گپی با هنرمند نوازنده همشهری؛
ساز و نوا  پای آثار تاریخی سیرجان


علی محیاپور ملقب به رهاست و 18 سال دارد.  دانشجوی موسیقی‌ست. اهل سیرجان است و هم اکنون به خاطر هنرجویی ساکن شیراز.

از سال 97 بعد از درگذشت مادرش، موسیقی را به شکل جدی با ساز سه تار دنبال کرده و کم کم عاشق موسیقی شده است. خودش در توصیف چگونگی روآوری‌اش به هنر نوازندگی، جمله‌ی قشنگی دارد: «چشم بهم زدم دیدم کل زندگیم شده موسیقی.»
گرایش اش هنر رامشگری ایرانی‌ست ولی در کنار سه‌تار سعی کرده چند ساز دیگر هم یاد بگیرد. مثل تبور، شورانگیز، تار، عود، هنگ‌درام و گیتار. گرچه ساز تخصصی‌اش در نوازندگی سه‌تار است.
بهانه‌ی این گفت‌وگو اقدام اخیر این هنرمند همشهری برای نجات آثار تاریخی و فرهنگی شهرستان سیرجان است. او در کنار بناهای تاریخی نیازمند به مرمت در سیرجان و شهرهای اقماری‌اش می‌نشیند و برای جلب توجه مردم و مسوولان به این آثار در آنجاها ساز می‌نوازد.
 از خودت بیشتر بگو.
من چند سالی در خفا ساز زدم تا اینکه تصمیم گرفتم کارم را ارائه بدهم. ابتدا پیج اینستاگرام زدم و شروع به فعالیت کردم. اواخر سال 1400 بهم پیشنهاد آهنگسازی تآتر شد (تآتر بوف کور) و اواخر بهار 1401 این کار  اجرا شد.
25 تیر 1401 اولین کنسرت خودم را به اجرا بردم (17 سالم بود)  کنسرت نقاشی طرح و خنیا ،با ایده ثبت احساسات موسیقی در قالب نقاشی.
آبان 1401 هم یک همکاری با گروه سیمرغ داشتم.
یک کنسرت با داستان گذر سیاوش از آتش اجرا بردیم که توسط بنیاد فردوسی حمایت مستقیم شد و الان دارد کارهای تور کنسرت ایران و اروپایش انجام می‌‌شود.
این میان با گروه آوا هم چند تا همکاری برای اجرای جشن‌ها در سطح سیرجان داشتم.
ایده اجرا کنار آثار تاریخی در سیرجان چه طور شکل گرفت و قرار است از چه موضوعی حرف بزند؟

