به بهانه آویزان بودن یک مرد بیجان بر دکل؛
خبرهای دستپاچه در رسانههای مجازی سیرجان
اتفاق تلخی بود و صحنهای دلخراش. تصاویر به شکل عکس و ویدیو با شتاب همیشگی منتشر شد بدون توجه به عواقب روانی انتشار چنین تصویری. بدون آنکه ادمینهای این همه پیج خبری در سیرجان پیرامون چرایی و چگونگیِ «آویزان بودن یک مرد بیجان بر دکل»، اطلاعات تازهای به دست آورده باشند. فقط با شتابزدگی هرچه تمامتر منتشر میکنند که در معرکهی رقابت مسخرهی بلاگری از یکدیگر عقب نمانند تا نکند فالورهایشان قهر کنند و قیمت آگهی استوریشان پایین بکشد.
بله مینویسیم: «آویزان بودن یک مرد بیجان بر دکل» چون واقعا یک خبرنگار واقعی نمیتواند بیشتر از آن چیزی که میداند بنویسد و توصیف کند. حتا اینکه این فرد یک راننده استان فارسی بوده که وقتی تریلرش چپ کرده، از فرط ناراحتی دست به چنین اقدامی زده نیز تنها یک فرضیه و بر مبنای شواهد اولیه است. از کجا معلوم است در تریلر فقط همین یک فرد حضور داشته و راننده، همراهی نداشته که شاید بعد از این ماجرا متواری شده باشد؟!
آیا ماشین بیمه نبوده که چپ شدنش موجب این حد از ناراحتی راننده و عواقب بد آن شده است؟ آیا واقعا دلیل این اتفاق حتا اگر خودکشی بوده، مالیست و به وضع اقتصادی و معیشتی و تورم مرتبط است یا نه؟
اعدام، خودکشی و قتل هرکدام بار معنایی خاص خودشان را دارند و نمیتوان به این زودی حکم صادر کرد. هر پرونده یک روند معمولی طی کردن بازرسی و تحقیقات را باید پشت سر بگذراند اما خیلی راحت مردم خودشان برای خودشان چرایی و چگونگی میتراشند و شایعه ایجاد میکنند. اینکه بدهی داشته یا به خاطر وضعیت اقتصادی است و هزار فرض و تحلیل دیگر، هیچ کدام به تنهایی مفت نمی ارزند. تحلیل هم اگر بخواهد تحلیل باشد نیاز به سری اطلاعات اولیه دارد تا بتوان از آن شواهد و قراین حدس و گمانی زد.
اما برای خبرنویسی عصر فضای مجازی هیچ کدام از اینها مهم نیست. اینکه این تصاویر را ممکن است یک نوجوان گوشی به دست ببیند و تحت تاثیر قرار بگیرد و از نظر روانی به هم بریزد، انگار برای ادمینها و بلاگرهای اینستاگرامی کمترین اهمیت را دارد!
اینکه واقعیت چیست و ممکن است خودکشی نبوده باشد و یا بوده باشد هم انگار برایشان اهمیت ندارد!
شاید با یک صحنهسازی شبانه در دل تاریکی اتفاق روبرو باشیم و قتل عمد و یا اگر خودکشی هم بوده، انگیزهخوانی نمیتوان کرد.
همهی اینها برعهدهی تحقیقات اولیه پلیس است که از دیدن شواهد اطلاعاتی اولیه و بررسی پلاک خودروی واژگون شده، در یک مصاحبهی کوتاه، فرضیات اولیه نه چندان اطمینان بخش را در اختیار رسانهها بگذارند و اعلام هم کنند که اعلام دلایل قطعی و اصلی اتفاق مورد اشاره تا اطلاع ثانوی مشروط به نتایج پزشکی قانونی است.
هیچ کدام از این موارد در انتشار خبر توسط اکثر پیجهای سیرجانی رعایت نمیشود به جز یکی دو پیج خبری.
عیناً همان چیزی که مخاطب برداشته برای آنها فرستاده را بدون کمترین زحمتی منتشر میکنند! نه سعی میکنند دست کم قبل از انتشار تصویر، هشداری بدهند که تصویر دلخراش است. و نه خواسته و توانستهاند که چیزی بیشتر از حد همان حرفهای شهروندخبرنگاری که تصویر را برایشان فرستاده کسب کنند و در اختیار مخاطبی قرار دهند که روانش را پریشان ساختهاند!
