نیاز به شناسایی مزیتهای اقتصادی غیرمعدنی در شهرستان ما
تهدیدهای اقتصادی برای سیرجان فرصت است
اقتصاد بدون نفت از روزگاري در کشور ما مطرح شد که در دوران نخست وزيري دکتر محمد مصدق به خاطر پافشاري بر حق و حقوق ايران، از سوي کشورهاي غربي تحريم شديم و در فروش نفت به بن بست رسيديم. آن روز بود که دستگيرمان شد اين تک محصولي بودن در تجارت جهاني براي ايران چقدر آسيب زا و لنگ در هواست. و امروز هم با گذشت هفتاد سال از آن روزگار باز هم با تحريم نفت و محصولات معدني باز از همين سوراخ نيش مي خوريم.
اين يعني همهي سالها خيز بزرگي براي حل اين مشکل که برنداشتيم هيچ، حتا اجازه داديم بازار جهانيمان را رقباي منطقهاي تصاحب کنند. اين مشکل کشوري، در سيرجان به عنوان يک شهر با اقتصاد معدني-ترانزيتي نمود عينيتري دارد. مگر فلاح مديرعامل گهرزمين در نشستش با رسانهها از دپوي توليدات اين شرکت و فروش نرفتنشان بر اثر تحريمها گلايه نداشت؟
يک بخش از راه حل قاعدتا از حيطهي اختيار مسوولان شهرستان و استان بيرون است و در حوزهي مسووليت ديپلماسي دولت مرکزي است که ببيند چرا نميتواند از نياز بازار اروپا به گاز و خلا آن بهره ببرد و گاز ايران را براي فروش به فرنگ بفرستد و سود سرشار ببرد يا چرا از ميدانهاي مشترک گاز و نفت ايران با کشورهاي عربي سر ايران بيکلاه مانده.
اما آنچه در حيطهي مديران شهري و استاني است، شناسايي راههاي کسب درآمد و تنوع محصول با ارزش افزوده و صادرات آن به ديگر نقاط کشور و حتا جهان است.
" زيره به کرمان بردن" ضربالمثلي قديميست که نشان از کار بيهوده اقتصادي و تجاري کردن است. اينکه محصولي را براي فروش به دياري ببري که خودش آن را توليد ميکند. اما در سالهاي گذشته اين اتفاق عجيب در سيرجان کم و بيش افتاد. بستهبنديهاي شکيل قوتوهاي رنگارنگ با روکش شکلات از جمله محصولاتي بود که از شهرهاي بزرگ به سيرجان آمد و و در فروشگاههاي به اصطلاح لاکچري به فروش رسيد!
همچنين است ماجراي صنعت بستهبندي پسته. پستهاي که به صورت خام و فلهاي با قيمتي ارزانتر از سيرجان صادر ميشود و بعد با برشته شدن و بستهبنديهاي کوچک هر دانه 2 هزار تومان يا بيشتر به خودمان فروخته ميشود!
بدون شک اگر سر همين رشته را بگيريم و در شاخههاي مختلف به آن بنگريم، متوجه ميشويم که اين رشته سر دراز دارد و براي توليدات ديگر سيرجان مثل گليم، کيفگليم، بادام، توليدات معدني و... هم صدق پيدا ميکند. چرا در صنعت بستهبندي اين قدر ضعيف عمل کرديم و اجازه داديم کالايي که مال ماست را سود ناشي از ارزش افزودهاش را ديگران ببرند؟ هنوز هم دير نشده. در مثال بستهبندي پسته برشته حتما قيمت توليد محصول نهايي در سيرجان ارزانتر از توليد همان محصول در تهران است. بنابراين در صورت جدي گرفتن سرمايهگذاري ميتوان موفق عمل کرد. اتفاقي که در گليم هم بايد بيفتد. حيف نيست گليم شهر جهاني گليم در جهان با بسته بندي ترکيه و لوگوها و آرمها و نشانهاي آنان عرضه شود؟
همين بهانهاي است که به سراغ شناسايي مزيتهاي اقتصادي سيرجان برويم. مزيت اقتصادي به توليد محصولي ميگويند که قيمت تمام شدهي توليدش در يک مکان کمتر از توليد همان محصول مشابه در مکانهاي ديگر است.
