خسته از موازیکاری و بیاعتباری
حسام الدین اسلاملو: میگوید: در جایگاه ریاست بر اداره ارشاد، دست بازتر نداریم که پس از استعفا بخواهم با رسیدن به آن، به ریاست برگردم. اوجش همان بود که من در تعامل با مدیرکل استان و مسوولان شهرستان داشتم.» مجید پورمحسنی پس از 5 سال نشستن بر کرسی ریاست اداره ارشاد سیرجان، استعفا داد. خبری که یکباره در فضای مجازی گوشی به گوشی چرخید. مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد استان کرمان ضمن قبول استعفای او، رییس اداره ارشاد بردسیر را با حفظ سمت به سرپرستی اداره ارشاد سیرجان نیز گماشته است.
خود این یکبارگی و نبود هیچ برنامه تودیع و معارفهای نشان میداد که کناره گیری پورمحسنی از پیش برنامه ریزی شده نبوده. گرچه خودش میگوید که از چهار ماه پیش خواستار استعفا بوده و منتها موافقت نمیشده یا پشت گوش میانداختهاند که حالا بگذار برای بعد از اتمام فلان جشنواره یا بهمان برنامه.
پورمحسنی این روزها دوباره در اتاق اسبق خود جا گرفته. اتاقی با تابلو مسوول امور فرهنگی. درِ اتاق ریاست اداره هم که برخلاف همیشه بسته است.
آقای پورمحسنی از دلیل استعفایتان بگویید.
من در 25 سالی که در این اداره هستم، به کارم علاقه داشتم و چندتا شعار سرلوحهی کارم بود. اینکه سالم کار کنم، صداقت داشته باشم و برای اعتلای فرهنگ شهرم کار کنم و باعث تحول باشم. سیرجان شهری در حال گذر و توسعه سریع است. نیاز بوده و هست که توسعه فرهنگی هم دنبال بشود.
من تا جایی که به اتکای خودم میتوانستم کار کنم، کار میکردم. اما یک وقت میبینی بن بست است. راهها مسدود است. اجازه فعالیت داده نمیشود. نمیشود تغییری ایجاد کرد. این سرخوردگی هربار سراغ من آمده اما فروگذار نکردم. با خودم گفتم گرچه یک دست صدا ندارد اما نهایت تلاش خودم را بکنم.
در مقطع کنونی از سال گذشته متوجه شدم به خاطر کمبودها از سخت افزاری و نرم افزاری تا اعتباری، دیگر نمیتوان تحولی ایجاد کرد. دستانت بسته است. ابزار نداری. دیدم نمیتوانم کاری کنم. این بود که خواستار این شدم که اگر میشود تغییراتی ایجاد شود. ما پیوست فرهنگی برای هیچی نداریم. ادارات فرهنگی هم مثل ادارات دیگر سلیقهای کار میکنند، نه بر اساس برنامهی از پیش تعیین شده و سند راهبردی. گفتم بگذار در این شرایط رکود، دست کم بار مسوولیت خودم را کم تر کنم.
مشکل فقط نبود بودجه و اعتبار بود؟
فقط این نیست. در کنار مشکل بودجه و کمبود نیرو و ابزار که دغدغه مدیر فرهنگی را تا سطح تامین پول برق اداره نازل میکند، با روحیهات این طوری میکند که میشوی مثل یک کارمند که صبح بیاید در را باز کند و ظهر برود و در را ببندد. اینجا ساختار فرهنگی درست شکل نمیگیرد و به نوعی موازی کاری هم زیاد دارد. من تحت فشار بود که شما خیلی فضا را باز گذاشتی. این موازی کاری -که حالا نمیخواهم انواعش را باز کنم- موجب سردرگمی ما شده. اینکه مثلا قانون برای اجرای تئاتر، اختیار را به شورای نظارت بر تئاتر داده اما از بیرون برخی میگویند که نظارت این شورا را قبول ندارند.
