تاثیر افزایش قیمت سکه بر افزایش آمار طلاق به خاطر گرفتن مهریه
اقساط یازده میلیونیِ "کی داد کی گرفت"!
گروه جامعه:
مهریه را کی داده و کی گرفته از یک جملهی معمول و روتین در مراسم مهریه هم اکنون به یک چالش بزرگ و کاسبی پر درآمد تبدیل شده است. حال با افزایش قیمت سکه میزان حضور در دادگاههای خانواده افزایش یافته و به یک شانس بزرگ برای خانوادههای نیمه پاشیده تبدیل شده است.
ملیحه میگوید قصد طلاق ندارد و میخواهد با همسر و فرزندش زندگی کند اما این دلیل نمیشود که مهریهاش را نگیرد و نخواهد. مهریه عندالمطالبه است و وظیفهی همسرش است که بپردازد: «همسرم به لحاظ مالی شرایط خوبی دارد و میتواند حداقل پول سکههایم را در شرایط فعلی پرداخت کند تا زمانی که سکه دوباره ارزان نشده است. این جوری من پول بیشتری دارم و میتوانم آن را در بانک بگذارم و با سودش استقلال مالی داشته باشم.»
زنی دیگر اما قصد طلاق دارد. او میگوید زندگیاش هیچ پایه و اساسی ندارد که بتواند بر آن تکیه کند: «من بارها به دادگاه رفتهم و برگشتم اما الان میخوام مهرم را به اجرا بگذارم تا حداقل از ده سال زندگی کوفتی چیزی عایدم بشود.»
"روزانه ۵۰۴ واقعهی طلاق در ایران به ثبت میرسد. نهادهای دولتی به دنبال ایجاد محدودیتهای قانونی برای جلوگیری از افزایش آمار طلاق هستند. مثل بحث سهمیهبندی طلاق که طی یک پرونده در نشریه به آن پرداختیم و سامانهای به نام «تصمیم» که در ۱۰ استان راهاندازی شده است. مقامهای دولتی میگویند که این سامانه مانع رشد آمار طلاق شده است. رئیس کانون دفترداران ازدواج و طلاق اما معتقد است: «کاهش ازدواج موجب روند نزولی آمار طلاق شده است. تنها در شش ماه نخست امسال ۸۰ هزار طلاق در ایران به ثبت رسیده است.»
آمار طلاق سال به سال در حال افزایش است به گونهای که اغلب بنیان خانواده در ایران را دچار آسیب های جدی کرده است.
وکلا و جامعهشناسان در بررسی عوامل طلاق به مواردی از قبیل : عوامل اقتصادی اعتیاد، خیانت، عدم رضایت جنسی و امثالهم اشاره میکنند.
اما به نظر میرسد آن جوک قدیمی که دلیل اصلی طلاق را ازدواج میدانست حالا به یک امر واقعی تبدیل شده است.
ازدواج بیشتر از آنکه یک پیوند دو نفره و تعهد به یکدیگر باشد، تجارت و معامله است.
مرد و خانوادهی او قبل از رفتن به خواستگاری و دختر و خانواده او قبل از دادن پاسخ مثبت یا منفی چرتکه میاندازند و در نهایت پس از برآورد هزینه و فایده تصمیم به پذیرش یا عدم پذیرش طرف مقابل میگیرند.
دختری از یک طبقهی ثروتمند سیرجانی این حرف را تمام و کمال قبول دارد و میگوید: «زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم یک روز تلفن خانه زنگ زد و زنی از پشت تلفن به مادرم گفت قصد دارین دخترتونو عروس کنین؟ مادرم پاسخش منفی بود. چون من قصد ازدواج نداشتم. زن گفته بود پس یک خانواده ثروتمند دیگر سراغ ندارین که به ما معرفی کنین! در کمال ناباوری هدفش از خواستگاری را گفت و قطعش کرد. او میگوید در واقع داماد و خانوادهاش در حال طراحی معاملهی اقتصادی پر سودی بودند که کلاه سرشان نرود. او میخندد و میگوید برای همین من خواستگار زیاد داشتم چون پولدار بودم.»
شاید این امر یک موضوع زیاد جدید هم نباشد از قدیمالایام هم در همین سیرجان در هیچ خواستگاری از میزان فهم و شعور طرف مقابل پرسیده نمیشود، هیچگاه از او پرسیده نمیشود که آخرین کتابی که خوانده چیست یا شاعر و نویسنده مورد علاقه او چه کسی است و اصلا برای بررسی این مسائل زمانی سپری نمیشود. بلکه شغل، ماشین، خانه و حساب بانکی اولویتهای آقای داماد است و بعد از آن میزان مهریهی عروس خانم بر اساس جهیزیهاش حساب و کتاب میشود. اینکه جهیزیه در چند ماشین جای بگیرد مساویست با مهریهی بیشتر.
