پنج شنبه, 09 فروردين 1403

شماره 783 مورخ  23اسفند 1402

محسن جلال‌پور: «نرخ رشد سالانه نقدینگی، حدود 34 درصد اعلام شده و تورمی که دولت به صورت رسمی اعلام کرده، حدود 45 درصد است. نرخ بهره در بازار آزاد حدود 30 درصد و نرخ بهره اسمی حدود 25 درصد است که نشان می‌دهد نرخ سود بانک دست‌کم 20 درصد زیر تورم قرار دارد. در 9 ماه گذشته، ریال بیش از 60 درصد ارزش خود را از دست داده و این احتمال وجود دارد که همین روند باز هم ادامه داشته باشد.
وضعیت متغیرهای اصلی اقتصاد کشور نشان‌دهندۀ بی‌اعتمادی نسبت به سیاست‌های اقتصادی کشور است که منجر به تشدید نگرانی مردم شده و به انتظارات تورمی دامن زده است. در چنین شرایطی، این سوال در ذهن باغ‌داران پسته نقش بسته که «با ذخیرۀ پسته خود چه‌کنیم؟»
همان‌طور که اشاره کردم، بازارها شرایط خوبی ندارند و هیچ‌کس قادر به برنامه‌ریزی درست نیست و کسی نمی‌داند آینده چگونه رقم می‌خورد؛ با این حال از سر تجربه نکاتی را مطرح می‌کنم.
در دهۀ 60 با وجودی‌که کشور درگیر جنگ بود و اقتصاد شرایط خوبی نداشت، انتظارات مثبت بود و بازارها به این درجه از تلاطم نرسیده بودند و زمانی‌که محصول پسته برداشت می‌شد، کسی ناچار به انبار کردن آن نبود و بهتر است بگویم انگیزۀ انبار کردن آن را نداشت. این روحیه هم ناشی از ثبات نسبی متغیرهای اقتصادکلان و البته شرايط وقت كشور و رواج نداشتن ارقام مختلف سود (بانكی و بازار آزاد) و هم به روحیه و اخلاق بازاریان آن دوره بر می‌گشت. به خاطر دارم هر زمان که محصول پستۀ باغ خودمان به 200 گونی می‌رسید، مرحوم پدرم بلافاصله کامیونی می‌گرفتند و محصول را در بازار عرضه می‌کردند.
همیشه برایم سوال بود که اگر محصول را بیش‌تر نگه داریم، می‌توانیم با قیمت بالاتر بفروشیم، پدرم معتقد بودند محصول پسته روی درخت متعلق به خداست، اما وقتی چیده شد، به بازار تعلق دارد. این بود که بخش عمدۀ محصول ما روانۀ بازار می‌شد.
آن روزها باغداران ممکن بود از سه روش استفاده کنند، یا محصول را بلافاصله پس از چیدن در بازار عرضه می‌کردند، یا در انبار نگه می‌داشتند تا در آینده بفروشند، یا این‌که محصول را در سه مرحله می‌فروختند. یعنی یک سوم محصول را همان ابتدا می‌فروختند، یک سوم را در اواسط زمستان و بقیۀ محصول را در اواسط فصل بهار عرضه می‌کردند. خوبی مرحله سوم این‌بود که باغداران تصویری نسبی از میزان محصول جدید هم داشتند و اگر به هر دلیلی محصول سال جدید کم بود، قیمت‌ها متناسب با این اتفاق کمی تغییر می‌کرد و باغدار زیان نمی‌دید. این روش برای همۀ بازیگران بازار، حکم برد را داشت و هیچ‌کس زیان نمی‌دید و بازار همیشه متعادل بود.
اما هرچه تورم افزایش یافت، این روش‌های اصولی کنار گذاشته شد تا جایی‌که در حال حاضر همۀ بازیگران اقتصادی کشور مقهور روندهای تورم شده‌اند و هر تصمیمی که می‌گیرند با در نظر گرفتن شرایط این متغیر است.
تورم بازارها را به هم ریخته، انتظارات را آشفته کرده، اعتماد را از بین برده، تعادل را به هم زده و حجره‌ها را به قمارخانه تبدیل کرده است. در چنین شرایطی خیلی‌ها از من می‌پرسند، بهترین استراتژی برای پسته چیست؟ بفروشیم یا نگه داریم؟
در جواب اين سوال بايد اول دانست كه برنامۀ آتی هر فرد براي آيندۀ كاری‌اش چيست؟ اگر به صورت خلاصه نگاهی به شرايط ماه‌های اخير داشته باشيم  مي‌بینیم پسته از ابتدای سال محصولي جديد حدود 40 درصد افزایش قیمت داشته، اما در این مدت برخی کالا‌ها تا 100درصد و بعضی کالاها تا 300درصد و حتی بیشتر افزایش قیمت داشته‌اند. میزان افزایش قیمت سکه و ارز حدود ٥٠درصد بوده و در این مدت بازار سهام به طور متوسط نیز 35 تا 40درصد عایدی داشته است. قطعا اگر باغداری محصول خود را فروخته تا در بانک سپرده‌گذاری کند، زیان دیده است، اما اگر بخشی از نقدینگی خود را صرف خرید انواع دارایی‌ها کرده، حداقل زیان زیادی را متحمل نشده و ممکن است عایدی هم برده باشد.
بنابراین از نظر من، باغداران بهتر است به همان روشی که شرح دادم، ذخیرۀ پستۀ خود را در سه مرحله به بازار عرضه و با توجه به شرايط مالی چنانچه مازاد ريالی دارند در یكي از بازارهاي ديگر، سرمايه‌گذاری کنند. درواقع سبد سرمايه‌گذاری خود را متنوع کنند».

ضمیمه این شماره