تغییرات اقلیمی بر مردان تاثیر مخرب کمتری دارد
بدی آب و هوای زنان
تغییرات اقلیمی در جهان اتفاق افتاده و بر شهر ما سیرجان نیز اثر خود را بر میزان و نوع بارندگی و اخلال در دمای هوای فصلها گذاشته و به نوعی اقتصاد کشاورزیمان را نیز به چالش کشیده است، اگرچه تغییرات اقلیمی همه کشورها و همه مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، اما این موضوع به طور گسترده پذیرفته شده است که جمعیتهای آسیب پذیر از جمله فقرا، آنهایی که غذا و مسکن ناپایدار دارند و کسانی که به کشاورزی متکی هستند، بیش از دیگران در معرض خطر پیامدهای نامطلوب آن هستند.
برای مثال در سال ۲۰۱۹ میلادی پژوهشگران «برنامه توسعه سازمان ملل متحد» مدتی را در اوگاندا و در میان کسانی گذراندند که برای امرار معاش خود به کشاورزی وابسته هستند.
به این ترتیب آنها توانستند چگونگی تاثیر تغییرات آب و هوایی بر الگوی زندگی، کاهش محصولات کشاورزی و کاهش شمار دامهای مردم در جوامع را درک کنند.
آنها همچنین در کمال تعجب متوجه شدند که تغییرات آب و هوایی باعث تشدید خشونتها علیه زنان میشود. در این جوامع، زنان و دختران را مجبور میکردند که در فصلهای خشکسالی، برای به دست آوردن آب و غذا به سفرهای طولانی بروند. همچنین در این دوران، زنان به فروشندگان، کشاورزان و صاحبان زمین واگذار میشدند که نتیجه آن تجاوز گسترده جنسی به آنها بود.تحمیل سفرهای طولانی برای یافتن آب و غذا و تحمیل کار بیشتر باعث شده بود که این زنان خسته و فرسوده، تمایلی به رابطه جنسی با همسران خود نیز نداشته باشند و بسیاری از آنها برای پژوهشگران «برنامه توسعه سازمان ملل متحد» بازگو کردند که چگونه همسرانشان با خشونت آنها را مجبور به رابطه جنسی کردهاند.
این تحقیق همچنین نشان داد که چگونه محصول کشاورزی کمتر، از دست دادن دام، درآمد کم و ناامنی غذایی ناشی از خشکسالی بر مردان به عنوان تأمینکننده خانواده فشار میآورد و مردان نیز برای مقابله با «شکستهای» خود، اغلب به الکل پناه میبردند که نتیجه آن نیز خشونت خانگی بیشتر علیه زنان و کودکان است. علاوه بر این، افزایش بلایای طبیعی باعث افزایش آوارگیها و به تبع آن روی آوردن زنان به کمپهای موقت میشود، جایی که بار دیگر زنان در معرض خشونت و تجاوز، عمدتا از سوی غریبهها قرار میگیرند.
حال پرسش پیش روی این است که این تغییر اقلیم در شهرهای استان کرمان با اقتصاد کشاورزی و پستهمحور چگونه تاثیری بر زندگی طبقات فرودست اجتماعی میگذارد و تاثیرش بر زنان چیست؟ همین بهانهای شد که به سراغ فرنوش حمیدپور جامعهشناس رفتم او به پرسشهای سخنتازه در این باره پاسخ داد.
چرا زنان در برابر تغییرات اقلیمی نسبت به مردان آسیبپذیرترند و این آسیب در چه ابعادی از زندگی زنان خودش را نشان میدهد؟
در وهله اول باید بدانیم آنچه در خصوص آسیب پذیری زنان در مقابل تغییرات اقلیمی مطرح شده است، لزوماً مساله ای اثبات شده، فراگیر و جهان شمول نیست.
ممکن است در برخی از نقاط دنیا بالعکس زنان انعطاف بیشتری نشان دهند. اما آنچه به نظر میرسد و در بیشتر تحقیقات پژوهشگران محیط زیستی نیز به چشم میخورند این است که زنان در مقابل بلایای طبیعی آسیب پذیرترند، در واقع علل آن را بیش از مسائل فیزیولوژی باید در مسائل اجتماعی بررسی کرد. در واقع در این گزاره میتوان به هنجارهای فرهنگی، توزیع ناعادلانه امکانات و منابع اشاره نمود. تقسیم نابرابر قدرت به تناسب جنسیت نیز قابل توجه است.
البته بدیهی است در کشورهای در حال توسعه این مساله مد نظر است و در جوامعی که زنان از شرایط برابر و متعادل جهت بهره مندی از قدرت، ثروت و فرصت ها برخوردارند به طور قابل توجهی کمرنگ تر است.
زنان در طول تاریخ به عنوان اثرگذاران نهاد خانواده با وظایفی از جنس تهیه خوراک، ارتباط با انرژی و عامل مهم ذخایر مطرح بوده اند. اما هر چه از نقش زن سنتی فاصله میگیریم در نقش های زنان این دگردیسی حاصل میشود و نقش تغییرات اقلیمی نیز تغییر میکند. اگر نقش زنان را با زن روستایی و زن عاطفی (منظور زن کلاسیک ادبیات) زن عاطفی هنجارهای ایرانی نیز منطبق بدانیم، زنان اثر بیشتری میپذیرند.
چطور میشود از زنان در برابر این آسیبها حفاظت کرد؟ آیا دولتها بر روی این موضوع تمرکز و برنامهریزی دارند؟
اگر دولت با ایجاد برابری فرصت ها، دستیابی به امکانات و منابع برابر، مشارکت بیشتر زنان در مسائل اقتصادی، ایجاد شرایط متعادل برای سرمایه گذاری زنان، تمهیدات و سیاست های جامعه زنان در مقابل کودکان و خانواده و بستر شکل گیری کارآفرینی زنان مسیر توسعه زنان را فراهم آورد، بی شک زن توسعه یافته و قدرتمند در مقابل تغییرات بی رحمانه اقلیمی نیز فقط به اندازه مردان متضرر میشود. زنان بیش از مردان به زمین، کشاورزی، صنایع دستی، موارد ارگانیک وابستگی دارند.
تغییرات اقلیمی به عنوان یک پدیدهی جهانی زنان ایرانی را تا چه حد تحتتاثیر قرار داده؟ آیا تغییرات آب و هوایی زندگی زنانِ استان کرمان را تحت شعاع قرار داده؟ به چه صورت؟
یک مساله را نباید فراموش کنیم زنان بسیاری در ایران دامدار و کشاورز هستند و فرای از زندگی در روستاها که آمار دقیقی از زنان در سن اشتغال روستایی ندارم، سایر زنان که اقتصاد وابسته به روستاها دارند زنان در سن بازنشستگی تحت تاثیر تغییرات هستند.
زن شهرنشین نیز با کمبود آب و سایر بحران های انرژی به عنوان نقش تسهیلگر ایفای نقش میکند. مسئله مهم بسیاری از زنان در شهرها نیز فرصت دسترسی برابر به امکانات را ندارند و از سویی بسیاری از بحران های اقلیمی را نمیتوان به عقب برگرداند، مثل سفره های آب زیرزمینی، ذخایر ارزشمند غیرقابل بازگشت اما برای انطباق با شرایط فعلی، تسهیلگری و افزایش تاب آوری زنان را باید مدنظر قرار داد. در واقع زنان حتا میتوانند به عنوان مروجین این امر کمتر شناخته شده فعالیت های بسیاری انجام دهند.