اون قدیما که برای جشن چهارشنبه سوری ترقو نمیزدن. نهایتا یه آتیش گنده روشن میکردن اونم نه با لاستیک بلکه خود هیزم. بعد یکی یکی از روش میپریدن و میگفتن سرخی تو از ما، زردی ما از تو. دور آتیش مینشستن یه اوماچ عسّلانی چیزی درست میکردن و میخوردن.
حالا هم هست نه. هی تق و توق از هر کوچه و محله و پشت بوم صدا ترقه و بمب میاد. خب دست کم نورافشان بخرین روشن کنین رو پشت بوماتون بابا. وگرنه خود ئی سال نو سال اژدهاست و اژدها و دم آتشین داره خودش. دیگه با چهارشنبهسوری شما داغترش نکنین. یه جامون میسوزه، چهارشنبه سوریمون چهارشنبهزوری میشه.
آب هم که به قول اون رییس جمهور شهیر اسبق باید ریخت همون جا که میسوزه.
واقعا هم میسوزه وقتی آدم یاد اقتصاد مملکت و تورم افسار گسیختهاش میافتد. به همین منظور مردم شهر انگار اصلاًً به استقبال نوروز نرفته باشند و به جایش از ترس اژدهای سال نو توی ده تا کت و سوراخ خودشون رو قایم کردن. استقبال از مسافران نوروز و سال نو و بهار طبیعت دیگه سرش گرده.
نهایتش مردم توو خونههاشون یه سفره هفتسین بندازن که اونم سکهی سینش پر. زنگ آیفون خونههاشونم احتمالا قطع کنن که کار نکنه که یعنی اینایی که توی این گرونی و دلار بالا 60 هزار تومنی بازم معنیتون جمع بوده و اومدین دید و بازدید. ما نیستیم. رفتیم مسافرت.
البته چون پول نداشتیم نرفتیم مسافرت ها اما چیزی که از ارزشهامون کم نشده که دلمون توی مسافرت نباشه.
خلاصه که جونم براتون بگه که این از وضعیت نوروزی مردم که شرح داده شد. میماند وضعیت مسوولان در استقبال از نوروز و آمادهسازی شهرها که خوشبختانه گامهای بلندی برداشته شده و اقدامات قابل توجه و شایستهای را در دستور کار قرار داده اند.
مثلا مسوولان در همه شهرها تمامی مجسمههای تخممرغیشکل در مسیر گذر مسافران نوروزی را رنگ آمیزی و تسهیل میکنند.
از آنجا که تسهیل از سهل میآید و با اسهال قوم و خویش است، فکر میکنید تک و توک مسافران نوروزی باقی مانده که پول داشتهاند سفر بروند اما سفر داخلی را ترجیح داده با دیدن رنگ تخممرغها یاد چی میافتند؟ از آنجا که این تخمهای رنگی خیلی بزرگ هستند و برای فروش هم نیستند و فقط برای تماشا و نمادی از این موضوع هستند که مسوولان مشکلات را جدی گرفتهاند.
تماشای آسفالت ناهموار کوچهها و جدولهای رنگ شده با هدف ایجاد روحیه نشاط و شادابی و ارایه خدمات مطلوب به شهروندان انجام میشود.
از ۲۷ اسفند ماه جاری نیز در چهار دروازهی شهر به ارایه خدمات و اجرای برنامه پرداخته خواهد شد تا مردم بتوانند شنبه سال و سیزدهشان را دست کم در طبیعت بگذرانند و همانجا از ترس اژدهای هفت سر سال نو، خودشان را خراب کرده به طبیعت کود لازم را برسانند. به همین منظور جهت دل وجرات دادن به مردم توزیع گردهای مقوی دارای تخم خشخاش که در فهرست میراث ملموس و ناملموس فرهنگی سیرجان است لازم و ضروری است.
شاید بپرسید نویسنده چه گیری به تخمیجات داده اما باور کنید تخم خشخاش راهگشای دل و جرات پیدا کردن در برابر اژدهاست.
البته حق دارید اگر بگویید در دست ساخت بودن آثار تاریخی و نرسیدنشان به بازدید گردشکران نوروزی دیگر با خشخاش حل شدنی نیست. ولی خب این موضوع خودش هم پتانسیل شهر ماست در جاذبهی گردشگری و جذب گردشگر. چون به جایش میتوانیم از ظرفیت دیگر شهرمان یعنی وجود پر خیر و برکت متکدیان ، بهره بگیریم. آنان را جلوی مسافران به صف میکنیم تا خلاقیتهای آنان در کسب درآمد از سن پایین به شکل یک ایستگاه به نمایش گذاشته شود و اینگونه سفر گردشگران را به شهر خود را به یادماندنی کنیم.
همچنین معرفی صنایع دستی خاص شهر مثل سنت ورزش بومی که به نوعی هم ورزش هوازی است و هم به خاطر استفادهی خلاقانه و بهینه از لولهی خودکار و فندک ماشین و سیم مفتول به نوعی بازی فکری هم محسوب میشود و مهمتر اینکه ابزار این ورزش ارزان و قابل حمل در همه جاست و بهتر است به دنبال ثبت جهانی آن باشیم تا بشویم شهر جهانی سیخ سنگ!
عمو نوروزهای امسال در شهرها اما از اژدها بیمی به دل راه نمیدهند و تا دلتان بخواهد قرهای توی کمرشان را توسوز میکنند.
بنابراین عمو نوروز به حضور در جشن چهارشنبه سوری و پریدن از روی آتش نیازی ندارد. شما هم نیاز به خرید ترقهجات برای برپایی جشن چهارشنبهسوری ندارید چون همین طوری از مشاهدهی دود ناشی از سوختگی عمونوروز که از دودکشاش بلند است، کلی خندهتان بگیرد.