تداوم مشکلات بازار سنتی سیرجان به دلیل بی‌توجهی مسئولان؛
تاریکـی بازار تاریخـی !

چرا از میان این همه سیرجانی فرهیخته یک مدیر دلسوز برای اداره میراث فرهنگی سیرجان انتخاب نمی‌شود؟ مدیران غیربومی و منفعل یکی پس از دیگری می‌روند و جای خود را به مدیری غیربومی دیگر می‌دهند تا همچنان پاشنه‌ی بی‌توجهی عامدانه به آثار تاریخی و صنایع دستی شهر جهانی گلیم بر همان پاشنه‌ی همیشگی بچرخد!  
مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان تغییر کرد. «فعالی» رفت و بالاخره پس از یک دوره‌ی کوتاه طی کردن امور با سرپرست، «شاهرخی» جایگزین شد. او که در نخستین حرکتش با دعوت از ضرغامی وزیر میراث فرهنگی ثابت کرد قرار است جانی تازه به میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان بدهد اما کاش دست کم در این میان با انتصاب یک مدیر بومی فرهنگی و دلسوز، برای اداره میراث سیرجان، آستین همت برای شهر جهانی گلیم هم بالا بزند که وضعیت خوبی ندارد. هرچند در اولین اقدام شاهرخی، ضرغامی به بم و جیرفت و خود کرمان دعوت شد اما پا به شهر جهانی گلیم نگذاشت!
این درحالی است که سیرجان با پتانسیل‌هایی مثل قلعه‌سنگ باستانی و خانه‌های تاریخی و بازار و صنایع دستی مثل گلیم، مورد غفلت عامدانه‌ی مدیران غیربومی قرار گرفته است.
مشکل بازار سیرجان
بازار سیرجان مشتی نمونه خروار مشکلات عدیده بی‌توجهی به آثار تاریخی و صنایع دستی در سیرجان و نمونه‌ی مثال زدنی ناکارآمدی اداره میراث در سیرجان است. زیرا بازار به منزله‌ی یک محل زنده و پویاست که هر سه عنوان میراث تاریخی سیرجان، صنایع دستی سیرجان و گردشگری را در خود جا داده اما درحال تخریب است.
چند سال است که رسانه ها‌‌ مشکلات متعدد بازار سیرجان را بازتاب داده اند. از لزوم مرمت اصولی با توجه به حفظ اصالت بنا تا سیم‌کشی و کابل‌کشی غیراستاندارد در برخی راسته‌های بازار مثل راسته قوتوها. از لزوم نصب کف‌پوش آجری در آنجا تا جلوگیری از کاربرد مصالح امروزی و دستکاری‌های ناشیانه در معماری حجره‌ها. از توجه به ایمنی جهت پیشگری از آتش‌سوزی و پیش‌بینی نحوه استقرار یگان امداد و نجات تا اهمیت دادن به امنیت با نصب دوربین و استقرار ایستگاه پلیس پس از اتفاق تلخی که چند سال پیش در ماجرای سرقت از بازار روی داد.
با این وجود انگار گوش مسوولان شهر ما آن قدری از این حرف‌ها‌‌‌ پر هست تا اهمیت ندهند و یک گوش‌شان در باشد و گوش دیگرشان دروازه.
پاسکاری مسئولان شهرداری و اداره برق و اوقاف و میراث فرهنگی همه و همه منجر به این شده که اثر تاریخی خوبی که میراث گذشتگان است، این روزها ‌حال خوبی نداشته باشد.
درحالی که مرمت بازار سیرجان در دوره دولت یازدهم و تقریبا هم زمان با مرمت بازار کرمان آغاز شد اما در ادامه به نسبت توجه مسوولان استان به آن بازار و تبعیض که در تقسیم ناعادلانه بودجه صورت گرفت، میراث فرهنگی تنها ‌به مرمت سقف بازار سیرجان قناعت کرد درحالی که هنوز داخل بازار سیرجان از نظر دست‌خوردگی اصالت اثر و همچنین امکاناتی مثل کابل کشی اصولی و روشنایی مناسب و کف پوش بسیار با مشکل روبر است.
این میان اگرچه بسیاری از کسبه‌ی بازار حاضرند خود هزینه کنند اما عمدتا به خاطر نداشتن حداقل آشنایی با معماری و اصول مرمت آثار تاریخی به بی‌راهه می روند و در نهایت با دستکاری‌ها‌ی نابجا کار مرمت را در آینده نزدیک برای بازار سیرجان سخت‌تر و بغرنج‌تر می کنند. این میان کوتاهی اداره میراث فرهنگی سیرجان تاثیر زیادی داشته زیر در همه‌ی این سال‌ها‌ که مدیران غیربومی این اداره، نبود بودجه را بهانه‌ی انفعال خود قرار داده‌اند، دست کم می‌شد انگیزه و خرج‌کرد خود کسبه را مدیریت کرد و آن‌ها‌ را به سمت یک مرمت اصولی و متحدالشکل در بازار برد.
این میان اوقاف و کوتاهی‌ها‌یی که این اداره در حق بازار و تیمچه‌ی آن معروف به کاروانسرای بازار می‌کند نیز در تخریب بازار بی‌تاثیر نبوده است. اوقاف حتا متولی‌گری مسجد تاریخی را نیز که ادعای آن را دارد به خوبی انجام نداد چه برسد به کاروانسرا. گرچه دست کم در راستای همان کاربرد وقفی اثر، سالی چندین بار در کاروانسرا روضه‌خوانی مناسبتی برگزار می‌شد اما عدم توجه اداره اوقاف به این اثر هم کار را به جایی رساند که دیگر امکان برگزاری این مراسم آیینی مذهبی در کاروانسرای مخروبه نیست!
همه‌ی این‌ها ‌درحالی رخ داد که می‌بینی مسوولان دنبال مکانی برای برپایی بازارچه گلیم شهر جهانی گلیم هستند درحالی که کاروانسرای بازار می توانست در نقش یک تیمچه ویژه‌ی این اقدام عمل کند اگر اداره اوقاف چوب لای چرخ این کار نیز نمی گذاشت.
حالا به مصداق ضرب‌المثل «هردم از این باغ بری می‌رسد» خبر رسیده که مشکل کمبود روشنایی راسته‌های بازار موجب شده کسبه به محض غروب با مشکل تاریکی بر بخورند و زودهنگام دکان‌ها‌ را ببندند. کسبه‌ی بازار می‌گویند هربار کلی مالیات و پول برق از آنان جمع‌آوری می‌شود اما در نهایت تنها‌ رعب و وحشت ایجاد شده و یک تاریکخانه برای سارقان حرفه‌ای فراهم می شود!
حتا پاکبان‌ها‌ی شهرداری نیز به دلیل تاریکی محض بازار نمی‌توانند شب‌ها ‌این چند راسته‌ی بازار قدیمی را به خوبی جارو کنند. وضعیت بد و نابهنجار پارکینگ‌های اطراف بازار که دیگر جای خود دارد و یکی داستان است پر آب چشم.