موسیقی کره‌ای و نفوذ و تاثیرش در نوجوانان سیرجانی؛
سیـرجان‌کِـی‌پاپ

در حال حاضر یکی از محبوب‌ترین  گروه‌های موسیقی در بین نوجوانان «کِی‌پاپ» یا موسیقی پاپ کره‌ای‌ست. این گروه  سیستم هواداری جالبی دارد، به این ترتیب که نام طرفداران آنها آرمی هست و در نقطه مقابل آنها hater قرار دارند یعنی دشمن آرمی‌ها و در واقع مغضوب هواداران دو آتیشه. این گروه موسیقی در بین نوجوانان سیرجانی هم طرفداران زیادی دارد.
نادیا هفده سال دارد، پلی لیست گوشی‌اش پر است از آهنگ‌های این گروه. او درباره‌ی علاقه‌اش به این موسیقی می‌گوید: «بی‌تی‌اس خیلی از اعضاش زندگی سختی داشتن به اینجا رسیدن. ولی خب سبک زندگی کره‌ای‌ها خیلی جالب و باحاله.
 البته این دلیل من هست برای دنبال کردن موسیقی این گروه. دوستای دیگه‌ای هم دارم که شیفته موسیقی کره‌ای هستند به خصوص گروه بی‌تی‌اس که دلیل‌شون برای هواداری با من فرق داره.»
سارا درباره علت علاقه‌اش به گروه بی تی اس را فرهنگ این کشور توصیف می‌کند و می‌گوید: «از طریق موسیقی کره‌ای‌ها حتا می‌شود درباره تاریخ‌شان هم چیزهایی دونست.» سارا در ادامه می‌گوید: «از طریق یه پست توی اینستاگرام وقتی که دوازده سال داشتم با این گروه آشنا شدم. از موزیکی که میخوندن و اجرا کردن‌شون خوشم اومد و استایل و لباساشون برام خیلی جالب بود.»
نگین دوست دیگر این حلقه از نوجوانان هفده ساله است که از وقتی کلاس هفتم بوده این گروه را می‌شناخته و درباره‌شان می‌گوید:  «نوجوونا  موسیقی زیاد گوش میدن. طبیعیه که توی پلی‌لیستای یوتیوب یا اسپاتیفای و حتا چنلای یوتیوب به آهنگای گروه بی‌تی‌اس بر بخورند و خوش‌شون بیاد چون هم ارزش هنری و لیریک خوبی دارن و هم ریتم جذاب که نمیشه از کنارشون به راحتی گذشت.» مریم دوست دیگرشان هست که به عنوان نفر آخر توضیحات بیشتری می‌دهد و موشکافانه‌تر حرف می‌زند: «من معتقدم که علاقه به موسیقی وابسته به سن نیست و هیچ محدودیتی نداره از چه زمانی بری به سمتش.»
به نظر او «کسی که کارش تو حرفه‌اش خوبه و براش وقت میذاره طبیعتا طرفدار هم پیدا میکنه، چیزی که اول آدمو جذب میکنه لیریک عمیق و جذابیت این گروه هست. البته ممکن‌ هم هست بعضیا صرفا به خاطر چهره بهشون علاقه پیدا کنن ولی پایدار نیست و بعد از یه مدت ول‌شون می‌کنند. بعضیا وقتی نسبت به چیزی علاقه پیدا کنند فرقی نداره تاریخ باشه یا هنر دنبالش می‌کنند تا درباره‌اش بیشتر بدونن. من خودم شخصا اگر موسیقی کره برام جذاب هست و پیگیرش هستم. موسیقی سنتی ایران رو هم عاشقشم و همواره پلی‌لیست گوشی‌مو پر می‌کنم از آوازها. پس به نظرم نباید حد و مرز قایل شد برای این قبیل علاقه‌ها.»
