جمعه, 07 ارديبهشت 1403

شماره 786 مورخ  29 فروردین 1403

گپی با مصطفی خدمتی هنرمند تجسمی‌کار؛
سیـرجان دلسـوز نـدارد
شهرداری طرح گذر فرهنگی را جدی بگیرد

از معدود هنرمندان جوان شهرمان است که دانش را با تجربه و کار عملی همراه کرده و به قدر توانش برای سیرجان آستین همت بالا زده است. او اقتصاد هنر را زیسته و تنها از راه تولید سفال و آجرپزی و خشت‌تراشی و تصویر برجسته‌ی دیواری و نصب آن امرار معاش می‌کند.
مصطفا خدمتی برای خیلی‌ها شناخته شده است از کسی که می‌خواهد خانه‌باغ‌ تازه‌سازش حال و هوای خانه‌های آبا و اجدادی‌ در قدیم را بدهد تا کسانی که به هر طریقی دنبال مرمت بنایی تاریخی است و...
خدمتی که چند سال پیش طرحی آیینی را بر روی خشت اجرا و روی خانه‌ی حاج‌رشید نصب کرد امسال با کاری شکیل‌تر روی دیوار زورخانه‌‌ی مشهور همان کوچه، باز در دو ماه محرم و صفر  قدرت هنر را به نمایش گذاشت. روزهای نخست محرم وقتی خدمتی مشغول نصب المان جدید بود با او درباره بی‌ربطی معماری این زورخانه‌ی سیرجان با اصول معماری زورخانه‌ای در ایران گپی زده بودم ولی حالا همان صحبت‌ها را در پایان ماه صفر درباره شرایط این گذر مذهبی و دیگر اماکن تاریخی داشتم. او شرایط فعلی را در خور نام شهری که لقب دارالحسینیه را یدک می‌کشد، نمی‌داند.

