مجلس به دنبال افزایش تعداد نمایندگان
سیرجان و بردسیر تا کی هووی هم باشند!
سهمیهی در نظر گرفته شده برای استان کرمان 3 نمایندهی دیگر است که در این صورت آیا سهم سیرجان یک نماینده بدون شراکت با شهر دیگری نیست؟!
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس، اخیراً اعلام کرده که اعضای کمیسیون، محدودههای جدید حوزههای انتخابیه و تعداد افزایش ۴۰ نماینده برای استانهای مختلف را مشخص کردند.
به گزارش ایرنا؛ علی حدادی در توضیح نشست روز یکشنبه کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی گفت: بررسی نهایی طرح اصلاح جدول حوزههای انتخابیه و افزایش تعداد نمایندگان با حضور کارشناس مرکز پژوهشها و دستگاههای اجرایی در دستور کار قرار گرفت و تعداد ۴۰ نماینده برای محدوده حوزههای انتخابیه تعیین شد.
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور در مجلس با اشاره به میزان تعداد نمایندگان افزایش یافته بر اساس مصوبه این جلسه افزود: بر اساس مصوبه انجام شده برای آذربایجان غربی یک نفر، اصفهان ۲ نفر، البرز ۳ نفر، بوشهر یک نفر، شهرستانهای تهران ۴ نفر قطعی و ۲ نفر ذخیره، چهارمحال و بختیاری یک نفر، خراسان جنوبی یک نفر، خراسان رضوی ۲ نفر، خراسان شمالی یک نفر، خوزستان ۲ نفر، سیستان و بلوچستان ۳ نفر، فارس ۲ نفر، قزوین یک نفر، قم یک نفر، کردستان یک نفر، کرمان ۳ نفر، کرمانشاه یک نفر، گلستان یک نفر، مازندران یک نفر، مرکزی یک نفر، هرمزگان ۲ نفر، یزد ۲ نفر و لرستان یک نفر به تعداد کرسی نمایندگان این استانها افزوده میشود.
حدادی خاطرنشان کرد: این مطلب صرفاً مصوبه کمیسیون بوده و باید در صحن علنی مورد رسیدگی قرار گرفته و به تأیید شورای نگهبان برسد تا سپس دولت آن را اجرا کند.
حق سیرجان و بردسیر
اگر کت و شلوار اتوکشیدهی نمایندگی مجلس را به قبای دامادی تشبیه کنیم، سالهاست که سیرجان و بردسیر هوی هم هستند. یعنی این دو شهرستان با جمعیتی روی هم نزدیک به نیم میلیون نفر، تنها یک نماینده به صورت اشتراکی در مجلس شورا در پایتخت دارند!
این درحالیست که حق سیرجان است که به عنوان یک شهر مهم و استراتژیک دست کم یک نمایندهی منحصراً برای خود داشته باشد. یا اگر قرار به ادامه شراکت با بردسیر است، این دو شهرستان در مجموع دو نماینده راهی مجلس کنند.
گرچه همواره در هر دوره ای پیش از انتخابات مجلس یک سری مباحث پیرامون قانون انتخابات در مجلس مطرح میشود که عمدتاً هم ناشی از دغدغههای شخصی نمایندگان است و با مخالفت شورای نگهبان فراموش میشود اما خود طرح موضوع لزوماً برای یافتن چشم اندازی بهتر بیفایده نیست. شاید نمایندگان کنونی به دلیل ریزش آرا جدیئی که در حوزهی انتخابی خود پیشبینی میکنند، دنبال تصویب این طرح باشند که در انتخابات اسفند 1402 باز هم راهی مجلس شوند حتا اگر در جایگاه دوم یا سوم ایستاده باشند. اما این طرح به جز نفع شخصی نمایندگان کنونی مجلس، میتواند به حوزههای انتخابی نیز حیات دوبارهای بدهد. به این معنی که مثلا در حوزهی انتخابی سیرجان و بردسیر شاید در صورت افزایش تعداد نمایندگان از یک به دو، نفعی هم نصیب نماینده کنونی شود و با سی هزار رای هم وی بتواند برای بار پنجم راهی مجلس شود اما در کنار آن فضای انحصاری ایجاد شده برای او نیز ناچار میشکند و دست کم فضای سیاسی سیرجان با یک خون تازه سرزنده میشود.
مگر اینکه انتخابات استانی شود که دیگر بحث چیز دیگری است اما تا وقتی که نمایندهی هر شهر از کشور، نه منافع ملی که منافع حوزهی انتخابی خودش را تنها به صورت انحصاری دنبال میکند، شراکت سیرجان با شهرستان بردسیر در داشتن تنها یک نماینده در پارلمان ملی کشور، به معنای این است که وکیل به نمایندگی از دو موکل در قوهی مقننهی کشور حضور پیدا کرده و حتا اگر جایی منافع این دو موکل با هم تضاد هم نداشته باشد و وکیل را دچار سردرگمی هم نکند، باز دست کمش این است که تمرکز را از نماینده برای دنبال کردن منافع حوزه ی انتخابی خود میگیرد.
موضوعی که ضرر عیان آن را در این دههها در سیرجان دیدهایم چرا که شهری با ثروت فراوان از توسعهی متوازن بازمانده است. تنها به یک دلیل ساده. نداشتن یک نماینده به صورت انحصاری برای شهرستان.
چه بخواهیم و چه نخواهیم نماینده فقط قانونگذار نیست. واقعیت این است که نمایندگان در ایران مبدل به لابیگرانی شدهاند که در مراوداتشان با دولتیها برای حوزهی انتخابی خودشان بودجه و امتیاز و... فراهم میکنند و با همهی معایب این ماجرا و رقابتهای خطرناک استانی و ایجاد شکاف ملی، از طرفی تا چنین رابطهای هم برقرار باشد، داشتن یک نماینده به صورت شراکتی نه به نفع سیرجان است و نه به نفع بردسیر. به جز اینکه تمرکز نماینده باید برای دو حوزهی انتخابی تقسیم شود و این تقسیم عموما هم عادلانه نیست، موضوع دیگر پایمال شدن حق دو شهرستان است به ویژه بردسیر که عملاً انگار در این دههها مردمش از خود نمایندهای نداشتهاند زیرا همیشه رای سیرجان بوده که تاثیرگذار بوده و رای بردسیریها را به حاشیه برده است.
بنابراین بهحق و به جاست که این بار اگر طرح مجلس مصوب شد و سه نماینده به مجموع نمایندگان استان کرمان اضافه شد، کلاهی از این نمد هم این بار به حوزهی انتخابی سیرجان و بردسیر برسد و این دو شهرستان هر کدام دست کم یک نمایندهی مجزا برای خود داشته باشند. زیرا چه بسیار شهرها که با جمعیتهایی کمتر از اینها نماینده انحصاری خودشان را دارند و این عدالت در انتخاب نیست که دو شهرستان با نیم میلیون جمعیت یک نماینده با یک رای برابر با نمایندهای از حوزهی انتخابی بسیار کم جمعیتتر داشته باشند.