شهر ترانزیتی سیرجان و مشکلات تردد کامیونها؛
سیـرجان همچنـان «کامیـونممنـون»!
بر کسی پوشیده نیست که سیرجان یک شهر ترانزیتی است و در چهارراه عبور و مرورِ شرق به غرب و شمال به جنوب ایران قرار درد.
یک راننده تریلر اهل سیرجان وقتی به شهر محل سکونتش میرسد، قاعدتاً هم قصد استراحت دارد و هم قصد چند روز ماندن پیش خانواده و دوستانش و هم اینکه میخواهد تریلرش در همین مدت سرویس شود تا در جاده رفیق نیمه راه نشود و در بیابان و کوه و دشت، کامیون با خرابی روبرو نگردد.
در نظر گرفتن همین نیاز اساسی در توقفگاههایی که تا کنون برای کامیون ممنوعی در سیرجان در نظر گرفته شده بود، در عمل موجب بی استفاده ماندن این توقفگاهها می شود. پس راننده همچنان ناچار است همچون گذشته با تریلر که گاه حتا بار سنگینی هم در آن است وارد شهر و حتا کوچه خود شود و آنجا توقف کند. کاری که علاوه بر ایجاد مزاحمت برای همسایگان موجب ایجاد ترافیک و تخریب زیرساختهای شهری و ترکیدگی لوله و خرابی آسفالت و... میشود. بدتر آنکه در عمل کوچه و گوشه خیابانهای فرعی تبدیل به تعمیرگاه و گاراژ این تریلرها برای تعویض لاستیک و روغن و... میشود. پدیدهای که در سیرجان عادی است و همهی ما بارها آن را دیدهایم و حتا بیتفاوت از کنار آن رد شدهایم.
کوزهگر از کوزهشکسته آب میخورد
آرزوی کامیونممنوعی در شهر ترانزیتمحور سیرجان که همیشه در حد و سطح یک آرزو ماند و هیچ وقت در عمل به واقعیت نپیوست. با اینکه مسوولان شهری زیادی از اعضای شوراهای گذشته تا مسوولان وقت راهنمایی و رانندگی و شورای ترافیک شعار آن را خیلی سر میدادند اما این شعارها نیز جامهی عمل نپوشید.
همچنان خیابانهای سطح سیرجان هنوز پر است از تریلرها و کامیونها. خودروهای سنگینی که برای جا به جایی بار درون شهری ساخته نشدند و ویژهی جادهها هستند اما به چند دلیل در سیرجان از آنها به عنوان خودروی سواری برخی خانوادهها نیز استفاده میشود تا بوی گازوئیل سوختهی این تریلرها نیز در کنار دود انبوه اتوبوسهای معدنی و کامیونهای فرسوده و خط واحدهای خود شهرداری سیرجان، هوای تنفس مردم شهر را آلوده کند.
وعده شهرک حمل و نقل به کجا رسید؟
سیرجان یک شهر مهم معدنی و ترانزیتی است و مشاغل پیرامون آن در سیرجان زیاد است که مهمترین آن شغل شریف رانندگی کامیون حمل و نقل جادهای است.
در چنین شهری قاعدتا میبایست برای رفاه حال شهروندان و خانوادههایی که از این منبع روزی کسب میکنند، پارکینگ بزرگ برای توقف تریلرها و همچنین پارک خودروی سواری یا موتور سیکلت راننده در ابتدا و انتهای آن پیشبینی میشد اما این مهم در سیرجان با وجود برخی اقدامات ناکام ماند و دلیلش را در ادامه خواهیم گفت.
همهی ما در عین حال میدانیم که کمربندی شاهد و محلههای منتهی به آن در سالهای گذشته تا حدودی نبود پارکینگ مجهز به تعمیرگاه و سرویسکار و کارواش را برای تریلرها یکجا جبران میکرد. یعنی فقط کافی بود راننده و خانودهاش در محلههایی مثل شهرک ابوالفضل یا دهیادگار و مکیآباد و... ساکن شوند و خانه اجاره کنند تا در عین حال به امکانات و خدمات پیرامون تریلرها نیز نزدیک باشند و نان آور خانواده از این منظر دچار مشکل جا به جایی نباشد و حتا پیاده بتواند برای سرکشی به تریلرش در گاراژ و کارواش وتعویض روغنی و... برود.
اما اتفاقی که در این چند ساله افتاده این بوده که سیرجان وسیعتر شده. دیگر کمربندی شاهد کمربندی نیست بلکه یک جورهایی مرکز شهر است. بنابراین با وجود این همه ساخت و ساز منطقی نیست خدمات پیرامون پارک تریلرها و سرویس دهی به آنان وسط یک شهر باشد.
بنابر این نکتهی بدیهی چندی پیش از سوی شورای شهر اعلام شد قرار است شهرک حمل و نقل در سیرجان احداث شود. برای این منظور هم تفاهمنامه احداث شهرک حمل و نقل میان شهرداری سیرجان و دانشگاه آزاد اسلامی امضا شد.
طبق اعلام سابق رییس شورای اسلامی شهر سیرجان در آیین امضای تفاهمنامه احداث شهرک حمل و نقل در خصوص این مرکز: پروژه بزرگ شهرک حمل و نقل پس از اخذ مصوبه شورای اسلامی شهر سیرجان در زمینی به مساحت 50 هکتار احداث و به منظور ارایه خدمات جامع حوزه حمل و نقل همچون پارکینگ، تعمیرگاه، صافکاری، کارواش و دیگر خدمات موردنیاز و مرتبط با ماشین آلات سنگین، کامیون، اتوبوس و ... راه اندازی و احداث خواهد شد.
اما با وجود گذشت چندین ماه از این وعده هنوز خبری پیرامون اینکه پیگیری و اجرای این پروژه در چه مرحلهای است، از سوی مسوولان منتشر نشده!
گفتنیست در دوران شورای دوم هم چنین وعدهای داده شد و به یک سری شرکتها هر کدام ۵ مزار متر مربع زمین روبروی پلیس راه جاده امامزاده علی اعطا شد تا برای ایجاد چنین شهرکی اقدام کنند اما امروز میبینیم که از چنین شهرکی در سیرجان خبری نیست! نه تنها خبری نیست که حتا به گفتهی یک منبع آگاه در آن محل زمینها برای منظورهای دیگر تغییر کاربری داده شد و با قیمتهای گزاف توسط دلالان خرید و فروش میشود!
بنابراین با توجه به اینکه در دورههای قبلی شوراها و شهردارها و فرمانداران سابق نیز از این نوع تفاهمها و وعدهها به مردم داده شد، امیدواریم این یکی از جنس آن تفاهمنامههای عملی نشدهای -که شهرداری با گهرزمین پیرامون باغ ایرانی بست- نباشد.