به بهانه چاپ دوم کتاب گذر؛
تاریخ معاصر سیرجان را به تماشا ورق بزنید


وقتی عکس‌ها حرف می‌زنند تا از گذشته‌ی شهرمان و مردمانش برای‏مان بگویند. لباس و پوشش، سر و وضع، معماری قدیم، آیین‌ها و جشن‌ها و... کتاب گذر مجموعه عکس‌های سیرجان عصر پهلوی اول و دوم است که حالا به کوشش رضا سیوند به چاپ دوم خود رسیده. به همین بهانه با مولف گپی کوتاه زدیم.‌

  گذر روایتگر چه چیزی‌ست و تاریخ چاپ اولش چه زمانی بود؟
 ما در جامعه شناسی و یا تاریخ نگاری دو دوره زمانی گذر و گذار داریم. در این صورت بندی دوره رضاه شاه را دوره گذر حساب می‌آورند.دوره رضاشاه یا دوره مدرنیزاسیون بوده و این مجموعه عکس‌ها بازنمایی دوران گذر است در شهر کوچکی مثل سیرجان.چاپ اولش پاییز ۹۸ بود.
  عکس‌ها توسط چه کسی یا افرادی گرفته شده و سوژه‌شان بیشتر چه موضوعاتی هست؟
عمده عکس‏ها توسط دو برادر کلیمی به نام‌های ماشاالله و ابراهیم بروخیم عکسبرداری شدند. سوژه عکس‌ها در اوایل سالهای ۱۳۱۰ عمدا عکس‌های پرسنلی سربازان وظیفه، دانش آموزان، مراسم نظامیان، اداره فرهنگ، مدارس، مراسم کشف حجاب،جشن‌های سلطنتی ولی از میانه سال‌های ۱۳۲۰ به بعد عکس‌های با محوریت خانواده‌ها و دوستان...عکس تک چهره و این‌ها دیده می‌شود
  عکس‌ها رو چه طور جمع‌آوری کردی؟ کجا نگه‌داری ‌می‌شدند؟
 این‌ها رو توی کتاب شرح دادم....خب هر مجموعه داری وقت زیادی را می‌گذارد تا بتواند مجموعه مد نظرش را کامل کند، چند سال حدودا چهار سال زمان برد. این مجموعه جمع آوری و ویرایش شود.
 این مجموعه‌ها پراکنده هستند. عموما از عکاسان قدیم خصوصا حاج يدالله توحیدی نیا و حاج هدایت موحدی. این عکاسان قدیمی شهر خیلی به من محبت داشتند و خیلی از خانواده‌ها  و دوستان نیز تا این مجموعه سرانجامی به خود بگیرد.
  از ماشالله بروخیم بیشتر بگو. خانه‌اش و عکاسی‌اش در کجای سیرجان بوده. با خانواده‌اش کی مهاجرت کرده و چرا؟
 مرحوم ماشالله بروخیم از کلیمیان کرمان بوده که به همراه خانواده مدتی به سیرجان مهاجرت می‌کنند و رفته رفته بازارچه ای جنب بازار جَهرو اجاره می‌کنند و کسب و کاری داشتند. محله‌ای همان حول و حوش داشتند معروف به محله جهودها. قدیمی‌ها کاملاً بازار جهودها و کاسب‌های کلیمی را به خاطر می‌آورند. این اقلیت حول و حوش سال‌های ۴۵ به کرمان برمی‌گردند... هنوز هم کلیمیان کرمان یکی از قدیمی‌ترین اقوام و اقلیت‌های کرمان به حساب می‌آیند.عکاسی ماشالله بروخیم طبق گفته‌های کهنسالان چهارراه اشکذری بوده.
 بیشتر در آتلیه‌اش  از دانش آموزان و سربازان وظیفه عکسبرداری می‌کرده است. ایشون به عکس‌ها دسترسی نداشته است. خودش(مرحوم بروخیم) عکاسی می‌کرده و عکس‌های ایشان در نزد شهروندان سیرجانی موجود است. آقای حامد موحدی یکی از علاقمندان به تاریخ عکاسی سیرجان است که مجموعه  خوبی از عکس‌های تاریخی سیرجان در ادوار مختلف دارد که به صورت هر هفته در صفحه اینستاگرامش بارگذاری می‌کند.
