سخن‌تازه چالش‌های اجتماعی، اقتصادی، حضور اتباع غیرمجاز افغان در سیرجان را برمی‌شمرد؛
افزایش تعداد افاغنه در سیرجان، صدای نماینده را هم درآورد!


نگارنده همیشه موافق مهربانی و همیاری و تکیه بر اشتراکات فرهنگی مثل زبان مشترک و تاریخ مشترک با مهمانان افغانستانی در سیرجان بودم و هرگونه مخالفت با حضور آنان را به نوعی نژاد پرستی ربط می‌دادم. اما اخیرا در پس مراسم‌هایی مثل نماز عید فطر این موضوع آشکار شده که ازدیاد تعداد این اتباع و حضور غیرمجازشان امکان بروز مشکلات و چالش‌های اجتماعی را فراهم خواهد کرد، یعنی کار آن قدر بیخ پیدا کرده که نمی‌شود اعتراض مردم را به نژادپرستی ربط داد.

حضور غیرمجاز اتباع افغانستان در ایران و عبور غیرقانونی‌شان از مرز مشکلات زیادی برای کشور ما و ترکیه ایجاد کرده است. ترکیه که به تازگی خود را راحت کرد و حکم اخراج همه را صادر کرد اما در ایران افعال دولت به نوعی مماشات و مهمان‌نوازی تعبیر می‌شود و حتا موجب شدت یافتن موج مهاجرت‌ها به کشور ما شده است. مهاجرت‌هایی که از پس قدرت گرفتن طالبان افزایش پیدا کرد و اگر چه مشکل امروز همه‌ی ایران است اما شرق کشور طبیعتا بیشتر یا آن دست و پنجه نرم می‌کند. شاید بپرسید چه مشکلاتی؟ اینجا برمی‌شماریم:

