نگاهی به پرخطر شدن بیش از پیش میدان امامعلی سیرجان؛
میـداندارِسانحـه!
نیاز به طبقاتی شدن میدان پلیسراه سیرجان
میدان امامعلی(ع) در سیرجان گرچه شاید به شدت میدانهایی مثل میدان ژاله و میدان انقلاب و میدان آزادی در تهران به خود حادثه ندیده باشد اما آن قدر شاهد حوادث گوناکون بوده که حالا برای خودش تاریخ داشته باشد. تاریخ زد و خوردها و سانحهها و از دست رفتن جانها.
میدان امامعلی(ع) میدان مهم و استراتژیکی است. میدانیست که شاید در یک نگاه انداموار به سیرجان بتوان به جرات بتوان آن را گلوگاه شهر سیرجان دانست. گلوگاهی که هم راه تنفس شهر و هم مسیر تغذیهی شهر ماست. همهی کارهای مهم به نحوی با رفت و آمد در این میدان گره خورده است.
از طرفی در مسیر کارگاههای ضبط پسته و باغهای پسته است و از طرف دیگر برای رفتن به دانشگاه صنعتی، رفتن به پایانه مسافربری و حتا رفتن به میدان ترهبار باید گرد این میدان دور بزنید. میدانی که هم مرکز سوخترسانی است و هم معبر سوخترسانی به شهر است. و نیز گذرگاهی برای ترانزیت کالاهای اساسی و غیر اساسی از شهر و به شهر.
از رفتن به جاده و سفر و گردشگاهها تا حتا رفتن به آرامستان. این گذرکاه مهم و حیاتی از یک سو به کمربندی جاده تهران یزد و جاده شیراز متصل است و از سوی دیگر با بلوار سردار الله دادی به نجفشهر و امامزاده علی و بلورد و بافت گره میخورد و با یلوار خلیج فارس به حاجیآباد و بندرعباس و با بلوار نماز و بلوار ولایت متصل به دل شهر است.
همهی اینها موقعیت این میدان را پر تردد و خطیر کرده است تا مورد توجه و عنایت ویژهی مسوولان امر بشود اما نمیشود! چرا؟ از راهنمایی و رانندگی تا شورای ترافیک و شهرداری و فرمانداری و اداره راه و... هیچکس حرفی از این میدان نمیزند و دغدغهای ندارد. با اینکه حتا در چند ماه اخیر شاهد اخبار فراوان حوادث بد دور و بر این فلکهی تخممرغی شکل بودیم. مخصوصا روی تخم مرغیشکل بودن این میدان تاکید ویژه دارم.
ولی با وجود مشکلات بسیار پیش آمده پیرامون این شاهرگ سیرجان، به نظر میآید مسوولان شهر ما دست روی دست گذاشتهاند و برای رفع مشکلات عبور و مروری و کاهش تصادفات در حاشیهی این میدان کاری نمیکنند و برنامهای ندارند!
یک میدان هرچقدر هم بزرگ باشد با وجود ایفا کردن این همه نقشی که به گردنش انداختهایم و با این همه کاربری و رفت و آمد و اتصال محورهای مختلف به آن ناخودآگاه از کارکرد مفید میافتد. مگر میتوان برای بلندمدت از یک میدان که زیر گذر و روگذر ندارد و طبقاتی هم نیست، توقع کشش باری ترافیکیئی بدین سنگینی را داشت و خواهان این بود که اتفاق بدی هم نیفتد!
چقدر باید حادثهی منجر به مرگ آدمها پیرامون این میدان اتفاق بیفتد تا مسوولان ما به خود بیایند؟ مورد بوده که خانوادههای سیرجانی کل مسیر بندرعباس تا سیرجان را سالم طی کردهاند و تا به این میدان رسیدهاند تصادف کرده و خوشی سفر به کامشان تلخ شده است. خود گویاست که محورهای ورودی به این میدان ایراد هندسی دارند و فاقد علائم هشدار دهندهی لازم و نور و روشنایی کامل هم هستند. اما مسئولان ما از معاون عمرانی فرماندار تا شورا و شهرداری و... باید آن قدری درایت و دانش داشته باشند و دلسوزی کنند و متوجه بشوند که پیرامون رفع مشکلات این میدان باید دست به کاری بزنند، انگار برایشان مهم نیست چه بر سر شهر میآید! ولی اگر روزی دامن خودشان را بگیرد چه؟ هرچه باشد خودشان هم دارند در این شهر زندکی میکنتد. پس تعمدی در مقصودشان نیست و فقط غفلت کردهاند که بهتر است بیدارشان کنیم. هنوز دیر نشده. باید کاری کنند که کارستان هم نباشد، نباشد. دست کم کاری کوچک مثل عملی کردن وعدهی جدا کرده مسیر آرامستان از محورهای این میدان توسط شهرداری که مشخص نیست چرا به باد فراموشی سپرده شد؟ در این سالها میبایست حول این میدان خیلی کارها می شد که نشد. مثلا به جای طرحهای خسارتبار و شکست خورده و پرهزینهای مثل احداث زیرگذر-روگذر مکیآباد، که آخرسر موجب از بین رفتن حق مردم و رفتن پول بیتالمال به زیر خروارها خاک شد، آیا بهتر نبود طرح احداث و ایجاد یک میدان طبقاتی در فلکه پلیسراه یا همان میدان امام علی پیگیری بشود؟
بودجهاش نبود، در یک چشم انداز بلندمدت هم توان آغاز نقشهریزی و برنامهریزی نبود؟
پای شرکتهای درشت معدنی که هرکدام به نحوی بر بار ترافیکی این میدان افزودهاند را نیز نمیشد به پروژهی اصلاح مشکلات میدان کشاند و بودجه را تامین کرد؟
یا این هیچ، آیا شدنی هم نبود دست کم هرچه زودتر کمربندی شاهد جا به جا شود؟
ناکارآمدی که شاخ و دم ندارد. اینها همه نشان ناکارآمدی مسوولان شهر ماست که نه در گذشته پیرامون مشکلات تجمیع این همه نقش و انداختن آن به گردن یک میدان ، فکری شده و نه برای آیندهی این میدان و کور شدن گره ترافیکی روز افزون آن پیشبینیئی میشود! یعنی دانش فنی و علمش در مسوولان شهر ما نبود؟ عقلش هم نبود؟! آه گفتم عقلانیت و نسبتش با مدیریت شهری در کشور ما؟ راستی که چه کیمیای نایابی!