کارهای روی دست مانده‌ی فرماندار سیرجان
حسام‌الدین اسلاملو
1- پس از مدت‌ها گذاشتن دست سیرجان توی پوست گردو، بالاخره وزارت کشور لطف نموده و فرماندار سیرجان را منصوب کرد.
اگرچه سهراب بهاالدینی به عنوان کسی که استخدام وزارت کشور است، سال‌ها معاون سیاسی فرمانداری سیرجان بوده و تجربه‌ی همکاری با فرماندارهای گوناگون را در کارنامه دارد، گزینه‌ی دم‌دستی بود و دیگر این همه دست دست کردن لازم نداشت. اما برخی دیر رسیدن حکم فرمانداری بهاالدینی را به مخالفت برخی مسوولان شهرستان و استان ربط می‌دادند.
این میان با توجه به اینکه کمتر از یک سال از عمر این دولت باقی مانده، مشخص کردن مدت زمان چهار سال برای حکم بهاالدینی در سمت فرمانداری سیرجان، بیشتر به یک شوخی شبیه است. اگر دولت بعدی دست طیف سیاسی دیگری بیفتد مشخص نیست بهاالدینی در سمت خودش ابقا می‌شود یا نه. انگار سعی داشته‌اند کوتاهی وزارت کشور و شخص رحمانی فضلی را در قبال سیرجان، پشت یک شوخی چهارساله پنهان کنند. کوتاهی‌ئی که زیان‌های شاید جبران‌ناپذیری در دوران بلند بلاتکلیفی فرمانداری ویژه سیرجان به شهر ما وارد کرد.
2- سیرجان از پس کناره‌گیری منصور مکی‌آبادی دیگر رنگ فرماندار به خود ندید و فقط با سرپرست اداره شد. یک مدت محمد محمودآبادی این سرپرستی را بر عهده داشت و در تایید حکم فرمانداری‌اش آن قدر دست دست شد تا به بهانه‌ی عملکردش در قبال اعتراضات بنزینی سیرجان، کنار گذاشته شد. پس از آن سهراب بهاالدینی با حفظ سمت معاونت سیاسی، به عنوان سرپرست فرمانداری اعلام شد. دوران سرپرستی او نیز بیشتر از یک سال طول کشید تا اینکه همزمان با اعلام مثبت شدن آزمایش کرونایش، حکم فرمانداری‌اش صادر شده. طوری که آدم یاد دیالوگ مشهور فیلم کمال‌الملک می‌افتد و با خودش می‌گوید که: «شاید این رعشه مصلحتی‌ست.»
رعشه‌ای که موجب لغو قرار مصاحبه‌ی سخن‌تازه با فرماندار شد. اما این مصلحت می‌توانست به ضد خودش تبدیل شود وقتی که «اعلام فوري شيوع بيماري‌هاي واگير به استانداري و سازمان‌هاي مسوول» یکی از وظایف متصدی فرمانداری است اما کارنامه‌ی بهاالدینی در دوران کرونا برای کنترل همه‌گیری بیماری در سیرجان نمره‌ی بالایی دریافت نمی‌کند. بازرسان فرمانداری تحت امر او درحالی به اسم جلوگیری از کرونا برای بازبودن مغازه‌های خلوت شهر محدودیت ایجاد می‌کنند، که بهاالدینی در همین دوران محدودیت بهداشتی‌ئی برای معادن پرتردد سیرجان اعلام نکرد!
در مجموع بیشتر از دوسال به خاطر کم‌لطفی وزارت کشور، سیرجان بدون فرماندار ماند و خیلی کارها هم روی زمین ماند. حالا که فرماندار سیرجان برای مدت چهار سال مشخص شد، شما این چهار سال را 9 ماه بخوانید. چرا؟
پاسخ روشن است. نه سرپرست می‌توانست روی برنامه‌ریزی بلندمدت برای توسعه سیرجان حساب بازکند و نه فرمانداری که 9 ماه بیشتر پیش روی مدیران بالادستی‌اش نیست، امید به تداوم مدیریتش بر شهرستان دارد که بخواهد دلگرم شود و برای توسعه سیرجان بکوشد.
3- با تمام نقدهای درستی که به دوران فرمانداری منصور مکی‌آبادی می‌شد، توجه ویژه او به صنایع دستی سیرجان مثل گلیم و میراث فرهنگی و زیربناسازی برای اقتصاد گردشگری یکی از برنامه‌های بلندمدت فرماندار سابق بود که روند مثبتی داشت و داشت موفق پیش می‌رفت.
در همین حیطه که انگشت بگذارید، متوجه می‌شوید نه تنها در دورانی که فرمانداری سیرجان، سرپرست داشته، پیگیری‌های خوب مکی‌آبادی در این زمینه تداوم پیدا نکرده که حتا در حیطه‌ی گلیم با عقبگرد هم روبرو بوده‌ایم. یا بادگیر چپقی که با توجه ویژه منصور مکی‌آبادی، برای کاربرد گردشگری مرمت شد ولی در دوران سرپرستی بهاالدینی تبدیل به خلوتی برای معتادان شبگرد گشت که دست به تخریبش بزنند! حال آنکه نظارت بر حفظ ابنيه و آثار اسلامي و ملي و باستاني بر دوش وی بوده و در این کار کوتاهی کرده است.
4- سهراب بهاالدینی به عنوان فرماندار تازه سیرجان دو انتخابات همزمان شورا و ریاست جمهوری را پیش رو دارد. انتخابات شورایی که در دور قبلش با حاشیه‌ها و ابهام‌های فراوانی روبرو بوده است. تخلفات انتخاباتی زیادی در دور قبل انتخابات شورای شهر سیرجان گزارش شد. از اشتباه در رای‌گیری الکترونیکی تا خرید و فروش رای توسط برخی نامزدها. همان دوران که بهاالدینی در سمت معاون فرماندار بود اما کمکی برای رسیدگی به این شکایت‌ها نکرد. حتا در دوران سرپرستی بهاالدینی بر فرمانداری سیرجان، عکس تقدیرش از یکی از عوامل خرید رای، در گوشی‌ها چرخید! عکسی که در آن بهاالدینی داشت به چهره‌ی ورزشی مورد نظر دسته گل و لوح تقدیر می‌داد. گرچه این تقدیر بابت کارنامه‌ی ورزشی فرد مورد نظر بود اما حضور سرپرست فرماندار برای تقدیر از این فرد، می‌توانست پیام سیاسی بدی به جامعه بدهد و قبح تخلفات انتخاباتی را بریزد. پیامی حاوی این نکته که نه تنها برخوردی با متخلفان نمی‌شود که مورد تقدیر هم قرار می‌گیرند!
بهاالدینی از آنجا می‌بایست این حساسیت را درک کند که طبق قانون «ارشاد و راهنمايي مجريان حوزه‌هاي فرعي انتخابات به منظور اجراي صحيح مقررات و قوانين و دستورالعمل‌هاي مربوط و نظارت و مراقبت در حسن جريان انتخابات و تشكيل انجمن نظارت بر انتخابات شوراي شهر و شوراي شهرستان» از وظایف مهم فرماندار است. وظیفه‌ای که امیدواریم در انتخابات پیش رو به فراموشی سپرده نشود که اگر بشود چه بسا مشکلات اجتماعی خاص خود را برای سیرجان به ارمغان بیاورد.