دراجرای سنت خانهتکانی شب عید، آب را درست مصرف کنیم
لب دیوار خونهش، فرشِ شُسته
هرسال اسفند که میرسد، سیرجانیها نیز مثل خیلی از مردم شهرهای دیگر دست به کار خانهتکانی میشوند تا مهیای جشن نوروز شوند. در این میان برخی رفتارها مربوط به دورانی است که مشکلات و البته امکانات شهرهای امروزی نبود.
مثال خیلی کوچکش سنت آبپاشی درب خانه است که بسیاری از زنان خانهدار سیرجانی و مخصوصا مسنترها به آن پایبندند و در طول سال انجام میدهند و شب نوروز بیشتر. حالا تعدد این کار بسته به وسواس خودشان هم دارد. اما نکتهی جالب قضیه اینجاست که این سنت خوب مربوط به دورانی بوده که کوچهها و گذرگاههای ایران همه خاکی بوده و با رفت و آمد آدمها و گاریها و اسب و الاغ و... گرد و خاک زیادی بلند میشده است. درواقع صاحبان خانه با ترفند آبپاشی صبح زود با کوزه جلوی در خانههایشان میخواستند گرد و خاک کمتری از زمین برخیزد و همه جا را غبار نگیرد. حالا شما نگاه کنید که همین سنت نیکو عاقلانه که هنوز در سیرجان باقی مانده تبدیل به چه مصیبتی برای اسراف آب و تخریب آسفالت کوچهها شده است! از یک طرف کوزهی آب جای خود را به شیلنگ داده و این مساله موجب شده افراد در آب پاشی جلوی خانه هایشان بی نهایت در مصرف آب افراط کنند به خیال اینکه ته این شیلنگ به منبعی بی کران و لایزال متصل است. و از طرف دیگر اصولا در بسیاری از مواقع نیازی به این آب پاشی نیست مگر در کوچه های حفاری شده. یعنی ضرورت از بین رفته است اما آدمی طبق عادت رفتار سابقش را ادامه می دهد. به شخصه پیرزنی را در یک کوچه می دیدم که هر روز روی آسفالت تازه انجام شده و تمیز و نو آب پاشی می کرد. یعنی نه گرد و غباری روی رنگ سیاه آن آسفالت تازه دیده می شد و نه ضرورتی داشت. حتا مخرب به حال آن آسفالت تازه انجام شده ی کوچه هم بود.
حالا همین حکایت برای قالی و فرش شستن های خانگی شب عید در سیرجان مصداق دارد. این روزها با نزدیک شدن به سال جدید و با عبور از کوچه پس کوچه های شهر، هنوز خانواده هایی را می توان مشاهده کرد که علی رغم کمبود منابع آب در این کویر، شستن فرش با آب شرب را برای استقبال از بهار و خانه تکانی انتخاب می کنند.
با اینکه امروز قالیشوییهای زیادی وجود دارند که با مبلغهایی منصفانه همین کار را انجام میدهند. جدای از اینکه مصرف اب شرب برای شستن قالی در مثل مثل این می ماند که آب معدنی بخری که صورتت را بشویی!
گرچه اگر قالی شویی ها و ماشین شویی های سیرجان نیز برای کارشان از آب شرب استفاده کنند، باز اشکال مساله سرجای خود باقی است. گرچه به نظر نظارتی حداقلی روی این مساله باشد که آنها از آب شرب استفاده نکنند یا اگر بکنند برایشان از نظر قیمت گزاف تمام بشود.
متاسفانه هنوز به این نتیجه نرسیده ایم که مشکل بحران آب داریم. قبول هم کنیم از دیگران توقع رعایت داریم. گرچه همه در حد و حدود خود می توانند رعایت کنند و آب را درست مصرف کنند.
شست و شوی فرش در خانه یکی از بارزترین جلوه های اسراف آب است که در آخرین روزهای اسفندماه، بیشتر به چشم میخورد. آبی که به دنبال شستن فرش در کوچه پس کوچه های شهر به جریان می افتد، به تخریب ناهمسطحی همین آسفالت ناهمواری هم که هست بیشتر دامن میزند.
توجیهاتی مثل اینکه هزینه شست و شوی فرش در قالیشویی بسیار زیاد است و پرداخت آن از توان ما خارج است یا به قالیشویی اطمینان نداریم و فرش دوستان و بستگان را پاره تحویل داده است، همه را برای خواباندن عذاب وجدان خودمان میآوریم. گاهی پول آب مصرف شرب خانگی کمتر از دستمزد قالیشویی نیست. احتمال آسیب دیدن قالی هم یک در هزار است.
مردم اگر بدانند شاید در ۱۰ سال آینده با بحران آب شرب روبرو خواهیم بود، هیچ گاه از آب شرب برای خانه تکانی استفاده نمی کردند.
طرح انتقال آب از دریا به سیرجان هم آن قدر هزینه بر بوده که فقط برای صنعت صرفه اقتصادی دارد و اگر در هنگامه ضرورت برای شرب هم به کار برود، قیمتش آن قدری هست که مصرف کننده را متنبه کند تا با آن قالی و ماشین نشوید و با فراغ بال شیلنگ آب روان را وسط حیاط و کوچه رها نکند.
شستن یک فرش درخانه با آب شرب ۴۵ دقیقه طول می کشد به همین دلیل هم برای جلوگیری از اسراف و کمک به جوانانی که در این مراکز مشغول به کار هستند، فرش های خود را به قالی شویی تحویل بدهید.
کارگران روز مزد زیادی در یک ماه مانده به سال جدید، در این مراکز کار می کنند تا در شب عید، کمک خرج زندگی خانواده تنگدستشان باشند. تحویل فرشها به قالیشویی به نوعی کمک به دیگران نیز محسوب میشود.