گپی با مصطفا اسلامی آموزگار هنرستان به بهانه هفته معلم؛
تعامل معلم و دانشآموز، جایگزین تقابل
«همهی رفتارهای ما با معلم به این بستگی دارد که آن درس را دوست داشته باشیم یا نه، حالا اگر درسی مورد علاقهمان نباشد و در کنارش معلم یک درس هم بخواهد با شیوهای حوصلهسربر توضیح بدهد و آن را سر کلاس کش بدهد، ما با مزهپرانی کلاس را قابل تحمل میکنیم اما گاهی معلم از دستمان عصبانی میشود و کلاس را ترک میکند.» اینها را دانشآموز یکی از دبیرستانهای سیرجان میگوید و بعد بلند میخندد! انگار آنها برای برای عصبی کردن برخی از معلمها شیوههای مختلفی دارند و وقتی از تجربیاتشان در این زمینه حرف میزنند، گویی احساس پیروزمندانهای دارند از اینکه کلاس را از خشک و بیحالی در میآورند. در حالی که معتقدند چهرهی برافروختهی معلم را میبینند و از این کار لذت میبرند.
کم نیستند کلیپهایی که از تنبیه دانشآموز توسط معلم پخش میشود و تا مدتها این رفتار ظالمانهی معلم مورد توجه شبکههای مجازی قرار میگیرد. اما کمتر دربارهی آزار روحی و روانی معلم توسط دانشآموزان صحبت میشود.
وقتی در میان یک جمع نوجوان پر شور و نشاط از نسل امروز قرار میگیری و دربارهی درس و مشق و معلمها از آنها سوال میپرسی با خاطراتی روبرو میشوی که سوژهی معلمآزاری در ذهنت جرقه میزند.
مصطفا اسلامی از معلمهای جوانیست که تجربهی شانزده سال حضور در مدارس را دارد. با او دربارهی اینکه نظرش دربارهی این که «چرا و چطور میشود که نسل امروز نسبت به نسل گذشته برای معلم حرمت قائل نیست و گاهی اوضاع کلاس را از مدار خارج میکند؟»
اول اینکه شأن معلم باید توسط جامعه حفظ بشود، نه توسط بچهها.
وقتی جامعه بستری رو فراهم میکنه که معلم جایگاهش تنزل پیدا کنه، اون اتفاقی که نباید میاوفته.
این بستر چطوری و از چه طریقی باید فراهم میشده که نشده؟ آیا طی سالهای اخیر وضعیت متفاوتتر شده؟ به ویژه در دوران کرونا و آموزش آنلاین.
اول قوانین تازه که معلم و مدرسه و مدیر را محدود کردهاند. مثلا چرا هیچ مدیری نباید حق نداشته باشد دانشآموزی رو حتا به خاطر تجاوز جنسی به همکلاسیش اخراج کند؟! یعنی هیچ مجازاتی براش در هیچ جا در نظر گرفته نشده و کافیه که مادر پدرها از این موضوع آگاه بشوند.
موضوع دوم بحث معیشت معلمان است. من تعمیرگاه دارم و بارها شده دانشآموزان سابقم اومدن و ماشینشونو تعمیر کردم و این برای من سخته.
اگه معلم تامین باشه و نیاز نداشته باشه در ساعتها و روزهای تعطیلی مدرسه دنبال شغل و کار دوم و سوم برود و تنها دغدغهاش بهروز کردن دانشش باشد، در این صورت از مقام و منزلت معلم کم نمیشود.
ما معلم داشتیم که تراکتور داشته و زنگ زدن که بیا زمینمون رو شخم بزن. وقتی رفته دیده طرف دانشآموزش بوده.
بعد از این قضیه که جامعه به طور غیر مستقیم معلم رو نشانه رفته، چه آزارهای دیگری در محیط مدرسه اتفاق میافتد که شاید مقصر خودِ نظام آموزشی باشد؟
محتوای کتابها، کمبود در کارگاهها و آزمایشگاه برای کار عملی، کمبود معلم مختص همان رشته و...
مثال بزنم. وقتی کارگاهها تجهیز نباشند، خود بخود معلم و دانشآموز سر کارگاه بیکار میشن و چه بخواهی و چه نخواهی ظرف مدت کوتاهی با سر رفتن حوصله هر دو بینشان اصطکاک به وجود میاد. چون دانشآموز درگیر درس نمیشه و سرگرمیش میشه محفل با هم کلاسیش و معلمش و این برای معلم آزار دهنده است.
آزارها از سمت دانشآموزان بیشتر شامل چه رفتارهاییست؟
ما معلمای کمی داریم که دانشآموز بتونه سر کلاس اونو مورد ازار قرار بده.
چون واقعا خبره هستن تو کارشون. اما مدتی هست که اعتماد به نفس از معلمها گرفته شده و دیگه کنترل کلاس براشون مهم نیست و به طبع اون دانشآموز هم جسارت بیشتری پیدا میکنه.
به تازگی پیامی در گروههای همکاران پخش شد که مواظب باشین چالشی بین دانشآموزها راه افتاده که اول معلم رو عصبی کنند و بعد ازش فیلم بگیرن!!!