براي مثال مطمئنا سرمايهگذاري روي صنايع بستهبندي محصولاتي مثل پسته، بادام، قوتو، گليم و... در سيرجان به ارزش افزوده محصول در فروش نهايي کمک شاياني ميکند و به ثروتمندتر شدن شهر و اشتغال بيشتر منجر ميشود.
موضوع توجه به مزيت نسبي در اقتصاد سيرجان فقط هم متوجه محصولات ذکر شده در بالا نيست. حتا ميتوان در همين باره دست به ابتکارات ديگري هم زد. مثلا آيا کسي تاکنون فکر کرده که شايد بتوان روي توليد فالوده سنتي آماده در بطريهاي کوچک به سبک آبميوههاي صنعتي، سرمايهگذاري کرد و به عنوان صادرکننده اين محصول به کل کشور و حتا جهان، به سود سرشار رسيد؟
اما آيا شرايط براي اجراي چنين ايدههايي و جذب سرمايه گذار در سيرجان مهيا است و مشکلات واحدهاي توليدي توسط مسوولان رفع شده؟
در سيرجان دستگاههاي مرتبط با صدور مجوز فعال هستند و حتا از واحدهاي تعطيل بازديد ميکنند با هدف راهاندازي دوباره اما هنوز آن رونقي که بايد در سرمايه گذاري و ايجاد واحدهاي توليدي در شهرستان به وجود نيامده است.
شايد به خاطر سنگهايي ست که سر راه هر سرمايه گذاري ايجاد ميشود. از موش دواندن رقيبان تا بروکراسي سنگين اداري و کاغذبازيهاي ديوانه کننده اش. بانکهاي شهرستان بايد براي فراهم شدن شرايط دريافت تسهيلات نهايت همکاري را داشته باشند.
مديران ادارات شهرستان بايد سعي کنند براي ايدهپردازان و سرمايهگذران فرش قرمز پهن کنند براي راه اندازي کارگاهها و کارخانههاي توليدي و در حد اقل زمان مجوزش را صادر کنند و زمين مناسب و امکاناتش را با بهترين حالت و روش در اختيارش بگذارند. در اين زمينه البته عدم مجاورت طرح با شهرکهاي مسکوني مهم است. جانمايي درست به ويژه طرحهايي که آلودگي هوا يا آلودگي صوتي دارند خيلي در پيشبرد کار موثر است.
نبايد اشتباهي که در منطقه ويژه اقتصادي شد تکرار شود. همه جوانب و شرايط محيط زيستي طرحهاي داراي آلاينده نياز به بررسي دارد.
اداره مربوط به يک سرمايهگذاري در رشته و زمينه حتما بايداز اداره هايي مثل محيط زيست و منابع طبيعي استعلام لازم را بگيرد که فلان سرمايه گذار با فلان طرح آمده و اينجا براي امکان اسقرارش مناسب است يا نه؟ دور زدن اين استعلام اگر چه شدني بوده و هست اما موجب ميشود همان اول کار خشت اول يک صنعت در سيرجان کج گذاشته شود و مردم همسايه با آن همدلي و همراهي نداشته باشند و انواع بحران اجتماعي براي توليدکننده ايجاد شود که خود موجبات نااميدي و شکست يا جابهجايي نهايي آن کارگاه توليدي در سيرجان و از سيرجان به شهري ديگر است.
ارائه تسهيلات به صاحبان ايده و کمک به سرمايه اوليه آن ها از سوي دولت نيز ميتواند دلگرم کننده باشد.
با وجود تحريمها، سيرجان عجالتاً بهتر است به سمت سرمايهگذاري در طرحهايي برود که بازار فروششان داخليست.
براي مثال شهرکهاي صنعتي گوناگوني در سيرجان هست. ما هم شهرکهاي دولتي داريم و هم خصوصي. ايجاد شهرک تخصصي گلگهر در حال نهايي شدن است و خوبي شهرکش اين است که با توجه به نيازهاي گل گهر مثل قطعه سازي و ... در اين شهرک ديده شده. دغدغه بازار فروش نيست چون توليداتش را گلگهر ميخرد. شرکتهاي خدماتي و تعميري نيز براي ارائه خدمات مورد نياز معادن بايد جدي گرفته شود و همهي اين کارها لزوم طرحهاي مطالعاتي دانشگاههاي سيرجان در حوزه علوم انساني، تجربي، فني و رياضي را ميطلبد که حتا ارائهي رشتهشان با توجه به نياز شهرستان در توسعهي متوازن باشد.