نقدی به سیاست جدید وزارت صمت و خطری که استان کرمان را تهدید می‌کند

حراج محیط زیست سیرجان

خوشبخاته ذخایر خیلی خوبی کشف شده که باید محدوده بندی کنیم و به مزایده بگذاریم . ۵ هزار مزایده از مهرماه برای استخراج و بلافاصله فرآوری معادن انجام شده است
این بخشی از سخنان اخیر فاطمی‌امین وزیر صمت بود که نه تنها جای خوشبختانه گفتن نداشت که حتا باید تاسف عمیق خود را نسبت به ابراز آن اعلام کنیم و متوجه شویم حمایت ایرانیان خارج‌نشین از تحریم‌ها، سند مبارزاتی‌شان علیه یک دولت خاص نیست بلکه خیانت‌شان است به آینده‌ی میهنی به نام ایران است.
چرایی‌اش آشکار است‌ زیرا دولت‌ها نسبت به کل روند تاریخ یک ملت کهن،  مستعجل" به حساب می‌آیند و برای دو روز در راس بودن خود توان جبران کسر بودجه را ندارند و ناچار همه‌ی فشار تحریم‌های غرب روی دوش مردم است، یک نمونه‌اش همین کاهش درآمد کشور پس از هر تحریم تازه است که هربار هم قرار است فشارش از روی دولت برداشته شود و روی گرده‌ی ملت بیفتد‌.
یک راهش افزایش مالیات بوده و راه دیگرش اصرار بیشتر بر معدن‌کاوی و معدن‌داری و استفاده‌ی هر چه بیشتر از ذخایر معدنی کشور به اسم اشتغالزایی!
یعنی مسوولان ما به جای اینکه به فکر درآمد پایدار برای کشور از طریق بهبود روابط با جهان باشند، ساده‌ترین راه را در این می‌بینند که با ایران به مثابه‌ی آن میوه‌ای برخورد کنند که تا جایی شدنی‌ست باید فشردش و آبش را تا ته گرفت، اگر روزی هم رسید که تفاله‌ای بیشتر تهش نماند، که حالا چو فردا شود فکر فردا کنیم. تا آن روز کی زنده و کی مرده و کی ایران است و کی کانادا!؟
این همه دور نیندیشی و سوخت کردن حق آیندگان یک سرزمین در هیچ تاریخ و جغرافیایی دیده نشده است.
همین سیرجان و استان کرمان خودمان را نگاه کنید. از هر مسیر و جاده چه شرق باشد و چه غرب و چه شمال و چه جنوب، بروید، اشتباه نرفته‌اید و حتما  در مسیرتان به یک تا چندین و چند معدن کشف شده یا در حال استخراج بر می‌خورید.
یک نمونه منطقه‌ی سابقا وسیع پاریز و چهارگنبد با آن جنگل‌های کوهی و تنوع زیستی جانواری‌شان که در طول دو سه دهه‌ی اخیر هر روز کوچک و کوچکتر شده و تاثیرش را بر میزان بارش و در نتیجه تغذیه نشدن منابع آب سیرجان هم گذاشته است.
تحریم‌ها و تن دادن و سازگار شدن با آن به زبان ساده، اقتصاد کشور را خمار استخراج هرچه بیشتر کرده است و این سوال را ایجاد کرده که واقعا چرا مسوولان کشور ما به اسم حفظ استقلال ایران، یکی شدن اقتصاد کشور را در اقتصاد جهانی نمی‌پذیرند اما به جای فکری برداشتن برای رفع تحریم، تن به روابط نابرابر شبه‌استعماری با بلوک شرق می‌دهند! این تفسیر و تحریفِ معنای استقلال عجیب نیست؟!
ایران به جای رفتن به راهی که آینده‌اش جز نابودی زیست‌بوم و آلودگی و فقیر کردن آب و خاک و منابع و ذخایر نیست، می‌توانست در صورت عادی شدن روابطش با جهان درآمدهای پایدار زیادی را نصیب خود کند. درآمدهایی که هوای سالم انسان ایرانی را نشانه نمی‌روند و طبیعتش را نابود نمی‌کنند.
همین فرصت همسایگی با کشور برگزار کننده‌ی جام‌جهانی مگر کم فرصتی برای کسب درآمد بود که با مخابره شدن تصویر آشفته از ایران از دست رفت.
کلی جهانگرد هستند که عاشق دیدن تخت جمشید و ابیانه و عالی‌قاپو و باغ شازده‌ی ماهان هستند اما وقتی خبرهای خوبی از ایران نمی‌شنوند، جرات آمدن ندارند.
نشان دادن چهره‌ی بدی از ایران در کنار تحریم کمر اقتصاد کشور را شکسته است. مسائلی که اگر نبودند فقط همین درآمد کشور از ذخایر گاز و نفت از میدان‌های مشترک با کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس، بهرمندمان می‌کرد از سود سرشاری که نصیب دولت و ملت ایران می‌شد.پس چرا باز مسوولان کشور اصرار دارند راه ساده را کنار بگذارند و لقمه را دور گردن بچرخانند؟! اسمش را هم بگذارند دور زدن تحریم‌ها! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نیاز به اصلاح قانون
از اوایل دهه نود بود که قرار شد به غیر از مناطق چهارگانه، استعلامی از سوی سازمان محیط زیست برای فعالیت معدنی گرفته نشود! بنابراین بخش بزرگی از مشکلات محیط زیستی ایران آغاز شد.  بخش عمده‌ای از خاک کشور که اتفاقا بسیار هم مهم هستند، زیرنظر مناطق چهارگانه قرار ندارند و در نتیجه سازمان محیط زیست زمانی متوجه مشکل می‌شود که مردم یا سازمان‌های مردم‌نهاد اعتراض و شکایت خود را از فعالیت معدنی اعلام می‌کنند. بعد از آگاهی از این مشکلات هم کار چندانی نمی‌تواند انجام بدهد‌. نکته مهم دیگر این است که بر اساس یکی از بندهای این ماده قانونی، استعلام فقط یکبار و آن هم در مرحله اکتشاف انجام می‌گیرد و در مرحله بهره‌برداری از نظر قانونی نیاز به استعلام نیست! این در حالی است که در گذشته چنین نبود.
