بررسی پدیده سالمندآزاری در سیرجان
احترام به پدر و مادر قدیمی شد!


سالمند آزاری، از مصادیق خشونت پنهان عصر جدید است. خشونتی که تا همین چند وقت پیش خطِ قرمز  ایرانی‌ها بود و احترام به پدر و مادر از کودکی در آن‌ها نهادینه می‌شد. اما حالا به نظر میرسد این ارزش بنا به دلایلی جایگاه خود را از دست داده، تا جایی که روزی به عنوان آگاهی از پدیده سالمندآزاری در تقویم جانمایی شده است تا توجه خانواده‌ها، جامعه، نهادهای آموزشی و مدنی را به سمت خودش جلب کند.  
در همین باره بردستانی سرپرست اداره بهزیستی سیرجان به سخن تازه می‌گوید: سالمندان بی سرپرست و بدسرپرست، یک موضوع در حال گسترش است که تعداد تماس‌های ما در این رابطه در سیرجان متاسفانه در حال افزایش هست.
به گفته‌ی بردستانی برخی سالمندان در برخی خانواده‌های سیرجانی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته و نیاز به مراقبت دارند یا سالمندانی هستند که رها شده‌اند.
او در دلیل یابی برای این روند در سیرجان مواردی را بر می‌شمارد: فقر عاطفه در فرزندان، نداشتن فرزند، شرایط مالی و هزینه‌های بالای مراقبت و نگهداری که آلزایمر هم تشدید کننده ماجراست.
به گفته‌ی سرپرست اداره بهزیستی سیرجان، سالمندآزاری حداقل ۵ مورد در ماه گزارش شده است تا جایی که بردستانی کوشیده آنان را ملاقات کند و اگر راه حلی برای بازگشت به خانواده وجود ندارد، به بهزیستی منتقل شوند.
وی تاکید دارد: اگر  امروز پیش بینی و برنامه ریزی نشود، مشکل تبدیل به بحران برای سیرجان می‌شود و ضروری است فرهنگ احترام و مراقبت از سالمند نهادینه شود.
او بر توسعه خدمات بخش خصوصی، توسعه زیر ساخت‌های دولتی، آموزش‌های پیشگیرانه و تمهیدات قانونی به عنوان بخشی از راه حل در کنار اقدامات مهم در حوزه فرهنگ احترام و مراقبت از سالمند تاکید کرد.
به گفته‌ی بردستانی تمهیدات قانونی از اقدامات مهم این حوزه‌ است و اگر روزی موضوع کودکان بی سرپرست و بد سرپرست حاد بود ولی با توجه به هرم سنی جامعه موضوع سالمندان بی سرپرست و بد نیز در کنار آن قرار خواهم گرفت به همین دلیل ایجاد خانه حمایتی کوچکی با ظرفیت ۱۰ نفر مرد و زن در دست اقدام است و تاسیس سرای سالمندان هم در برنامه میان مدت و بلند مدت به صورت سوئیت و نه اردوگاهی... باید بر روی فرهنگ سرمایه گذاری اجتماعی در راستای بهزیستی و مشارکت هدفمند کار کرد.
وی  این را یکی از نیازهای اساسی سیرجان در حال حاضر دانست.
مصادیق سالمندآزاری در تعریف جهانی
سحر موسوی*
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی "سوءرفتار با سالمند یا سالمند آزاری" عبارت است از انجام یا عدم انجام یک رفتار منفرد یا تکرارشونده که باعث آزار یا آسیب به فرد بالای شصت سال و آزردگی او می‌شود. این سوءرفتار اغلب توسط افراد مورد اطمینان مانند خانواده و فرزندان اعمال می‌‌شود.
سالمندآزاری مفهومی‌ست که در دو دهه گذشته به عنوان یکی از اشکال خشونت خانوادگی مورد توجه قرار گرفته‌است. در گزارش‌های اورژانس اجتماعی آمار قابل توجهی از شکایت‌های مرتبط ثبت نشده است. به طوریکه با رقمی حدود دو درصد در اولویت مسایل اجتماعی نیست. اما این عدد در پژوهشهای موردی و مطالعات تخصصی بیشتر است. به‌طوریکه گفته میشود میزان شیوع آن در سراسر جهان بین 2/3 تا 5/27 درصد جمعیت متغیر است. سالمندآزاری در ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان رخ می‌دهد. مطالعاتی که در برخی شهرهای ایران در این رابطه انجام شده، درصد بالاتری نسبت به مطالعات انجام شده در کشورهای توسعه یافته نشان می‌دهد. طبق این پژوهش‌ها بسیاری از سالمندان حداقل در یک بعد سوءرفتار را از سوی مراقبین و اعضای خانواده خود تجربه کردهاند. اما در اکثر موارد هیچ گزارشی از سوءرفتار انجام شده به دستگاه مربوطه داده نشدهاست.
با افزایش نرخ رشد سنی جمعیت  بدون شک در سال‌های آتی آمار سالمند آزاری بیشتر می‌شود. اگر افزایش مشکلات اقتصادی و محدودیت منابع مالی، کاهش تعداد فرزندان، تغییر الگوهای ارتباطی و اجتماعی، کاهش دلبستگیهای روانی و عاطفی را نیز در نظر بگیریم، خواهیم دید که حتی جوامع سنتی خانواده محور با گرایش‌های دینی و پایبندی‌های خانوادگی نیز از این قاعده مستثنی نخواهندبود و البته با مشکلات بیشتری مواجه خواهندشد. زیرا در کشورهای پیشرفته طی دهه‌های اخیر سرمایه‌گذاری مشخص و قابل‌توجهی در بحث آموزش اخلاق شهروندی و احترام به حقوق همه شهروندان و برابری سنی شدهاست، اما گویا در کشوری مثل ایران آموزه‌‌های اخلاقی بیشتر در کتابها باقی ماندهاست. متاسفانه نظام آموزشی ما برنامه مدونی برای اجرایی کردن دستورالعمل‌های اخلاقی به ویژه در تکریم سالمندان ندارد. همکاری‌های بین سازمانی و کار تیمی بین نهادهای دولتی و مردمی در این موضوع ضعیف است. و آینده‌نگری مطلوبی در این پدیده اجتماعی وجود ندارد.