ارزش‌ها و هویت
در حالی که این نوجوان‌ها برای علاقه‌ی خود به گروه بی‌تی‌اس دلایل مختلفی دارند و آن را با آب و تاب و هیجان تعریف می‌کنند. خانواده‌ها نگران این علاقه هستند، اینکه اساسا هواداری از یک گروه موسیقی خارجی چه سنخیتی با ارزش‌ها و فرهنگ ما دارد و آیا این علاقه‌مندی می‌تواند منجر به بروز آسیب در شکل‌گیری هویت و شخصیت نوجوان ما شود؟ نوجوانانی که اول راه هست و باید در آزمون و خطای شناخت خودش و هویتش سربلند بیرون بیاید.
زهرا اردکانی دانش‌آموخته علوم‌ارتباطات و رسانه دانشگاه علوم‌طباطبایی‌ست که در حوزه نوجوانان و علاقه‌مندی‌هایشان پژوهش‌هایی را انجام داده است.
 او درباره‌ی این نگرانی والدین می‌گوید: «به نظرم در ابتدا بایستی ماهیت دقیق این دل‌نگرانی را شناخت و بررسی کرد و متوجه بود که چه بخشی از آن‌ها ناشی از ترس‌ها و ناآگاهی‌های ما نسبت به این محتوای رسانه‌ای‌ست. چون واقعا بخشی از این نگرانی‌ها ناشی از ناآگاهی والدین‌ است.و پس از آن به استراتژای مناسب رفتاری فکر کرد.»
وی چند پیش‌فرض را قبل از ورود به این بحث در نظر می‌گیرد: «اول اینکه فرزند و نوجوان ما قرار نیست به لحاظ سبک زندگی، علایق، خواسته‌ها و غیره الزاماً عین ما باشد. دستگاه کپی که روی خودمان نگذاشتیم و کپی بگیریم. او فرزند زمان خودش هست با علایق و سبک فکر خاص زمانه خودش. پس یک نوع پذیرا بودن کلی ابتدایی بایستی وجود داشته باشد. دوم اما این هم بدان معنا نیست که ما به عنوان پدر یا مادر قادر به انتقال ارزش‌های مورد نظر خودمان به نوجوان نیستیم. ما همیشه اثرگذارترین فرد بر روی فرزندمان هستیم حتا اگر آن‌ها در ظاهر علایق متفاوتی را دنبال کنند.
در یک فضای دوستانه و به دور از تنش، امر و نهی و بحث و جدل، آرام‌آرام ارزش‌های ما به آن‌ها منتقل می‌شود و پس از نوجوانی قابل رویت خواهد بود. سوم اینکه الزاما هر چیز جدیدی بد و آسیب‌زا نیست. همه چیز نسبی‌ست. یعنی خوبی‌ها و بدی‌هایی دارد. این یک اصل ساده است اما در کشور ما همیشه یک هراس ابتدایی در رابطه با هر چیزی که جدید است وجود دارد. مصداق‌هایش هم نیز بسیار زیاد است که مواجهه ما با اکثر رسانه‌ها در بدو ورود همین بوده. در حوزه زنان ما نسبت به مدارس دخترانه ترس داشتیم.
حتا همین امروز که حرف از برابری حقوق می‌زنیم و در مقابلش مقاومت می‌شود از جنس همان ترس‌هاست. وظیفه ما این است که به جای هراس آگاهی کامل و دقیق از خوبی‌ها و بدی‌های پدیده‌های جدید به دست بیاوریم.»
اردکانی در ادامه و پس از طرح این سه پیش‌فرض به سوال نخستین می‌رسد. این پرسش که اساسا چرا بی‌تی‌اس اینقدر برای فرزندان ما محبوب شده است؟ ( فرایند شناخت و آگاهی).
به گفته‌ی او: «این گروه و به طور کلی صنایع فرهنگی کره طی یک برنامه‌ریزی دقیق و گسترده در سطح سیاست‌گذاری‌های ملی در چند سال گذشته تلاش کرده‌اند تا محصولات فرهنگی رسانه‌ای خودشان را در جهان محبوب کنند. این کار با صرف بودجه و کاملا حساب‌شده انجام گرفته است لذا این محبوبیت اتفاقی و موردی نیست بلکه کاملاً گسترده و جهانی‌ست.