بعد از این که سعی کردم در سیرجان موسیقی خیابانی کار کنم و این فرهنگ را جا بندازم در سیرجان. از این کار توسط مردم خیلی حمایت شد (فیلمش را در پیجم می‌توانید ببینید) قبل از اینکه جواب این سوال‌تان را بدهم بهتر است بدانید که این پروژه قرار است یک سال طول بکشد و شامل 12 ویدیو هست که فعلا چهارتا مکان را فیلم برداری کردیم (بازار سیرجان، حمام کران، کاروان سرای گدار و کاروان سرای آقا ابراهیم)
آیا معتقدید موسیقی می‌تواند میراث تاریخی را نجات دهد؟
علی قمصری نوازنده تار یک سالی میشه که پروژه ای به اسم تار ایرانی را شروع کرده. در کنار آثار باستانی ایران می‌نشیند و ساز می‌زند. با هدف ارائه موسیقی آن مناطق. جرقه این موضوع از این حرکت شکل گرفت.
قراره راجب به آثار باستانی فراموش شده حرف بزند.
میراث تاریخی ما جزوی از موسیقی هستند، در واقع فرم‌های معماری و موسیقی ارتباط مستقیم دارند. همینجوری که موسیقی دوره باروک و معماری آن دوره روی هم تاثیر مستقیم گذاشتند، الان هم همینه. اما الان موسیقی ناجی نیست، وسیله‌ای برای دیده شدن این آثار است. و زمانی که دیده بشوند هم مسؤلین به خودشان می‌آیند و هم مردم، اینجوری احساس می‌کنم که بشود یک اتفاق مثبت برای این آثار رقم زد.
 اولین اثر باستانی که کنارش ساز زدی چی بود؟ چه سازی بود؟ و دلیل انتخابت به عنوان اولین اثر باستانی چی بود؟
اولین اثر در کنار حمام کران بود همراه با ساز سه تار و قطعه ای در دستگاه نوا اجرا کردم.  دلیلش هم این بود که من از طرف مادر کرانی هستم و از بچگی این مکان را می‌دیدم و افسوس می‌خوردم و دوست داشتم برای بهبود حالش یک اتفاقی را رقم بزنم. اولین جایی بود که به عنوان آثار باستانی د سیرجان داخل ذهنم بود.
قرار است که از شاه‌فیروز، عمارت صدر، آرامگاه میرزبیر، قلعه درویش زیدآباد، باغ سنگی و... هم فیلمبرداری بشود. شاید اتفاق مثبتی بیفتد.
منظورت از اتفاق مثبت چیست؟
تمام این آثار دارند نابود می‎‌شوند و هر لحظه امکان نابود شدن‌شان هست و این‌ها نیاز به باسازی دارند. از طرفی هم چون دارند تبدیل به خرابه می‌شوند، مردم فراموش‌شان کردند. اتفاق مثبت بازسازی این آثار است. اتفاق مثبت رونق گردشگری‌ست.
به نظرت آثار تاریخی سیرجان چقدر می‌توانستن در جذب گردشگر به این شهر مفید باشند؟
این بناها 70 درصد صنعت گردشگری این شهر را می‌توانستند پوشش بدهند. چون ما آثار خاصی مثل بادگیر چپقی و باغ سنگی و... داریم اما خب با توجه زیرساختی که الان وجود دارد، فکر نمی‌کنم در حال حاضر برای گردشگری مفید باشند.
 بعد از دو اجرایی که در کنار آثار باستانی داشتی، شاهد  واکنشی از سوی مسولان سیرجان در رابطه با میراث فرهنگی بودی؟
اجرای اول که مال حمام کران بود توسط رسانه‌های سیرجانی پوشش داده شد و بعد از آن مسوولان میراث فرهنگی وعده بازسازی و ترمیم آنجا را دادند و خبرنگاران این خبر را رسانه‌ای کردند.
اثر تاریخی بعدی که قرار هست کنارش موسیقی  اجرا کنی کجا هست؟
اثر بعدی که قراره کنارش موسیقی اجرا کنم آرامگاه میرزبیر هستش، البته ویدیو بعدیم آمادست و در کنار کاروان سرا گدار ساز زدم.
 برای هر اثر تاریخی، ساز متفاوتی را انتخاب می‌کنی؟ قطعاتی را که برای اجرا انتخاب می‌کنی بر چه اساسی هستند؟

ترجیحم این است که کل پروژه با سه تار و تنبور باشد اما خب ماهیت اصلی کار با سه تار است.
قطعا به صورت بداهه کنار بناها زده می‌شوند و بسته به کاربری آنجا و حس و حال‌شان، دستگاه موسیقی را انتخاب میکنم. بر فرض مثال ویدیویی که از بازار سیرجان اجرا شده در دستگاه چهارگاه است که یک محیط پر شور حال دارد. چون بازار همیشه در شور حال بوده.
مدرس موسیقی هم هستی؟ چه رشته‌ای؟
بله در حال حاضر در سیرجان هنگدرام تدریس میکنم
چرا دیگه اجرای موسیقی خیابونی رو ادامه ندادی؟
به دلیلی مهاجرت به شیراز. البته گاهی گداری شیراز توی خیابون ساز میزنم.
فکر می‌کنی مزیت موسیقی خیابانی در چست و چه تاثیری بر رهگذرها و مردم می‌گذارد؟
ماهیت موسیقی خیابانی هیچ تفاوتی با کنسرت ندارد! در واقع هنرمند، هنر خودش را با مخاطبش در میون می‌گزارد و هرچی این ارتباط نزدیک تر باشد مخاطب احساس بهتری می‌گیرد. توی محیط پر مشغله و پر دغدغه امروز باعث اندکی آرامش می شود و همین آرامش باعث خیلی چیز هاست.
آگاهی شهروندها از این هنر هم بالا می‌رود با دیدن و شنیدن.
اگه تمام این حرف‌ها را فاکتور بگیریم موسیقی تحت هر شرایطی باعث حال خوب ما است و موسیقی خیابانی به حال خوب شهر مربوط می شود.