در این شکل از ازدواج احتمالاً یکی از طرفین معامله یا هر دو پس از مدتی احساس مضر بودن در معامله را خواهد کرد و با این نگاه که کلاه سرش رفته است، سعی در به هم زدن معامله خواهد داشت.
چند وقت پیش هم خبرگزاری ایسنا از اتفاق جدیدی در راهروهای دادگاه خبر داد و نوشت: «روند افزایش کمسابقه قیمت سکه از سال گذشته آغاز شد و در ماههای اخیر به اوج رسید. یکی از اقشاری که این مساله بر زندگیشان تاثیر مستقیم گذاشته، آن دسته از زوجهایی هستند که به دلیل طلاق و به اجرا گذاشته شدن مهریه، باید مهریه زوجه را پرداخت کنند.»
عرف دادگاههای خانواده این است که با توجه به وضعیت درآمدیِ مرد، شیوه پرداخت مهریه - که به صورت یک رسم، عمدتاً در قالب تعدادی سکه بهار آزادی تعیین شده است - را قسطبندی میکنند. با این حال، کسانی که مثلا با سکه سه میلیون تومانی درخواست تقسیط کرده بودند، حالا با سکه ۱۱ میلیونی مواجهند و همین مساله مراجعه به دادگاههای خانواده را افزایش داده است.
مهریه مختص به روابط یکسویه است
یادم هست یک مدت پیش در جمع زنانی تحصیلکرده، خواستم برای جلب توجه با ذهنشان بازی کنم با تمسخر گفتم: «زنان این روزها کاسب شدن». البته منظورم فقط مهریه نبود. شاکی شدن آنها که مذهبی بودن به آیات قرآن اشاره زدند که مهریه و خرج کردن برای زن جزو حقوقی است که خداوند تعیین کرده و آنهایی هم که تا اندازهای به دنبال حقوق برابر بین مرد و زن بودند برگشتند گفتند: «با شرایط نابرابری که در بازار کاره همین مونده مهریه هم حذف شه، مردا دیگه خیلی خوش به حالشون میشه».
ظاهرا در ایران از یک طرف، مهریه یک حقوق دینی –سنتی است و از طرف دیگر موقعیتی که زنان آن را دستآویزی قرار میدهند تا کم کم قوی شوند برای یک موقعیت برابر در میدانهای قدرت. این روزها قیمت سکه بالا رفته و قلبهای زن و مردی که مشکلات ساختاری در کانون خانواده دارند میتپد یکی برای رسیدن به پول کلان و تقریبا بادآورده و دیگری حتا اگر پول هم داشته باشد و قرار نباشد راهی زندان شود، ترس از دست دادن سرمایهاش را دارد. به راحتی نمیتوان یک خط علت- معلولی بین قیمت سکه و افزایش درخواست طلاق کشید. چون آن مشکلات ساختاری بین عاشقان دیروز به راحتی حل کردنی نیستند. سوال من اینجا است چرا زنان در رابطه با مردان در چارچوب خانواده حتا بیشتر به دنبال مسائل حقوقی هستند؟ آیا بخشی از این حقوقخواهی یا ترس از دست دادن حقوقشان به لحاظ روانشناختی به این برنمیگردد آنها نمیخواهند یا نمیتوانند مسوولیتپذیر باشند؟ البته در جامعۀ مصرفگرایی مثل ایران نه تنها زنان بلکه همگی، ظاهرا حقوقخواه شدند و نگران این هستند دیگران و دولت در حال پایمال کردن حقوقشان هستند. ما خیال خودمان را راحت میکنیم و تصور میکنیم قدرت در دستان دیگری است و ما باید با کنشگری آن را پس بگیریم اما برای این که مسوولیتپذیر شویم نیاز به شناخت عمیق خودمان، دیگری و موقعیتمان داریم. چرایی بودن ما در این موقعیت هم برمیگردد به این که از سالها پیش که شاید حتا به دوران قاجار و صفویه برسد تا امروز که تقریبا 40 سال از انقلاب میگذرد، هیچ وقت دخلمان به خرجمان نرسیده است. راحت نفت و منابع کشور را فروختیم و با واردات نه با تولید خرج کردیم. دقیقا هر زمان ما توانستیم تولید داشته باشیم یعنی یاد گرفتهایم مسوولیتپذیر هم باشیم آن وقت شاید موضوع مهریه هم منتفی شود چون زنان هم یاد گرفتهاند وارد یک رابطۀ دو سویۀ با مردان شوند.