نوجوان امروز نوجوان دیجیتال یا نوجوان متصل به شبکه است. نوجوانی که به جهت دسترسی ساده و گسترده به فضای مجازی در معرض محصولات فرهنگی جهانی‌ست. طبیعی است که با وجود رشد محصولات فرهنگی کره در جهان، نوجوان ما هم از آن متاثر باشد. یعنی تا حد زیادی این مساله یک امر اجتناب‌ناپذیر است.
ماهیت سن نوجوانی را هواداری‌های آتشین و گذرا تشکیل می‌دهد. اینکه تصور کنیم این علایق فرهنگی در نوجوان همیشگی و دائمی در زندگی او خواهد بود یا اثرات عمیقی بر زندگی‌اش خواهد گذاشت، خطاست. کما اینکه همه ما این جنس هواداری‌ها را در نوجوانی‌مان داشته‌ایم و چند سال بعد از فکر کردن بهشان خندیده‌ایم. نوجوانان با عضویت در این مجموعه‌های هواداری برای خود کسب هویت می‌کنند.
به خصوص هویت گروهی در گروه‌های هم‌سالان. این نیاز سن آن‌هاست که سن هویت‌یابی‌ست. هر زمانی هم هواداری‌ مصادیق خودش را دارد. یک موقع خواننده‌ها و فوتبالیست‌های داخلی و خارجی ، الان هم محصولات کره‌ای.
نکته مهم در مورد اینکه چرا نوجوانان ما به سمت بی‌تی‌اس گرایش دارند این است که ما در فرهنگ و محصولات فرهنگی‌مان خلاهایش را داریم. در واقع بی‌تی‌اس دارد این خلاها را پر می‌کند. برای فهم جای خالی که بی‌تی‌اس پر می‌کند نیاز به تحلیل محتوای آهنگ‌ها و هم‌چنین رفتارها و حواشی حول این گروه داریم. چند مفهومی که این گروه ترویج می‌کند و برای نوجوان نو و جذاب است:
-1 پذیرش خود به همان صورتی که هستیم به جای فرهنگ قضاوتی.
-2 پذیرش تنوع باورها و عقاید.
-3 تاکید بسیار بر روی فرهنگ تلاش و سختی‌پذیری برای رسیدن به خواسته‌ها.
-4 ترویج امید.
-5 پاسخ به هیجانات و انرژی زیاد نوجوانان.
این‌ها را اضافه کنید به جذابیت‌ها در خواننده‌ها، ارتباط صمیمانه‌شان با هواداران، تولید محصولات فرهنگی مرتبط و ....
در نهایت استراتژی ما به عنوان والدین در مقابل این علاقه باید این باشد که بعد از اینکه نظام مفهومی و ارزش‌هایی که بی‌تی‌اس خلق می‌کند را شناختیم. تصمیم می‌گیریم که می‌خواهیم کدام‌یک از ارزش‌هایی که منتقل می‌کند را در فرزندمان تثبیت و کدام را کمرنگ کنیم.»
در اینجا اردکانی معتقد است: «مهمترین کار گفتگوست. گفتگو با نوجوان در مورد تک‌تک ارزش‌ها و مفاهیمی که این گروه منتقل می‌کند. برخی از آن‌ها را رد و برخی را تایید یا اصلاح کنیم. رد و تاییدهای دوستانه‌ی ما در ذهن نوجوان می‌ماند. در واقع گفتگویی که شکل نصیحت و امر و نهی نداشته باشد. گفتگو یعنی رابطه برابر، یعنی حرف و دیدگاه تو به اندازه حرف من ارزشمند و معتبر است. پس خوب گوش می‌دهیم که بفهمیم این علاقه به کی‌پاپ‌ها دارد به چه نیازی در وجود فرزندمان پاسخ می‌دهد.
 در آخر انتظار نداشته باشیم بعد از گفتگو ناگهان یک تغییر صد و هشتاد درجه‌ای اتفاق بیفتد. این دوره چند ساله باید سپری شود اما گفتگو و همراهی ما با علایق نوجوان باعث می‌شود که او بتواند از این دوران گذر کند.