حذف استعلام و نظارت مستمر کار را دشوار کرده است. در کنار این موارد، ماده ۲۴ مکرر قانون معادن هم کارگروهی دارد که در صورت مخالفت سازمان‌های محیط زیست و منابع طبیعی، پرونده به این کارگروه ارجاع داده می‌شود و آنجا مورد بررسی قرار می‌گیرد. اما در این کارگروه فقط افراد معدنی حاضرند و در نتیجه اینجا هم مشکلات بسیاری ایجاد شده است. از سویی در سال‌های اخیر تلاش بسیاری داشتیم تا ماده ۲۴ مکرر در مناطق چهارگانه اعمال نشود و با اینکه تاکید بر این است که دریافت پروانه جدید باید به تایید شورای عالی محیط زیست   برسد اما همه این اتفاقات به سختی رخ می‌دهد.
نکته دیگر در بحث قانون و اصلاح این مواد است.
این‌ از مشکلات است که تلاش یک بخش از دولت را بخش دیگر از دولت خنثا می‌کند.  تلاش ناکام برای حفظ محیط زیستی که آیندگان به آن نیاز دارند و این محیط زیست نباید فدای منافع و درآمدهای آنی شود اما در عمل دارد می‌شود و می‌بینیم در مجلس اراده‌ای برای ایستادن جلوی این ماجرا وجود ندارد و تغییرات و اصلاحاتی که صحبت از آن است هم به نفع محیط زیست نیست و همه این موارد نگران کننده است.
اما در تقابل حامیان این افراط‌کاری و زیاده‌روی در اکتشاف و بهره‌برداری در کشور همواره کوشبده‌اند منافع شخصی و سود سرشار در جیب مبارک رفته‌ی خودشان را به عنوان منافع ملی رنگ کنند و به ملت قالب کنند. پنهان شدن پشت کلماتی مثل اشتغالزایی و کمک به اقتصاد کشور و جهاد مقدس و... همه و همه توجیهاتی است که مکتشفان بتوانند بهره‌برداری‌شان را انجام دهند.
همین ماجرای محیط زیست بکر و طبیعی کوهشاه در منطقه ی سردسیر استان را نگاه کنید. در سال‌های اخیر محیط زیست رسما با بهره‌برداری معدن در لین نقطه مخاافت کرده و اداره کل منابع طبیعی نیز به طور علنی آن را مصداق بارزکوه‌خواری اعلام کرده است اما همچنان در پاشنه‌ی تداوم بهره‌برداری معدنی می‌چرخد و حتا برخی مسئولان اداره کل صمت و  سرمایه‌گذران حوزه‌ی معدن با وقاحت گلایه هم می‌کنند که چرا عده‌ای از هم استانی‌ها با عنوان این‌که ما حافظ محیط‌زیست هستیم جلوی کار اکتشاف بعضی معادن را گرفته‌اند؟! زیرا مدعی‌اند که اگر دوستان محیط زیست اجازه دهند درواقع این معادن چرخ‌های اقتصاد مملکت را می‌چرخانند.
لزوم پیوستن استان کرمان به فهرست استان‌های ممنوع در اکتشاف
 پیش از آغاز به کار این دولت، شورای عالی معادن، صدور مجوز جدید اکتشاف و بهره‌برداری معادن طبقه یک و دو در پنج استان را متوقف اعلام کرد که شامل استان‌های شمالی کشور است‌. دلیل این کار نیز تخریب محیط زیست جنگلی و شکننده بودن اکوسیستم این استان‌ها اعلام شده بود. مردم استان ما نیز باید پیوستن استان کرمان را به این قانون از مسئولان شهر و استان و کشور مطالبه کنند زیرا هشداری است از اینکه لوله‌ی تفنگ معادن بیخ گوش استان کرمان قرار گرفته و موطن ما سال‌ها با تبلیغات فریبنده بهشت معادن خوانده شده.
در حالی که تداوم افراط در معدنکاوی و معدنکاری، کوهستان‌ها و ذخایر گیاهی، جانوری و آب و هوای استان ما را به خطر می‌اندازد و سیرجان را به عنوان یک شهر معدنی بیشتر از همه با آسیب روبرو می‌کند. فراموش نکنیم شهر ما یک شهری بود که سابقا در محاصره ی کوهستان‌های خوش آب و هوا بود و از این مزیت بهرمند و حالا در محاصره‌ی معادن و انواع آلودگی‌ خاک و آب و هوا و تخریب گیاهان و کوه‌خواری‌ست. پس ‌از این شرایط جدید هم بی‌نصیب نمی‌ماند. چنانچه اگر اخبار  درگیری‌ها و مشکلات مردم پاریز و چهارگنبد را در سال‌های اخیر دنبال کرده باشید، متوجه می‌شوید که تا همین الان هم کمی دیر شده چه برسد به اینکه دولت بخواهد هنوز توی هر کوی و برزن و هر دشت و دمن و کوه یک معدن تازه هم راه‌اندازی کند.