گزارشی از حضور مداوم کودکان و متکدیان بر سرچهارراه‌ها و اقدامات اداره بهزیستی:
دستانِ درازِ  پشتِ چراغ قرمز


متکدیان رها شده در شهر، دغدغه ای شده‌اند برای شهروندان. بر سر چهارراه ها، مقابل موسسات و ادارات و مکان‌های پر رفت و آمد و داروخانه ها و ... دستانی دراز مقابل چشمانت، منتظر دریافت پول و کمک هستند.
زنان، افراد پیر و کودکان خردسال و افراد به ظاهر معلول که طبق قاعده و قانون باید تحت پوشش موسسه‌ یا اداره‌ی بهزیستی باشند، بعد از چراغ قرمز به سمت خودروها سرازیرند، گاه باعث تاسف از این وضع و گاه ترحُم می شوند. به خصوص زمانی که ابراز گرسنگی و ضعف از سوی آنان بازگو می شود. موضوعی که بنا به گفته‌ی رییس اداره‌ی بهزیستی «کمک به این افراد به ضرر جامعه تمام می شود»
اما گویا این کمک‌رسانی به افراد متکدی سر چهاراه ها چنان پردرآمد بوده که دخترکان خردسال را هم روانه آن کرده و در قالب مشاغل کاذب چون آدامس فروشی، دود کردن اسپند و ... کسب درآمد و با خواهش و التماس به مردم خدمات خود را ارایه می دهند و یا در هنگام اجرای خدمات تقاضای پول بیشتری به عنوان کمک می کنند.
برای پیشگیری از افزایش تکدی‌گری و کاهش سطح آن، باید قوانین و مقرراتی وضع شود که افراد به مشاغل کاذب روی نیاورند.
سامان دادن به کودکان غیر ایرانی، به عهده‌ی شهرداری‌ست
از این رو اقدامات اداره‌ی بهزیستی در زمینه کاهش میل افراد به تکدی‌گری و جمع‌آوری کودکان کار را جویا شدیم و بردستانی رییس این اداره چنین گفت: «این کودکان ایرانی جمع‌آوری می شوند. بازرسانی داریم که در شهر سرکشی می کنند و این کودکان را تحویل می دهند و مراحل قانونی برخورد با خانواده‌ی این کودکان طی می‌شود، اما آنچه که بیشتر شهروندان در سطح شهر می بینند کودکان غیر ایرانی هستندکه برخورد با آن زیر نظر شهرداری می باشد. اما مهمترین عامل پیشگیرانه برای برخورد با این معضل اجتماعی، کمک نکردن شهروندان به این افراد است.»
اقدام برای تاسیس سرپناه دایمی بانوان ‌در کنار سرپناه شبانه آقایان
اما توضیح بردستانی در رابطه با زنانی که در پارک ها و مکان های خلوت در حال  انجام اموری خلاف عرف جامعه هستند را جویا شدیم. وی چنین توضیح داد: «مدت کوتاهی‌ست که تصدی ریاست این مرکز را دارم و جزو اصلی‌ترین اقدامات صورت گرفته در زمینه‌ی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی شهرستان، اقدام برای تاسیس گرمخانه بانوان بی سرپناه است.
بانوانی که شب‌های سرد زمستان بیرون می‌خوابیدند و جایی نداشتند و ما این مرکز را با همکاری شهرداری سیرجان راه‌اندازی کردیم. مددکاران سراغ تک تک  افرد بی سرپناه و بی خانمان رفته و اعلام کردند که بهزیستی جایی برای شما در نظر گرفته است که می‌توانید شب را آن جا سپری کنید. اما این گرمخانه قانونی دارد و آن اینست که بانوان، شب را می توانند در آن‌جا بگذرانند اما ساعت 8 صبح باید گرمخانه را ترک کنند. اما هنوز استقبالی نشده و باید زمان بگذرد تا جا بیفتد.چون این بانوان احساس می کنند که اگر در یک مکان همگی جمع شوند ممکن است آن ها را دستگیر کنند و آن ها را به کمپ ترک اعتیاد ببرند و این نگرشی بود که بانوان داشتند.
اما در رابطه با آقایان این مرکز را داشتیم و هم اکنون نیز «سرپناه شبانه‌ی سرای زندگی» هست که حدود 90 درصد آقایان بی سرپناه شهرستان برای استراحت به این سرای زندگی رفته و استراحت می کنند. اما برای بانوان، چون سال اول تاسیس آن بوده و باور و اعتماد نداشتند کمتر استقبال کردند.
اما در جهت تکمیل این پروژه در طول سال، راه اندازی سرپناه شبانه دایمی برای بانوان است. یعنی مرکزی با ظرفیت  30 تا 40 نفر، که بانوان کل ایام سال بتوانند در شب ها آن جا استراحت کنند، حمام بروند، شام و صبحانه هم بخورند و ساعت 8 صبح از آن جا خارج شوند.
