به بهانه روز ملی سینما
رکود سینما نماد تعطیلی فرهنگ سیرجان
افول دوباره سینمای سیرجان قابل پیش‌بینی بود و اینکه آن رونق موقت دولت مستعجلی بود که بخش‌اش نتیجه‌ی کمبود امکانات تفریحی و احساس نیاز شدید در مردم است و بخشی‌اش هم مصنوع و با مدد برگزاری جشنواره‌ها ایجاد شده بود.
خیلی زود دوباره چراغ سینمای سیرجان کم‌سو شد دلیلش مشخص است. تجهیز این سینما بنا بر نیازهای روز و فن‌آوری جدید پخش فیلم اتفاق نیفتاده. چرا نیفتاده؟
اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم که یکی از معدود شرکت‌های معدنی سیرجان که چندین سال‌ است مسوولیت اجتماعی‌اش را در قبال سیرجان جدی گرفته، شرکت صنعتی معدنی گل‌گهر است.
 اتفاقی که به مدد بومی بودن مدیران این شرکت و سیرجانی بودن شخص مدیرعاملش و به یاری جوان خوش‌فکر روابط عمومی این شرکت افتاده، چرا که برخلاف مدیران غیربونی سابق، مدیران فعلی از دل مردم همین شهر خبر دارند و با نیازها و کمبودهای سیرجان آشنایند اما روسای ادارات فرهنگی سیرجان باید قدر موقعیت بدانند، نمی‌دانند.
باید تا این تنور برای شهرمان داغ است، در جهت توسعه ی فرهنگی، هنری، آموزشی و ورزشی سیرجان فرصت را غنیمت بشمارند، نمی‌شمارند!
مگر گل‌گهر هزینه‌ی خرید و مرمت خانه‌ی تاریخی صدرزاده را نپرداخت و این خانه اکنون به بهترین شکلی مرمت نشده است؟ خانه‌ای که داشت مثل خیلی از آثار تاریخی مهم دیگر سیرجان در رخوت اداره میراث فرهنگی از دست می‌رفت.  
یا مگر گل‌گهر کمبود نیازهای تفریحی مردم سیرجان را ندید و مشغول ساخت و تدارک یک تفرجگاه بزرگ برای سیرجان در جاده ‌شیراز نیست؟
بنابراین مشکل امروز تنها سینمای شهر را نمی‌شود گردن این شرکت انداخت. فن‌آوری پخش فیلم در سینما قدس سیرجان قدیمی‌است؟ چرا در زمان خود اداره مربوطه هنگام بستن قرارداد تجهیز این سینما، این مورد را در فهرست اولویت تجهیز قرار نداده و به یک نما و چند صندلی قناعت شده؟ گل‌گهر که تخصصی در حیطه‌ی سینما نداشته.
 آیا وظیفه‌ی مسوولان نبوده که پیگیر تجهیز مناسب سینما باشند و اگر کوتاهی‌ئی می‌شده به مردم و رسانه‌ها و افکار عمومی سیرجان اطلاع بدهند؟
بنابراین سخت بتوان تجهیز بد سینمای سیرجان را گردن گل‌گهر انداخت. خرید یک  دستگاه جدید پخش فیلم که برای یک شرکت عظیم مبلغی به حساب نمی‌آمده تا بخواهد بخل بورزد.
 مشکل از جای دیگر است.‌مشکل اینجاست که ادارات متولی به فکر نبودند باید بخواهند، پیگیر باشند و از درهای بازی که گل‌گهر و گهگاه چند شرکت دیگر مثل گهرزمین و فولاد.... به روی‌شان گشوده وارد شوند، همین زحمت را نیز به خود نمی‌دهند.
وگرنه نیاز نبود کارشناسان ادارات متولی در دانشگاه سینمالوژی خوانده باشند که بدانند امروز دوره‌ی سالن‌های تکی بزرگ به پایان رسیده و عصر پردیس‌های سینمایی است. سالن‌های کوچک کنار هم که تنوع اکران فیلم‌های مختلف را به طور همزمان دارند و همه جور سلیقه را برای جذب خانواده‌ها پوشش می‌دهند.
 مسوولان سیرجان یک سری به سینماهای شهرهای بزرگ هم نه، همین همسایه‌ی خودمان رفسنجان می‌زدند تا ببیند سیرجان مدعی مرکز استان جدید شدن تا داشتن یک سینمای مطلوب چقدر فاصله دارد!
سیرجان جمعیت جوانی دارد که نیازمند خوراک فرهنگی مناسب برای اوقات سرگرمی هستند‌.
مسئولان فرهنگی شهر چه بخواهند و چه نخواهند و چه خوش‌شان بیاید و چه نیاید،  این اوقات جوانان را اگر با سینما و تآتر و شب موسیقی زنده و مسابقات رالی و فوتبال و دیگر ورزش‌ها پر نکنند، قلیونی‌ها این بستر خالی مانده را برای خود اشغال می‌کنند.
قلیونی‌هایی که حتا به سبک قهوه‌خانه‌های  قدیم در آن‌ها پرده‌خوانی آیینی و فتح خیبر و عاشورا و حماسه‌ی رستم و اساطیر شاهنامه دیگر آنجاها اجرا نمی شود.
اکثر این قلیون‌خانه‌ها به جز معدودی، عمدتا عرصه‌ی سرریز فرهنگ لات و لوتی و حمل چاقو و قمه شده‌اند و نتیجه‌اش را هم داریم می‌بینیم. ضربه‌ی این کم‌کاری‌های ادارات فرهنگی را کل سیرجان می‌خورد.
 از مردم عادی تا حتا نهادهایی مثل دادگستری و سازمان زندان‌ها که مراجعه به آن‌ها هر روز زیادتر خواهد شد تا خشونت عریانی که گاهی در سطح کوچه و خیابان شهر نمود عینی پیدا می‌کند‌.