من خودم با سالهای اول خدمتم خیلی خیلی فاصله دارم و اینو در همکارای دیگه هم به وضوح میبینم. معلم داشتیم که اجازه نمیداد دانشآموزاش سر صف صبحگاهی حاضر شن و مستقیم میبرد سر کلاس و تا ساعت ۲ تدریس داشت ولی چند روز پیش داخل دفتر حرف از همین معلم بود که فلانی جیم میزنه! چکار کنیم؟
من ازش خبر دارم. میره بیرون نصب دوربین، برای گذران زندگی. این معلم وقتی ارتباطش با دانشآموزش کم بشه، دانشآموز اونجوری که باید ازش حساب نمیبره و .... دیگه ادامهاش کاملا مشخصه. در دوران کرونا هم که این مشکلات دو چندان شده. به خاطر ضربه اقتصادیای که داشته در خانوادهها خیلی از دانشآموزا رفتن سر کار برای خرجهای خونواده و کمتر به درس و معلم اهمیت میدادن. از طرفی با محدودیتهایی که آموزش مجازی داشت، هیچ ارتباط کلامی و حسی بین معلم و دانشآموز رخ نداد و حتی دانشآموزا بعد از یک سال تحصیلی اسم معلم خودشونو نمیدونستن.
وقتی اهمیت معلم این جوری برای دانشآموز کم میشه و اولویتش شغل و درآمدش میشه، زمانی که به اجبار حضوری میشن مدارس، معلم سر کلاس توسط دانشآموزا نادیده گرفته میشه.
فکر میکنید راه برون رفت از وضعیت فعلی چیست؟ چطور میشه بین دانشآموز و معلم آشتی برقرار کرد؟!
اول و اول و اول باید وضع معیشت معلم درست بشه. دوم قوانین حمایتی در مدرسه ازش وضع بشه. سوم تجهیز مدارس. چهارم ارتباط بیشتر اولیا با معلم که الان چنین ارتباطی به هیچ وجه وجود نداره. پنجم وظیفه شناسی اولیا در قبال فرزندانی که میفرستن مدارس. بیشتر اولیا برای اینکه از شر بچه هاشون خلاص بشن میفرستن شون مدرسه!
شیشم فرهنگ تو سری خوری رو از بچه ها دور کنیم. یادشون بدیم که کسی حق نداره اونا رو با الفاظ بد خطاب کنه و از اون طرف بعضی معلما در این مورد توجیه بشن.
درباره ارتباط کمبود امکانات مدرسه با رعایت شان معلم بیشتر توضیح بدهید.
همین که معلم میره سر کلاس و دانش اموز میاد و صندلی نیست، حدود ۵ دقیقه از ارامش کلاس سلب میشه .حالا من که هنرستان تدریس میکنم اصل کارمون با کارگاههاست.
وسایلی رو که هنرستانها قرار بوده ۳ سال پیش با عوض شدن کتابا تهیه کنن، امسال از پول خود بچهها تهیه شدن و الان که نزدیک آخر سال هست داریم مونتاژ میکنیم که استفاده کنیم برا سالای بعد.
برا همین مجبوریم کل کلاس رو تعطیل کنیم و دو سه نفر از بچه ها رو بکار بگیریم برای کمک. بقیه یا میرن خونه و یا توی راه خونه فتنه راه میندازن و یا توی حیاط مدرسه مزاحم بقیه میشن!
دود هر دو مورد هم میره تو چشم معلم.
با این اوصاف، این طور به نظر میرسد که برخلاف تصور عمومی، کیفیت آموزش و پرورش برای دهه شصتیها بیشتر و بالاتر از الان بوده! موافقید؟
صد در صد. من دانشگاه که تدریس میکنم، گاه مطالب کتاب هنرستان نظام قدیم رو میگم و حتا دانشجوهای کارشناسی میگن تا حالا این مطالب به گوشمون نخورده! چند سالی هست که حدود ۵ تا کتاب هنرستانی رو حذف کردن و بجاش یه دونه کتاب با عنوان دانش فنی تخصصی اضافه کردن که حدو ۲۰۰ صفحه است. خروجی این کتاب به جرأت میتونم بگم که صفر است.
چون کشور توان تامین تجهیزات کارگاهی رو نداره، میاد دست به چنین کارهایی میزنه.
از نظر رابطهی بین معلم و دانشآموز چطور؟ چرا در نظام قدیم اغلب خط قرمزی وجود داشت بین دانشآموز و معلم در زمینهی حفظ حرمت معلم؟
با عوض شدن ارزشها نه تنها رابطه معلم و دانشآموز دستخوش تغییر شده، بلکه رابطه پدر با مادر، فرزندان با والدین با هم میبینیم که تغییرات محسوسی کردن.
آیا احترام پدر و مادر الان مثل قدیم نگه داشته میشه؟
آیا الان فرزندان یک خونواده مثل قدیم پشت هم هستن؟
آیا حرف شنوی ها مثل قدیمه؟
خب همین بچه ها از دل این خونوادهها میان بیرون و رفتارها و هنجارهای ارتباطی با بقیه رو به همون نحوی که داخل خانوادهها شکل گرفته، شکل میدن.
شماره 845 مورخ 17 تیر 1404