بی‌هویتی جرم‌خیز است
همه‌ی ما شهروند ایران هستیم و یک کارت ملی شماره گذاری شده همراه با عکس داریم که ثبت در دستگاه‌های دولتی است. به همین نحو همه‌ی ما قابل کنترلیم. یعنی اگر جرمی مرتکب بشویم، قابل شناسایی و بازداشتیم. اما آیا برای اتباع افغان که غیرمجاز از مرز رد شده و به شهرهای ما آمده‌اند نیز این طور است؟ قطعا نه.
این موضوع موجب یک انگیزه است برای جرم کردن و شناخته نشدن. دزدی کردن و دم به تله ندادن. اخاذی کردن و شناخته نشدن. مگر همین سال پیش نبود که یک کارگر افغانی در باغ‌های پسته رفسنجان چند هم‌وطن را با چاقو به قتل رساند.؟
چالش اختلاف فرهنگی و مذهبی
جدای از اینکه خود تفاوت زیست ایرانیان و افاغنه هم در محلات شهر چالش‌برانگیز شده. از تفاوت سطح رعایت بهداشت عمومی بگیرید تا تعداد فرزندآوری و نحوه برخورد با امکانات رفاهی و خدمات عمومی. چنانکه در پارک‌ها و بوستان‌های سیرجان شاهد تخریب وسایل بازی هستیم.
مهمتر اینکه مردم ایران اکثرا شیعه‌مذهب هستند و اگر پیرو مذاهب دیگر یا ادیان ابراهیمی دیگر هم باشند در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و مراجع و نهادهای دینی معلوم و مشخص دارند که در صورت افراطی‌گری این موضوع امکان مدیریت چالش‌های اجتماعی را توسط دولت و نیروی نظامی و امنیتی‌اش ممکن می‌کند.
درباره اتباع غیرمجاز افغانی وارد شده به ایران اما این کنترل میسر نیست و این موضوع خیلی ترسناک است.
شما ببینید در یک کشوری گروهی داعش‌مسلک مثل طالبان با عقاید افراطی ضدشیعه قدرت گرفته که حمله انتحاری هم در سابقه دارند. حالا از این کشور مهاجرانی گمنام وارد ایران می‌شوند که از اساس معلوم نیست، شیعه اند یا از اهل تسنن و یا طالب و متمایل به عقاید افراطی.
با افزایش جمعیت این‌ها در شهرهای عمدتا شیعه مذهب،دولت قصد دارد چگونه اوضاع اجتماعی را کنترل کند؟
حالا اگر پس فردا در میانه‌ی چالش‌های دولت ایران با طالبان بر سر موضوعاتی مثل حقابه، یک مفتی طالب فتوایی افراطی علیه مردم ما صادر کرد، تکلیف چیست؟
برنامه دولت برای اینکه کار به خشونت کشیده نشود، چیست؟
مشاغل قبضه شده و مافیای پنهان
اینکه مشاغل سختی مثل کارگری ساختمان را در سال‌های گذشته اتباع افغانستان در ایران انجام می‌دادند، مورد اعتراض کمترکسی بود. به هرحال هر کشوری نیروی کار مهاجر می‌پذیرد و چون ایران عمده نیروی کارش تکنیسین به بالاست و حتا آن قدر زیاد که متخصص مهاجر به کشورهای دیگر دارد، طبیعی بود که کار یدی را مهاجر افغان در ایران انجام می‌داد و این خلا را پر می‌کرد. موضوعی که خود به خود این افراد را قابل کنترل هم می‌کرد چون که به هرحال پیمانکاران ساختمان موظف بودند حواس شان به کارگران‌شان باشد تا پس‌فردا دردسری نشود.
اما در چند سال اخیر اکثر افغان‌ها به سراغ شغل ظاهرا کثیف اما پردرآمد جمع‌آوری پسماند در ایران رفته‌اند. هم در سیرجان و هم در همه‌ی شهرهای ایران حتا پایتخت این اتفاق افتاده. بنابراین جدای از اینکه این کار آنان را ثروتمند کرده، یک نوع مافیای پنهان هم ایجاد شده که خود به خود امکان انجام جرم سازمان یافته یا افراط‌گری سازمان‌یافته را فراهم می‌کند.
چالش امنیت غذایی
همه می‌دانیم که دولت  برای اینکه مردم کم درآمد از یک حداقل زندگی برخوردار باشند، با پول نفت یک سری خدمات دولتی ارزان ارائه می‌دهد. مثل عرضه نان با آرد دولتی یا مدارس دولتی و بیمارستان دولتی و...
اما در چند سال اخیر ایرانیان کمترین سهم را از آرد دولتی و مدارس دولتی برده‌اند و برای همه‌ی این‌ها پول گزاف پرداخته‌اند درحالی که یارانه دولتی و پول نفت را افغان‌ها استفاده کرده و می‌کنند.
در همین سیرجان پای یک نانوایی دولتی توقف کنید، ببینید صف مهاجران افغان اجازه می‌دهد شما نان بخرید؟ ناچار می‌شوید به نانوایی‌های خصوصی بروید و نان ده هزار تومانی خریده به سر سفره ببرید. یعنی پول نفت شما را دولتی که خود تحریم است و باید نفت را با گندم یک کشور تهاتر کند، می‌دهد به اتباع غیرمجاز میل کنند!
مدارس هم این طور است. شما در سیرجان ناچارید اگر ندارید هم زیر بار قرض بروید و بچه‌تان را مدرسه غیردولتی بفرستید چون که مدارس دولتی رایگان را افاغنه تصاحب کرده‌اند و البته که شما نگران نژاد بچه‌تان نیستید که نمی‌خواهید او را بفرستید به دولتی. بلکه اختلاف فرهنگی و تربیتی نگران‌تان می‌کند.
تا کار بیخ پیدا نکرده مسوولان فکری کنند
اما علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.‌ این هشدارها را دولت باید جدی بگیرد. دولتی که در ابتدا حتا از خانواده‌های شهدای دیپلمات و خبرنگار شهید شده در سفارت کابل هم خجالت نکشید و با خوش خیالی طالبان را به رسمیت شناخت و سفارت افغانستان در تهران را دو دستی تقدیم‌شان کرد اما در عوض حتا زورش نرسید حقابه مردم مظلوم سیستان و بلوچستان را از آنان بگیرد!
آش آن قدر شور شده که حتا پس از درگیری‌های مرزی اخیر و شهادت مظلومانه‌ی مرزداران‌مان هم باز برخی مسوولان طالبان را برادران خواندند. کسی چه می‌داند شاید هم از جمعیت پنهان طالبان در ایران و امکان وقوع چالش داخلی آن بیم دارند. هشداری که در همین گزارش ذکر کردیم.
به هرحال این شرایط صدای نمایندگان این مجلس هم‌طیف با دولت را هم درآورده است.
همین چند روز پیش شهباز حسن پور بیگلری نماینده سیرجان و بردسیر در صحن علنی مجلس خطاب به دولت نطق کرد و‌ گفت: «با توجه به مسائل و مشکلات عدیده ای که اتباع بیگانه برای استان کرمان رقم زده اند و ساکن شدن این اتباع غیرقانونی در حاشیه شهرها و روستاها که بخشی از اشتغال کشور از سوی این اتباع اشغال شده است و باعث بیکاری بیش از ۱۰۰ هزار نفر از جوانان شده. به دلیل ورود غیر قانونی و نداشتن مجوز، مسائل امنیتی هم اتفاق می‌افتد بنابراین از مجموعه وزارت کشور و شخص رئیس جمهور درخواست می‌کنم در خصوص ساماندهی و تعیین تکلیف وضعیت حضور اتباع غیرقانونی اهتمام داشته باشد.»
هرچند این ان‌قلت به نماینده شهرمان هست که چرا چند سال خاموش بوده و حالا نزدیک انتخابات چون می‌خواهد از کرمان نامزد شود، دادش برای استان درآمده. وگرنه چرا صرفا تذکر به دولت. نمایندگان دنبال تصویب قانون برای اخراج اتباع غیرمجاز و سر و سامان دادن به افاغنه فارس‌زبان یا شیعه‌مذهب و ماندگار شده در ایران می‌رفتند، دولت موظف به اجرا می‌شد.