 اما در این مرکز، حق مصرف مواد مخدر را ندارند و حمام بروند و البته برای نظارت مددکارانی حضور داشته باشند. برای این امر 50 تا 60 درصد کار پیش رفته اما در بحث ودیعه مسکن و نگرش صاحبخانه ها، کمی مشکل بر سر راه هست که تلاش می کنیم زودتر حل شود که در سیرجان سرپناه دایمی بانوان در کنار سرپناه شبانه آقایان داشته باشیم.
اورژانس اجتماعی، پیشران اداره‌ی بهزیستی
بردستانی در رابطه با مشاهده‌ی  برخی آسیب های اجتماعی توسط شهروندان، و نحوه‌ی برخورد و اطلاع به این اداره و اقدامات صورت گرفته تاکنون، گفت: «بحث اورژانس اجتماعی، پیشران ما هست. در بحث مسایل اجتماعی، خط 123خط مقدم پیشگیری از آسیب های اجتماعی است که فرد در معرض آسیب، فرد دارای افکار خودکشی، فرد در حال آزاردیدگی با خط 123 تماس می‌گیرد و اگر این تماس به موقع و تخصصی باشد و پیگیری شود، این آسیب‌ها، کاهش پیدا می کند و قصد ما تقویت آن بود که اولین اقدام، راه اندازی شیفت عصر اورژانس اجتماعی بود. اما آن طور که می‌بایست از سوی مدیران شهرستان حمایت نشدیم هر چند تلاش‌شان را می‌کنند اما کافی نیست، باید نیروی کار ما افزایش پیدا کند، تجهیزات و امکانات این مرکز افزایش پیدا کند اما این گونه اتفاق نمی افتد و ما نیروی انسانی کافی نداریم. به عنوان مثال نیروی انسانی سیرجان نسبت به نیروی انسانی شهربابک که همجوار ما است و جمعیت کمتری دارد، بسیار کمتر است.
 در حالی که اورژانس اجتماعی باید 3 شیفت باشد چرا که بیشتر اتفاقات اجتماعی در عصر و شب و روزهای تعطیل رخ می دهدما باید در این زمان نیروی انسانی به خط، آماده و آموزش‌دیده داشته باشیم. اگر مدیران کمک کنند جذب نیرو داشته باشیم خدمات بهتری را خواهیم داد.»
راه اندازی کمپ اختیاری ترک اعتیاد بانوان
رییس اداره‌ی بهزیستی که رسیدگی به امور بانوان بی‌سرپناه و معتاد شهرستان را مقدمه‌ی کار خود قرار داده، ادامه داد: «در رابطه با بحث کمپ ترک اعتیاد باید گفت که برای آقایان کمپ اجباری داریم با ظرفیت 200 نفر و دو کمپ اختیاری هر کدام با ظرفیت 30 نفر که روی هم 260 نفر از آقایان به صورت اجباری و اختیاری دوره‌ی سم زدایی را در این کمپ ها طی می کنند. اما برای بانوان کمپ اختیاری ترک اعتیاد در سیرجان نداشتیم و بانوان سیرجانی برای طی دوره‌ی سم‌زدایی مجبور بودند به شهرستان های دیگر بروند که معمولا ترجیح می دادند، نروند. این موضوع را به صورت جدی پیگیر شدیم و تا الان به مرحله صدور پروانه فعالیت رسیده، تجهیزات  تکمیل شده و منتظر تایید پروانه از سوی رییس بهزیستی کرمان هستیم که پذیرش کنیم که ظرف چند روز آینده این کمپ راه اندازی می شود.»
تاسیس خانه ای برای دختران مثبت 18 سال
بردستانی در رابطه با فرزندانی که تحت پوشش این اداره هستند، گفت: «بر اساس قانون، این افراد تا سن 18 سالگی نگهداری شوند و بعد از آن ترخیص می شوند. اما می‌دانیم که 18 سال سن استقلال نیست و این افراد هنوز نیاز به حمایت دارند. که باز با اولویت دختران پیگیری کردیم که خانه‌ای داشته باشیم با حضور مددکار و تحت نظر بهزیستی، دخترانی که از سن 18 سالگی ترخیص می شوند تا سن 23-24 سالگی بتوانند در آن مرکز استقرار داشته باشند که به همت گل گهر این مرکز هم آماده بهره‌برداری‌ست و پس از آن برای پسران بالای 18 سال هم این مرکز را راه اندازی خواهیم کرد.
در رابطه با شغل افراد تحت پوشش هم تهیداتی سنجیده شده و در رابطه با بیمه به کارفرما کمک خواهیم کرد و تا 5 سال بهزیستی حامی آنان خواهد بود و بیمه‌ی آنان را خواهد پرداخت.
 البته باز بستگی به توان مالی بهزیستی هم دارد چون این مرکزی است که خروجی آن بسیار کم اما به شدت ورودی آن زیاد است. ورودی این مرکز به دلیل عواملی چون طلاق، اعتیاد و سوانح بسیار بالا بوده و این گردونه دایم در حال افزایش ورودی‌ست و این تورم مددجو قطعا ضربه سنگینی می زند. چون کیفیت خدمات و مبالغ حمایتی را کاهش می دهد.»