربپط به شهرداری بوده که در زمان خودش انجام شده هرچند در دوره‌ی شهرداران بعدی ادامه پیدا نکرده که وضعیت سیم‌کشی افتضاح و خطرناک بازار قوتوها موید این نکته است.
بازاریان سیرجان انتقاد دارند که اداره منفعل میراث فرهنگی سیرجان نه می‌گذارد کسی خودش درست کند و نه خودش برای مرمت وارد میدان عمل می‌شود!
خلاصه که بازاریان گلایان هستند از این سردرگمی میان شهرداری و میراث و اوقاف که سی سال است درگیر هستند و غیراز جلسات بی‌نتیجه هیچ عایداتی برای این بنای ارزشمند نداشته و روز به روز این کهنه بنای فرهنگی کمرش خمیده‌تر می‌شود و اینکه در کنار این اختلافات سه اداره، که مانع مرمت این اثر نفیس شده و اینکه پس چرا و چطور برای ساخت پاساژی در جوار کاروانسرای ثبت ملی شده مجوز داده می‌شود، خودش برای کسبه‌ی بازار جای سوال دارد!؟