مصادیق سالمند آزاری شامل سوءرفتار فیزیکی مثل هل‌دادن، ضربه‌زدن‌‌ سوءرفتار جنسی شامل هرنوع رفتار تعرض‌آمیز مانند تماس فیزیکی جنسی‌‌ سوءرفتار روانشناختی یا عاطفی مثل ترساندن، تهدید کردن، سرزنش، آزار و اذیت روانی، اخمکردن و نشاندادن بی‌تفاوتی‌‌ سوءرفتار مالی مثل استفاده غیرقانونی از پول، مسکن و دارایی سالمند‌‌ می‌باشد. از بین موارد فوق شیوع سالمندآزاری عاطفی به ویژه بی‌توجهی و غفلت و سوءاستفاده مالی بیش از بقیه است. همچنین به نظر می‌رسد زنان سالمند بیش از مردان مورد سوءرفتار قرار می‌‌گیرند.
فقدان گزارش‌های کافی در مورد سالمند آزاری دلایل متعددی دارد. اول عدم آگاهی است. اغلب سالمند نمی‌داند که این رفتار مصداق سالمندآزاری است. بسیاری از سالمندان امیدوارند این آزارها روزی به پایان برسد و آن را در مقابل سختی‌های زندگی، ناچیز و قابل چشم‌پوشی می‌دانند. برخی از سالمندان حق را به فرزندانشان می‌دهند و دلیل رفتار نامناسب را ناتوانی خودشان و زحمتی می‌دانند که به آنها تحمیل شده‌است. گاهی اعتماد به نفس پایین سالمند و به ویژه زنان سالمند، مانع از اعتراض به تکرار این رفتارها می‌شود. در بیشتر موارد سالمند برای حفظ حرمت خود و فرزندانش و از ترس آبرو، فشار روانی و آزارهای موجود را مثل یک راز حفظ کرده و از دیگران کمکی در این رابطه نمی‌خواهد.
گاهی عشق و محبت به فرزند مانع اعلام سوءرفتار است و در بسیاری موارد نیز ترس از دستدادن مراقبین، تشدید بدرفتاری و یا تهدید به انتقال به سرای سالمندان از دیگر عواملی‌ست که سبب مسکوت ماندن این پدیده و آسیب مهم اجتماعی می‌شود.
 آسیبی که علیرغم اینکه در ظاهر فقط فرد سالمند را تهدید میکند اما در واقع تمام افراد خانواده و بافت اجتماع را تحت تاثیر قرار میدهد.
متقاضیان استفاده از خانه سالمندان رو به افزایش هستند. اکثر موارد به دلیل تنهایی، مهاجرت فرزندان به شهر یا کشور دیگر، از دست دادن همسر و همکاری نکردن سایر بستگان مثل خواهر و برادر و فرزندانشان.
موارد محدودی به دلیل مشکلات معیشتی تمایل به حضور در سرای سالمندان دارند. به نظر می‌رسد در سال‌های آینده تعداد افرادی که به این علت متقاضی خودخواسته سرای سالمندان باشند افزایش داشته باشد. به ویژه زنان تنها و بدون هیچگونه مستمری و بیمه بازنشستگی. مورد خاصی از فرار از منزل به علت سالمندآزاری دیده نشده است. اما گزارش‌های محدود مردمی به اورژانس اجتماعی از سالمند آزاری در همسایگان و بستگان علت دیگر این درخواست است.
از سوی دیگر برخی از فرزندان به علت مشکلات معیشتی، خانوادگی و یا ناتوانی جسمی خودشان ترجیح میدهند والدینشان را برای مراقبت به خانه سالمندان بسپارند. مورد دیگری که تعداد آن قابل توجه است، والدینی هستند که اموال خود را بین فرزندان تقسیم کرده و بدون هیچ پس‌انداز و اندوخت‌های، از نظر اقتصادی و مسکن وابسته به فرزند خود هستند. اگر در این تقسیم ارث، به زعم فرزندان، عدالت رعایت نشده‌باشد مشکل دو چندان می‌شود. اختلافات و بحث بین فرزندان شأن و کرامت سالمند را مورد تهدید بیشتری قرار داده و او را متقاضی حضور در خانه سالمندان میکند.
اما....خانه سالمندان به شیوه سنتی دوستداشتنی نیست. ولی سراهای جدید سالمندی، مجتمع‌های اقامتی مناسب، هتل‌های تخصصی سالمندی، شهرک‌ها و دهکده‌های مدرن سالمندی نیاز بدیهی جامعه هستند که تاسیس آن‌ها در سال‌های آینده افراد بیشتری را به‌طور خودخواسته و با نهایت رغبت و میل باطنی در نوبت پذیرش در این مراکز قرار می‌دهد.
البته به شرط آنکه هرچه سریعتر زیرساخت‌های لازم فراهم آمده و تفاهم و همکاری دو جانبه بین بخش دولتی و بخش خصوصی شکل بگیرد. همچنین باید افرادی که مایل به سرمایهگذاری در این حوزه هستند، با سرعت و انگیزه بیشتر کار را به دست بگیرند.
                    * عضو هیات مدیره بنیاد فرزانگان سیرجان