 از آخرین کار خودت توی کوچه حاج رشید بگو.‌ توضیحاتی درباره اثر و اینکه خودت نسبت به آن چه حسی داری و در دو ماه محرم و صفر استقبال و نظرهای همشهریان نسبت به آن چطور بود؟
خوشبختانه شهردار کنونی رویکرد جدیدی در شهرداری نسبت به زیباسازی شهر پایه گذاشته است‌.
سفارش کار را سازمان زیبا سازی به من داد.
کوچه سنتی حاج‌رشید و کاربری فرهنگی و مذهبی آن نیاز به معرفی ندارد.  قرار شد چند طرح خوب با المان فرهنگی مربوط به شهرداری پیشنهاد بدهم. در میان‌شان این کار تایید شد که اجرا و و نصبش کردم. تلاش کردم با جنس طرحی ‌که روی دیوار خانه‌ی حاج‌رشید کار شد همخوانی داشته باشد. مردم هم استقبال کردند. هنوز کار نیمه‌تمام بود برای گرفتن عکس توقف می‌کردند و ازش به عنوان کار متفاوت نام می‌بردند.
اتفاق خوبی بود.
 از شرایط ویژه‌ی این کوچه بگو و اینکه مجاورتش با بادگیر چپقی و هم اجرای آیین سنتی در آن چه ضرورت‌هایی را در معماری کوچه و المان‌های آنجا ایجاد می‌کند؟
کوچه شلوغ شده. ناهمگون شده. در طول این سال‌ها در نبود نظارت و حس مسوولیت شهرداری و میراث فرهنگی و اوقاف، لودر همه‌ی خانه های ارزشمند از نظر معماری و تاریخی را خراب کرده است‌. سازه‌های جدید هم که ایجاد شده هر خانه‌ای ساز خودش را زده و شهرداری هم برای هر نمایی پروانه صادر کرده است! درحالی که دست کم در این کوچه حداقل می‌بایست فقط به نمای آجری مجوز بدهند. روی هر دیواری هم سفارش یک جور نقاشی داده شده. ‌کاش شهرداری  سیرجان طرح ایجاد گذر فرهنگی را جدی بگیرد.
خانه‌های ارزشمندی مثل خانه‌ی فاطمی‌نسب‌ها را تملک کند و دست کم گذر فرهنگی و مذهبی از خانه اعلا تا خانه حاج رشید و کوچه بادگیر تا ورودی بازار را انجام بدهد. هم در ایام مذهبی کاربرد دارد و به جذب گردشگر مذهبی-آیینی برای شهر دارالحسین کمک می‌کند و هم اینکه در باقی ایام سال هم کاربرد دارد. مهمتر اینکه تاریخ و هویت شهر است.
پیش از هرچیز هم بحث مرمت و  بازسازی و کمیته‌ی نمای سازه‌های جدید اهمیت پیدا می‌کند. الان چسبیده به اثر من ساختمان تازه‌ساز چند طبقه ای بالا آمده که نمای سنگی و رومی دارد! چرا شهرداری یه چنین نمایی در کوچه ای به این قدمت و تاریخ که هنوز آیین های سنتی‌اش زنده اند و اجرا می‌شوند، مجوز چنین نمایی داده!؟ این معضلات باید برطرف بشود. شهرداری مشاور متخصص داشته باشد ‌که شاهد چنین ناهمگونی‌هایی نباشیم. حداقل مجوز نمای آجری بده که یک کم به این کوچه بخورد. از پا به سن گذاشته‌ها بپرسید در این کوچه پس‌کوچه‌های مرکز چه خونه‌هایی با چه سردرهای زیبای آجری و با چه گچ کاری‌ها و بادگیرهایی وجود داشته؟ کجایند؟ همه در سال‌های گذشته و در نبود مسوولان با دانش و دلسوز از بین رفت و تخریب شد. یکی برای نمونه از معماری قجری سیرجان باقی نماند.  کاش سیرجان سر چهارراه اقتصادی نبود تا این خونه‌ها حفظ می‌شد.
 حالا که شده، پیشنهادت چیست؟
توی سیرجان اداره اوقاف و  میراث کم‌لطفی می‌کنند. دریغ است کاروانسرا  با بی‌توجهی خراب شود. مرمت می شد برای حضور و فعالیت صنوف سنتی مثل همین پنبه‌زنی و تشک‌‌دوزی و مسگری و... یا دست کم با شربتخانه و فالوده‌فروشی و... استراحتگاه می‌شد برای مشتریان بازار سیرجان‌.
کف سازی بازار هم که مهم بوده ولی انجام نشده.  ناهمگونی مغازه‌ها، هارمونی یک بازار قدیمی با معماری اصیل ایرانی را از بین برده. شهر ما مسوول دلسوز ندارد. اگر داشت شاهد این شرایط نبودیم.
 اما به تازگی شاهد اتفاقات مثبتی در این حوزه‌ها بوده‌ایم.
بله. مثل کار ارزشمند گل‌گهر در خانه صدرزاده یا ورود گهرزمین به بحث مرمت بادگیر چپقی. اما این‌ها همه به خاطر تلاش‌های انجمن‌های مردم‌نهادی مثل ادیف و فشار رسانه‌ها و افکار عمومی اتفاق افتاده. پیگری و دلسوزی مسوولان نبوده.
حتا مردم هم در بخش خصوصی گاهی دل می سوزانند و کاری می‌کنند که با سنگ اندازی مسوولان روبرو می شوند.
 مشاور هنری مرمت خانه تاریخی ناظم در باغ‌بمید هم هستی، این خانه در تملک بخش خصوصی است؟
بله. آقای زیدآبادی جوان خوش ذوق و سیرجان دوستی هستند که خونه ناظم را از وارثان خریده و با هزینه‌ی شخصی مرمت کرده‌اند. اداره میراث قول وام برای مرمت داده بود که بدقولی کرد.
در معماری؛ این خونه سنتی از فاخرترین خونه‌های سیرجان است که معماری خاص و آجرکاری و طرح‌های خاصی در آن وجود داشت و خوشبختانه نجات پیدا کرد و به طور کامل از بین نرفت‌. آقای زیدآبادی با هزینه‌ی شخصی از یزد و تهران‌ بهترین مصالح آجر و در و پنجره‌ی سنتی را خریدند و از استادکاران با تجربه بهره بردند و قرار است هتل رستوران بشود. اما مسوولان ما که خودشون کار نمی‌کنند و منفعل هستند هیچ، به بخش خصوصی هم میدان نمی‌‌دهند و یاری نمی‌کنند.
 خودت هم دنبال ایجاد خانه سنتی بوم‌گردی در محمودآباد بودی، چه شد؟
من و شریکم نیز در ایجاد خونه بوم‌گردی به بدعهدی میراث برای گرفتن وام برخوردیم. در شهرستان ما در بحث آثار تاریخی ضعیف عمل شده. یخدان‌ها خوابگاه معتادان است و جلوشان هم که دارند  چند طبقه می سازند. میراث کرمان بگوید چرا اجازه داده در حریم درجه یک یخدان‌های سیرجان چند طبقه ساخته شود؟ شورای شهر و شهرداری در بحث تملک وارد شوند و جلوی این کار را بگیرند.
 مشاور خوب ندارند، خب به کار بگیرند.
فقط هم بحث ارزش تاریخی و معماری و هویت شهر نیست. سیرجان تفرجگاهی هم برای مردمش ندارد و این فضاها پتانسیل خوبی برای ایجاد تفرجگاه داشت‌.

ضمیمه این شماره