گزارشی از سگدونی شدنِ کاروانسرای ثبتی در هماشهر؛
زیبای ویران!
آن کاخی نیست که جمشید در آن جام گرفته باشد اما اگرچه آهو در آن بچه نکرده و روبه آرام نگرفته است اما انگار محلی برای زندگی سگهای ولگرد و تولهآوری شده است! کاروانسرای واقع در محلهی قدیم سعادتآباد هماشهر با وجود اثر ثبتی به شمار آمدن همچنان غریب افتاده در شهر خود است. نه مردم محل مراعاتش را کردهاند، نه شهرداری هماشهری دلی برای آن سوزانده است و نه میراث فرهنگی همتی گمارده که برای مرمت و تعیین کاربری آن اقدامی عاجل کند و دست کم اگر بودجه ندارد، پای یکی از شرکتهای ریز و درشت معدنی را برای عمل به مسوولیت اجتماعی به میان بکشد. هرچند سنگ تاریخی سردر کاروانسرا میگوید که پای اوقاف هم در میان است و این یعنی همان گره کور کاروانسرای بازار سیرجان در اینجا هم وجود دارد. اینکه همه متولی هستند و هیچ کس نیست. این اثر دارای معماری برجسته و شاخص در حالی رو به ویرانی است که در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۱۲۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. گویا کاروانسرای سعادت آباد مربوط به دوره قاجار است و از روی نوع معماری و آجرکاری میشود این را حدس زد. هرچند برخی اهالی معتقدند یک کاروانسرای شاه عباسی ساخته شده بر ویرانههای کاروانسرایی قدیمیتر بوده است. سگ نوشتهی سر در بنا نیز گرچه با خطی تو در تو نگاشته شده و خوانش آن کمی دشوار است اما گویای این است که در سال ۱۲۹۷ ه.ق توسط استاد غلامحسین (..؟..)آبادی (بنا یا مرمت)گردیده و زمین این کاروانسرا موقوفهی آقا سید هدایت از اهالی سعادتآباد بوده است.
کتیبه گواهی میدهد که هدف از تاسیس این بنا رفاه حال مسافران راه قدیم کرمان و سیرجان -که از وسط سعادتآباد میگذشته- و جهت استراحت و نگهداری از اموال و حفظ آنها بوده است.
در چوبی و به راستی عتیقهی کاروانسرا نیاز به مرمت دارد و فعلا مثل سابق دربانی نمیکند و با اینکه قفل است، از وسط دو لنگه میشود رفت تو و تماشا کرد هنر معماری گذشتگان این خطه را.
در همان ابتدای کار صندلیهای آهنی زنگ زدهی حسینیهی مجاور تلنبار شده است و در همان نخستین اتاق سمت چپ، سگی خوابیده و به روی مبارکش هم نمیآورد که کسی وارد شده. هرچند یک ماده سگ از دالان بزرگ کاروانسرا بیرون میزند که انگار ترسیده. ما هم ترسیدیم.
وسط حیاط با بلوک سیمانی و به زشتترین شکل ممکن کوشیدهاند میدان وسط محوطه را احیا کنند که نیمه کاره مانده. این کاروانسرا تا کنون چندین تجربهی مرمت غیراصولی را پشت سر گذاشته است. از سقاخانهای که با سیمان و سنگ در یکی از طاقهای بیرونی کاروانسرا توسط افراد محلی ساخته شده تا استفاده از آجرهای غیرهمرنگ با آجر قرمز بافت تاریخی آن که در گوشه گوشهی بیرون و داخل دالانهای تاریک و تیرهی اثر به کار رفته است! چند جا هم با افشنهی رنگ روی دیوارهای قشنگ آجری نوشتهاند. پلههای ایوانها و اتاقها سیمان شده است که گویا زمانی اینجا پسران نوجوان محله والیبال بازی میکردهاند و عدهای مینشستهاند به تماشا.
دالانهای کاروانسرا با سوراخهایی در سقفهای گنبدی پی در پی خود روشناییشان را در روزگاران قدیم -که برق نبوده- تامین میکردهاند و به نظر میآید با توجه به وجود منظم آخورها در دیوار، کارکرد نگهداری از اسب و شتر کاروانها را داشتهاند. اتاقها نیز که همه دور تا دور حیاط هستند مثل ایوانهای داخل محوطه و ایوانهای بیرون کاروانسرا همگی مجهز به شومینهی هیزمی هستند و انگار به طور حرفهای جوری طراحی شدهاند که حس ماندگار نبودن را به افراد نشسته در آن یادآوری کنند. امروزه هیچ درب سنتیای در تک تک اتاقهای این کاروانسرا دیده نمیشود طوری که گمان کردیم شاید به خطر همین کاربرد موقتی بودن سکنای مردم در آن، با پردههای پارچهای از هوای بیرون مجزا میشدهاند اما خیلی زود رد چهارچوبهای چوبی قدیمی را در ورودی برخی اتاقها دیدیم. پلکان راهیابی به پشت بام هم ما را به بالا هدایت کرد تا متوجه بشویم پشت بام با آجر فرش شده و شیببندی مناسب به سمت ناوادانهای بزرگ سنگی فعلا این اثر را از خطر تخریب صد درصدی رهانیده است.
گویا این کاروانسرا در صد سال اخیر که مسافرت با کاروان و اسب و شتر رفته رفته جای خود را به اتومبیل و جاده شوسه و آسفالته میداده، رفته رفته کارکردش تغییر کرده بوده و پیش از انقلاب، مردمان فقیر ساکن در اتاقهای خشتی روستا در روزهای بارانی و برفی و چند روز پس از آن برای احتیاط در اتاقهای آجری و گنبدی با دوام این کاروانسرا پناه میآوردهاند. بعد از آن نیز اثر در روزگار رونق تعزیه خوانی مرکزی در قهستان که مجاور همین کاروانسرا بوده، علمهای دستههای هرکدام از دهات قهستان در زیر یکی از طاقها و رواقهای بیرونی این کاروانسرا اتراق میکردهاند و داخل ساختمان هم شکل انبار حسینیه را به خود گرفته است.
هرچند باری پشت بام کاروانسرا مرمت و آجرفرش شده است اما همچنان توجه ویژه به این اثر تاریخی دست همت مشترک شورا و شهرداری هماشهر، اداره میراث فرهنگی و اداره اوقاف را میطلبد که علاوه بر مرمت اصولی آن، یک کاربرد فرهنگی نیز برای این کاروانسرای زیبای تاریخی مشخص کنند.
شماره 822 مورخ 19 دی 1403