اندر حکایت دوباره کاری های پروژه فاضلاب شهری سیرجان ؛
هنرنمایی «پَت و مَت» در بلوار دکتر صادقی
شرکتی که مثل پت و مت کار میکنی دست کم مثل پت و مت اول تمیز کار کن، بعد تهش خراب کاری کن کار و رو .
این پیامک طنازانهی یکی از مخاطبان سخن تازه است. ما هم دیدیم حرف خوشمزهای زده، سر نخ رو ازش گرفتیم و ادامه خط حرفش رو تا آخر رفتیم.
یعنی تا که یکی گفت «ک» ما تا در شرکت «ک» سرنخ رو کش دادیم تا ببینیم مسوولان این شرکت چه آدمای عزیز و دونههای نایافت و درّی هستن که این قدر نزد مردم سیرجان هم محبوب هستن که هر صبح و ظهر و شام، مردم بر خود واجب میدونن سلام و درود به روح نداشته و پر فتوح این بزرگواران بفرستن!؟
وقتی وارد شرکت شدیم، دیدیم که چه جالب! پت و مت، دوتایی توی اتاق شرکت پشت میز نشستن. یعنی یه پتی هست که از طرف معدن اومده که زمین رو حفر کنه و لوله کار بذاره. یه متی هم هست که قبلا توی شهرداری بوده و عاشق آبیاری همین جوهای بازمانده از کار پت هستش و اساساً با پر کردن این کانالها و آسفالتشون مخالفه، چون میخواد، بعداً وسط خیابون درختی چیزی بکاره و آبیاریشون کنه.
هر دوتاشون هم نسبشون به سلسلهی کاریزیان می رسه که یه قوم مغولی بودن و اومده بودن تمدن سیرجان رو به فاضلاب بکشن.
اما این وسط یه جای کارشون میلنگه. آخه پت و مت اصلی توی برنامهی کارتون یه جورایی همون گاو 9 من شیر مشهور در فرهنگ خودمون بودن و با بهترین ایدهها، خلاقانه یک کار فنی رو در کیفیتی قابل قبول تموم میکردن لیکن در نهایت با یک حماقت کوچک باز دوباره خرابش میکردن!
اما فرق پت و متهای سیرجونی در شرکت مدنظر حفاری و مرمت این شده که هر بار حتا کار با کیفیتی هم ارائه نمیدن و اصلن به کیفیت مطلوب پت و مت نزدیک هم نمیشن و به گرد پاشم نمی رسن و فقط هربار یک خط تیغ جراحی قلمبه روی سطح خیابانهای شهر را تحویل مردم بسیار نجیب و بی زبون و شهر ما می دن.
اما این دفعه دیگه این قدر رودار شدن که همین کار رو هم نکردن!
یعنی اول خیابونی در مرکز شهر و جایی مهم و اصلی را زدن و کندن. شورا هم مجوز داد. چند هفته فقط کندن و لوله کشیدن و کلی وقت مردم خاموش شهرمون رو هدر دادن و ترافیک ایجاد کردن و با اعصاب مردم بازی کردن.
بعد گذاشتن یه چند هفته ای مردم بیفتن توی این چاله-چولهها تا مثلا دورهی نشست زمین تموم بشه.
بازم شورای شهر سکوت کرد و نگفت چرا دست کم از دلتون نشده خاک بیشتری بریزین که ماشینا مردم توی گودال نیفتن. آخه توی این وضعیت اقتصادی و گرونی کی میتونه پول جلوبندی و زیربندی ماشین بده؟!
بعد از هر نه هرگزی هم که مسوولان شرکتِ پت و مت قصهی ما بالاخره همت نمودن و اومدن چالاسکندرونشون رو آسفالت کردن، چه آسفالتی.
آسفالت نبود، قیرش جگر ذوب شدهی زلیخا بود! کیفیت در حد گل مالوی بچهها.
اینبار دیگه شورا نتونست سکوت کنه. دیگه روزهی سکوتش رو واجب دید بشکنه. درواقع شورا این چالههای عمیق وسط خیابون رو با اثر تاریخی اشتباه گرفته بود و خواهان احیای این چالهها شد.
حق هم داشت. بالاخره عمری از این چالههای بلوار دکترصادقی گذشته بود و به نوعی نمودار تاریخ تمدن سیرجون بودن و از بین رفتنشون هویت سیرجون و سیرجونی رو شدیدا به خطر میانداخت!
در نهایت کارشون رو تایید نکردن و پت و مت ناچار شدن باز آسفالت رو جمع کنن.
این میون نکتهی خوشمزهتر اینکه ناچار شدن به رسانهها بگن به خاطر همکاری نکردن شورای ترافیک در اعطای مجوزات لازم و مسدود نشدن خیابون، آسفالت خوب کوبیده نشده اما الان باز که مردم خوب چند هفته ای افتادن توی چالههای درازکی، تا شرکت بره قیر ارزون پیدا بکنه بخره، باز دوباره این شرکت که با جدیت توسط پت و مت اداره میشه اومده بدون مسدود شدن خیابون داره آسفالت میکنه!
حالا یکی هم نیست بگه پدر بیامرزا خب خیابون رو راهنمایی رانندگی نمیذاره مسدود کنین، دو روز تعطیلی رو مگه خدا ازتون گرفته بود؟!
دو روز که خیابونها مرکزی سیرجون خلوت بودن رو چرا ول کردین گذاشتین باز وسط هفته که شهر و مرکز شهر شلوغه دارین «کِرم» نه ببخشید «قیر» میریزین؟ حقا مثل همون پت و مت، خوشالین و عقلتون یه چیزش میشه!