  فکر می‌کنی مخاطب کتاب‌هایی که با عکس روایتگر تاریخ هستند معمولا چه کسانی هستن؟ اصولا  این عکس‌ها کدام جنبه از زیست سیرجانی‌های آن دوران را روایت می‌کند؟ و بخش جذابش مربوط به کدوم دوره و کدوم سوژه‌هاست؟
 هر کسی می‌تواند مخاطب این نوع آثار عکس محور باشد... چه بسا آدم‌های کم سواد بهتر می‌توانند با این عکس‌ها و روایت جاری در آنها ارتباط بگیرند، عکس به خودی خود کارکردهای قائم به ذات  زیادی در خود دارد و هر کس در هر جایگاه و سطح سوادی می‌تواند خوانشی از آنها داشته باشد. این عکس‌ها عمدتا بازنمایی دوران تجددخواهی  دوران پهلوی اول و دوم هستند.
آن دوره  سیرجانی‌ها هم مثل همه ممکت کت و شلوار پوشیدند، کلاه پهلوی سرگذاشتند... و خلاصه ظاهر جدیدی به خود گرفتند. به نظر لباس مدرن بر تن‌ها زار می‌زند. کفش گیوه و کت و شلوار و عینک گرد. انگار عکس‌ها راوی همین زورگویی در تغییر لباس هستند!این موضوع پیچیده ای است و نمی‌شود  جواب قطعی به آن داد. از طرفی همیشه لباس عنصر تاثیر گذاری بوده  است برای پیش برد اهداف حاکمان و مادام مدنظرشان قرار داشته است، اما خب گاهی سنت‌ها هم آنقدر کهنه می‌شوند که جا برای فضای تازه تنگ می‌کنند.
 تیپیکال مردم آن دوره یا لباس متحد الشکل رضاشاهی نوعی استبداد به حساب می‌آید. ولی در آن دوره زمانی به فراخور معناهای سیاسی و اجتماعی وجود داشته است، این جور لباس پوشیدن حکم داده شده بود، مثلا بی‌توجهی به پیشرفت غرب در دستگاه قاجار و پایبند بودن به سنت‌های کهنه یکی از خوانش‌هایی است که  پهلوی اول از آن برائت کرده بود. در کل کشوری با سابقه تمدنی چندهزار ساله مثل ایران و تنوع قومیت‌ها و فرهنگ‌ها، پیروی کورکورانه بدون نظر نخبگان از دولت‌های پیشرفته معنای قابل توجهی ندارد.
  در عکس‌های سیرجان قدیم نمای برخی ساختمان‌ها و در و پنچره‌ها هست که امروز نیست. آدم گاهی حسرت از دست رفتن‌شان را می‌خورد؟
 دقیقاً. عکس‌ها در پس زمینه‌هاشان با بافت سنتی و معماری ایرانی (معماری یزد و کرمانی) مواجه می‌شویم. مثلا گاراژ پنبه یا ساختمان شهرداری دیده می‌شوند که کاملا از بین رفته اند. واقعا آدم حسرت این ابنیه را می‌خورد.
  جذاب‌ترین بخش عکس‌ها کدام است؟
 عکس‌های خارج از عکاسخانه که چیدمان و آرایه‌های عکس‌ها و ژست افراد و بعضا مردها مقابل دوربین مرحوم بروخیم خیلی جالب است.
  در این شرایط اقتصادی و گرانی کاغذ و چاپ، چطور از پس هزینه‌های انتشار کتاب گذر برآمدی؟
عمل به مسوولیت فرهنگی در قبال سیرجان، چند سالی است که سرلوحه‌ی کار برخی شرکت‌های معدنی قرار گرفته است. مدیر روابط عمومی شرکت‌گل‌گهر مهندس ابوذر حلوایی‌پور، که در این راه همدلی و همکاری کردند و همین‌جا از ایشان سپاسگزاری می‌کنم، همچنین از دکتر حدیدی و هلدینگ گهر عمران که همواره یار و یاور من بودند تشکر ویژه دارم.