قابل توجه دادستان، نیروی انتظامی و امور برق سیرجان؛
سارقان کابلهای برق همچنان جولان میدهند
«سیرجان شهر نور» تبلیغات اخیر مسوولان بود برای روشنایی معابر شهری. تبلیغاتی که آن قدری از واقعیت در ساری و جاری حاکم بر شبهای سیرجان دور هستند تا آدم را یاد عروسک مشهور دیوی در برنامهی ایرج طهماسب بیندازند. اینکه همه چیز را برعکس میگفت!
این دیو وارگی البته در شهر ما مرسوم است. مثل چند سال پیش که اداره ارشاد سیرجان عنوان سیرجان شهر کتاب را برای شهر ما تبلیغ میکرد یا شاخص بالایی که برای سرانهی فضای سبز سیرجان مطرح میکنند اما از سرجمع همهی آن یک بوستان درست و حسابی درنمیآید.
حالا اینها شده کارونهی شهر نور بودن سیرجان! چه شهر نوری؟ چه کشکی؟ چه پشمی!
معابر تاریک شهر یکی دوتا نیست. از بوستانهایی که گاه حتا بیخ گوش فرمانداری سیرجان شبهای تاریک و مخوفی دارد تا فضاسبزهای محلهای که از فرط تاریکی شدهاند فوبیای بچهها و البته جولانگاه معتادان ولگرد و بیخانمان.
پیادهروهایمان که دیگر شبها تا جایی تاریک هستند که نه فقط برای امنیت زنان و دختران و بیم تعرض، وحشتآورند که به خاطر نداشتن دید و وجود ناهمواری امکان استفاده را بدون زمین خوردن برای کهنسالان ناممکن میکنند.
همین چندسال پیش بود که جلوی دانشگاه پیام نور از سر نبود روشنایی مناسب در شب، تصادف بدی اتفاق افتاد و واقعه دلخراشی برای یک دختر دانشجو و خانوادهاش رقم خورد. چرا که هم عرض خیابان تاریک بود و حادثهخیز شد و هم پل عابرپیاده آن قدری تاریک و مخوف بود تا قابل استفاده نباشد.
موضوع روشنایی اماکن عمومی و گذرگاههای شهری به طور معمول پای شهرداری و اداره برق را وسط میکشد اما این میان نیروی انتظامی و دادستان به عنوان مدعیالعموم هم به طور غیر مستقیم نقش خواهند داشت.
اینکه شهرداری سیرجان بحث گرفتن روشنایی معابر شهری را تا کنون جدی نگرفته خود گویاست. چه بسیار تیرچراغبرقهای کلاسیکی که در طول سالیان گذشته توسط شهردارهای مختلف با هزینهی زیاد خریداری و نصب شدند اما تزیینی ماندند یا پس از مدتی چراغهایشان سوخت، سیمکشیشان مشکل پیدا کرد یا قطع شد و دیگر احیا هم نشدند. برای این مثال میتوانید سری به بلوار هجرت بزنید.
مشکل دیگر روشنایی در سیرجان به دزدی کابلهای برق برمیگردد. به خاطر وضعیت بد اقتصادی و معیشتی و با توجه به قیمت گزاف سیم مس، سرقت کابل به یک وسوسه برای رفع مشکل مالی هم تبدیل شده است و در سالهای اخیر رواج یافته و با توجه به حال و روز امروز و فردای اقتصاد ایران، به نظر میرسد این وسوسه ادامه دارد.
بارها این اتفاق افتاده و هربار بذای رفع مشکل بیبرقی یک محله، اداره برق خودش را کنار کشیده که بودجه ندارد و اهالی جور را کشیدهاند و پولی گلریزان کردهاند و پرداختهاند!
تازه ترین نمونهی این ماجرای کابلدزدی در سیرجان مربوط است به خیابان پروین اعتصامی در بلوار قاآنی. یکی از اهالی همین محله برای سخنتازه روایت کرد که چگونه سارقان را هنگام وقوع جرم مشاهده کرده و وقتی به کارشان معترض شده، او را با چاقو تهدید کردهاند! موضوعی که میطلبد نیروی زحمتکش انتظامی رد کابلدزدها را بگیرد و دستگیر کند، تا ضمن برگشت بخشی از خسارت، مجرم یا مجرمان را نیز به برای مجازات به مراجع قانونی بسپارد. خوب است اگر دادستان پرتلاش شهر برای احقاق حق عموم شهروندان در این باره به طور ویژه وارد عمل شود و ضمن تعیین مجازات سختتر از پیش برای این مجرمان، به طور کلی بر لزوم اطلاعرسانی به افکار عمومی پیرامون پیگیری پرونده تاکید کند. دادستان به منظور بازدارندگی و پیشگیری از جرائم مشابه، بهتر است در این باره سختگیرتر از موارد قبل عمل کند.
فقط با این راهکار است که شاید شبهای سیرجان کمی از خاموشی دربیاید و البته در درازمدت به نظر میرسد استفاده از کابلهای زیرزمینی به عنوان جایگزین برای روشنایی تیرهای چراغ برق هم بخشی از مشکل سرقت کابل را کم کند مضاف بر اینکه شاخ و برگ درختان شهر هم از شر کوتاهی هرساله به خاطر گیر کردن در سیمهای برق رها میشوند و برای این کویر سوزان سایهساری میکنند.