یکشنبه, 11 شهریور 1403

شماره 804 مورخ 7  شهریور 1403

نیاز جدی به محوطه‌سازی و ایجاد امکانات رفاهی پیرامون بازار تاریخی سیرجان؛
وضعیت زار بهداشت پشت بازار!

کار از «لعنت بر پدر و مادر کسی که در این محل زباله‌ بگذارد!» گذشته و وارد فاز جدیدی از بی مسوولیتی در برابر محیط شهری و نادیده گرفتن فرهنگ شهروندی شده‌ایم!
این کاغذ با محتوای لطفاً شعور داشته باشید و جلوی در این خانه خرابکاری نکنید را صاحب خانه‌ای پشت بازار به دیوار خانه‌اش چسبانده. یعنی جایی که فقط چند قدم تا بازار فاصله دارد و مغازه‌داران را به قول خودشان عاصی کرده است. عاصی از بوی نامطبوعی که ایجاد می‌‌شود و هم مسمومیت چندباره که معتقدند دلیلش همین موضوع‌ است. کاسب دیگری که نزدیک به همین کوچه مغازه دارد، می‌گوید: تا چند وقت پیش اینقدر این مساله عادی بود که انگار بازار یک خانه ا‌ست و پشت بازار سرویس بهداشتی خانه!
فکر نکنید فقط بچه‌ها بودند که حالا شاید از نادونی بچگی اینجا خرابکاری می‌کردند، بزرگترها هم اینجا برای‌شان توالت عمومی بود که اغلب اینقدر معتاد شدیدی بودند که نمی‌دانستند اصلا اینجا کجاست.
 ما سعی کردیم بهشان تذکر بدهیم، ولی خب انگار با دیوار حرف می‌زدیم.
یکی دیگر از مغازه‌دارها که حرف‌های ما را می‌شنود و با دقت در حال گوش دادن است، جلوتر می‌آید و می‌گوید: «اینهایی که شما می‌گویید همگی درست. بله فرهنگ عمومی درست آموزش داده نشده، مردم نسبت به محل زندگی‌شان بی‌تفاوتند و برای‌شان مهم نیست که کجا قضای حاجت نکنند اما شما بگین اگر امکانات فراهم بود آیا باز هم شاهد این چیزها بودیم. مثلا اگر توالت عمومی درست درمونی اطرف بازار -که جای مهم و پر رفت و آمدی هست- ساخته شده بود باز هم شاهد این چیزها بودیم؟ من اعتقادم این هست که همیشه هم بحث بی فرهنگی و آموزش ندیدن مردم نیست. یه وقتی مجبور میشی. حالا نمیخوام توجیه بکنم ولی یه وقتی بچه دستشویی داره، پدر و مادر نمی‌دونن کجا ببرنش دستشویی ، همین‌ها باعث این وضع شده.»
می‌خندند و می‌گویند: «شما ببین تو این دوره و در قرن 21 ما اینجای جهان وایسادیم و راجع به چه چیزی حرف می‌زنیم؟!»
یکی از کسبه سپس ادامه می‌دهد: «البته یک سرویس بهداشتی هم پشت مسجد هست که قسمت زنانه‌اش بسته ا‌ست، بخش مردانه‌اش هم کثیف و غیربهداشتی. کمبودها زیاد هست که بازار به عنوان  جایی که روزانه صدها نفر در آن رفت و آمد دارند. سطل زباله ندارد که اگر کسی آب معدنی خورد، بطری‌اش را همین وسط پرت نکند، این را ما هر روز شاهدش هستیم و  جلوی مغازه تبدیل می شود به یک سطل زباله!»
کسبه‌ی بازار همچنین معتقدند اگر صندلی یا نیمکتی در بخش‌هایی گذاشته شده بود، مشتری‌های خسته لازم نبود پنج شش نفری روی زمین بنشینند که چهره بدی را برای یک جای تاریخی ایجا بکند و  یا مجبور شوند از بعضی از  مغازه دارها صندلی قرض بگیرند .
هزار کار نکرده!
این درست است که مرمت و حفظ بازار به عنوان بنای تاریخی‌ای زنده به عهده‌ی میراث فرهنگی و گردشگری بوده و در این باره بسیار کوتاهی کرده است اما دست کم در حوزه‌ی محوطه سازی، مبلمان و ایجاد امکانات رفاهی شهری در این بخش پر تردد شهر سیرجان به عنوان مرکزی‌ترین بخش شهر- که به نوعی نماد هویت تاریخی و اصالت سیرجان نیز هست- این وظیفه‌ی شهرداری بوده که این امکانات را در کف راهروهای بازار و حاشیه و پیرامون آن ایجاد کند. اینکه فراهم نکرده یک بخشی از آن برمی‌گردد به اولویت ندادن به این مسائل و دیگری مربوط است به برقرار نبودن تعامل میان ادارات و سازمان‌هایی که نقاط مرزی مشترک میان وظایف و تعریف عملکردشان وجود دارد.
البته که تا پیش از این شهرداری و میراث فرهنگی چندان تعاملی برقرار نمی‌کردند و شاید جز چند جلسه‌ی بی‌نتیجه در شورای شهر اتفاق مثبتی نیفتاده بود.
اما حالا که در این چند سال اخیر و در دوران شهرداری علی‌اکبر کریمی‌پور هم شهرداری حسن نیت خود را در مسایلی مثل خرید املاک و زمین‌های پشت بازار و املاک پیرامون بادگیر چپقی برای محوطه‌سازی، نشان داده و هم اینکه اخیرا با رفتن یکی از کارکنان فرهنگی شهرداری به اداره میراث سیرجان برای تصدی آن، دیگر انتظار می‌رود همزمان با تامین بودجه از سوی میراث و شروع مرمت اصولی بازار تاریخی سیرجان، کار محوطه‌سازی و ایجاد امکانات رفاهی نیز در دو موقعیت ذکر شده پیرامون بازار سیرجان نیز از طرف شهرداری همسایه‌ی خیابان بازاری، شروع شود.
 در این زمینه بد نیست اداره بهداشت نیز از نظر بهداشت محیط بازار نیز مشاوره‌های لازم را به شهرداری بدهد و همچنین به شرایط کابل‌کشی بازار و موضوع ورود و خروج احتمالی خودروی آتشنشانی نیز باشد دقت شود.
موضوع مهم دیگر اینکه با توجه به کندی کار در سنگفرش کوچه‌ی کندو که موازی خیابان امام است، پیمانکار باید متوجه باشد که با اجرای همین پروژه‌ی سنگ‌فرش در خیابان امام در کنار محوطه‌سازی پشت بازار سیرجان اگر سرعت لازم را نداشته باشد و این چنین زمان بر باشد، صدای کسبه درخواهد آمد. که همین اعتراض کافی‌ست که کار بخوابد و با توقف آن دوباره امور مثل امروز ‌می‌لنگد.
بنابراین می‌بینیم که یک بخش از ماجرا نیز برمی‌گردد به خود بازاریان که با صحبت از هرگونه محوطه‌سازی و مرمت، طاقت تاب می‌آورند و نگران مختل شدن کسب خود می‌شوند. بنابراین هر گونه اقدام در این بخش شهر نیازمند ایجاد همدلی و هماهنگی میان مردم، کسبه‌ی محترم و ادارات و ارگان‌ها خواهد بود.

ضمیمه این شماره