گاهی حتا ممکن است با شایعههایی که در همین خبرنویسی دستپاچه منتشر شده، نام و نشان و عنوان و لوگوی یک مجموعهی خوشنام به خطر بیفتد و به ناحق زیر سوال بروند.
توجه به عواقب کژسلیقگی در کاربرد واژگان هنگام حوادث نویسی
رسانههای جمعی با داشتن مخاطبان زیاد، قدرت تاثیرگذاری و امکان استفاده از تکنیکهای خاص به طور مستقیم و غیرمستقیم نقش بارزی در آموزش افراد جامعه ایفا می کنند. این آموزش ها همیشه در راستای هنجارهای جامعه نیست و بعضی به صورت خواسته یا ناخواسته به آموزش انحرافات اجتماعی و انجام جرایم هم می پردازند و امنیت روانی جامعه را به خطر می اندازند.
«تازگی»، اصلیترین ارزش خبری است که بدون آن بسیاری از محتواهای تولیدی منتشر شده، خبر به شمار نمیآیند. تازگی از دو منظر زمان اتفاق و تکراری نبودن اتفاق است که معنا پیدا میکند. این میان کاهلی و تامل بیشتر در انتشار خبرها توسط بنگاههای رسانهای چه بسا منجر به عقب ماندن هر رسانه نسبت به رقیبان در جذب مخاطب شود. موضوعی که در عین حال که مزیت هر رسانه در سرعت انتشار خبر است ، به نوعی میتواند یک آسیب هم باشد.
لزوم توجه بیشتر به خبرنویسی تحقیقی
در مقابل روزنامهنگاری تحقیقی یا گزارشگری تحقیقی نوعی روزنامهنگاری است که در آن گزارشگران یک موضوع مورد علاقه، را که غالباً جرم، فساد یا خطاکاری شرکتها را در بر میگیرد عمیقاً مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند. یک روزنامهنگار تحقیقی شاید هفتهها و ماهها در حال جستجو و آمادهسازی یک گزارش باشد. این نوع روزنامهنگاری گردآوری منابع اولیه اطلاعات است. غالباً توسط روزنامهها، سرویسهای خبری یا روزنامه نگاران آزاد انجام میشود.
با ورود جهان به عرصه رسانههای مجازی و به موزه پیوستن رسانههای سنتی، سرعت انتشار خبرها نیز اهمیت صدچندانی پیدا کرده است و حتا رسانهها در این باره دچار رقابتهایی کاذب شدهاند که گاه موجبات اثرگذاری منفی بر روی جامعهی هدف میشوند. در اکثر مواقع یا اطلاعات از بن مایه غلط هستند و یا به خاطر ناقص بودن اطلاعات موجب نتیجهگیری غلط گزارشگر و رساندن پیام اشتباهی -که واقعیت ندارد- به مخاطبان میشود.
این میان چاره در این است که رسانههای خبری که در شتاب و تعجیل در انتشار با رقیبان خود رقابت دارند اگرچه امکان انتشار گزارش تحقیقاتی را ندارند اما حداقل میتوانند با گزارش صرفا توصیفی، قضاوت و پیشداوی و حدس و گمان را کنار بگذارند و برداشت را برعهدهی مخاطبان خود بگذارند.
در کنار این مردم هم میتوانند یاد بگیرند که اگر «حوادثخوان» هستند، دستکم خبرنگاران تحقیقی را نیز دنبال کنند و در فضای مجازی آنان را فالو داشته باشند تا در آینده پرده از ابهامهای خبرهای کهنه برداشته شود و انتشار آن به درک بیشتر ابعاد ماجرا و اصل واقعیت کمک کند. اما متاسفانه این نوع روزنامهنگاری هنوز در سیرجان وجود ندارد و اگر به حافظهی خود رجوع کنید، یادتان میآید که جوانب بسیاری از حوادث تلخ در سیرجان آشکار نشد و با گذشت زمان نیز دیگر کسی سراغی از چرایی و چگونگی آن اتفاق نگرفت. مثل اتفاق تلخ تیراندازی و دزدی مسلحانه در بازار سیرجان که پس از گذشت سه سال همچنان در پردهی ابهام مانده است و عاملان آن شناسایی نشدهاند!