در دوران کرونا فعالیت فرهنگی هنریئی نبود که زخم کهنهی موازیکاری بخواهد سر باز کند یا شما را تحت فشار قرار بدهند!؟
بله درد و دمل چرکین قدیمیئی هست. این عقدهها توی دلمان جا خوش کرده. اما درست است که فعالیت میدانی نداشتیم اما فعالیتهای حوزه مجازی داشتیم. تکلیفی و برنامههایی که روتین. اما ضربه آخر را این شرایط محدودیت به فرهنگ و هنر زد. مثلا سینمای سیرجان پس از تجهیز داشت دوباره جان می گرفت و فرهنگ سینما رفتن داشت ایجاد میشد که خورد به کرونا. من دیگر گمان نمیکنم در آینده بشود برای حتا بهترین فیلمها هم در سالنهای سینما کسی را دید.
اگر دلیل استعفای شما خستگی از موازیکاریها بود، چرا همان زمان که افرادی بیرون از شورای نظارت برای اجازه اجرا به شما تحمیل شدند، استعفا ندادید؟
آن کارگردان خودش تخطی کرده بود و عملاً زبان ما را بسته بود. وقتی هم برای دفاع به شورای تامین رفته بودم تازه با دیدن متن نمایش فهمیدم پشت کسی درآمدهام که خودم را هم دور زده بود.
مگر یک موضوع هنری، امنیتی بود که در شورای تامین مطرح شده بود؟
وقتی موضوعی قرار است امنیتی بشود و بازخوردهای منفی در جامعه داشته باشد، این شورا ورود پیدا میکند. میخواستند ماجرا را فیصله بدهند و در نتیجه از ما توضیح خواستند.
شما در میان صحبتهایتان از دست تنهایی هم گلایه کردید. آیا اینکه سرپرست جدید همزمان ریاست دو اداره در دو شهرستان را در دست داشته باشد، دست تنها بودن نیست؟ و آیا در خود سیرجان جانشینی برای شما نبود؟
تعدادی نامزد این پست شدهاند که صلاحیتشان را دارند بررسی میکنند. محدودیت مدیرکل ارشاد استان این بود که بایستی حتماً رییس اداره طبق قانون از میان کارکنان خود وزارتخانه باشد. باید در چارت سازمانی اداره ارشاد تعریف شده باشد. بنابراین فعلا سرپرست موقت انتخاب کردهاند. آقای رجایی آدم با تجربهای هم هستند.
از کارنامه این چند سال ریاست خود بگویید.
ما دنبال ایجاد روحیه مفرح در جامعه بودیم. مثل بازگشایی سینما، راه اندازی انجمنهای هنری که شکل پیدا کردند و مشارکت کردند در کارهاشان. سعی شد دخالت نشود در کار هنریشان. انجمن موسیقی، انجمن هنرهای تجسمی و انجمن فیلم و عکس راه افتادند. موافقت تشکیل انجمن سینماگران جوان را نیز از تهران گرفتیم اما متاسفانه دو سال است به خاطر نبود تجهیزات به مشکل برخوردیم. اگر تجهیزات بیاید بلافاصله راه اندازی میشود.
در این مدت تالار فردوسی تجهیز شد، کارگاههای آموزشی با هزینه شرکتهای معدنی برگزار شد، شعبه خانه مطبوعات در سیرجان راه اندازی شد، چندین جشنواره برگزار شد که آخرینش سردار آسمانی در حال برگزاریست.
در دوران ریاست شما تا قبل از کرونا، چند کنسرت موسیقی برگزار شد؟
ما تا قبل از شیوع بیماری در سیرجان به طور میانگین هر ماه دست کم یک کنسرت داشتیم.
یک جاذبه بود در زمینه ایجاد نشاط و شادابی اجتماعی. گرچه مشکل زیرساختی داشتیم. سالن استاندارد نداشتیم وگرنه استقبال مردم آن قدر زیاد بود که می شد هفتگی کنسرت برگزار کرد.
اگر مشاور فرهنگی شرکتی معدنی به شما پیشنهاد بشود، میپذیرید؟ با توجه به اینکه نسبت به ارشاد محدودیت کمتری برای هدایت بودجهها دارید.
بله. کار فرهنگی مورد علاقهام باشد. میپذیرم. من خیلی دلم می خواست این ارتباط را داشته باشم. از جایگاه ریاست این اداره نمیتوانستم. دولتی بودم. درگیر مسایل اداری بودم. ما در فرهنگ و هنر با مشکلات زیرساختی روبروییم و میتوان با استفاده از بودجههای فرهنگی این شرکتها ایجاد فرصت کرد. شرکتهای ریز و درشتی که برای فرهنگ هزینه میکنند اما بی هدف و باری به هر جهت.