زنگ خطر مصرف یک ماده محرک و مخدر در سیرجان
«گُل» نکشی بهت می خندند !


«گُل نکشی و نه بگویی، بهت می‌خندند که اُمّلی! آخر وقتی هرشب پارتی باشی همراه با رقص و بزن و بکوب که نمی‌توانی مدام الکل مصرف کنی! کبد که از بین می‌رود. ناچاری بینش لایی بکشی. گاهی الکل و گاهی گُل.»
این‌ها حرف‌های دختر جوان خوش بر و رویی‌ست که به تازگی هم نامزد کرده و هم خودش و هم نامزدش پای ثابت مصرف ماده محرک گل هستند. پول بی‌زبون را داده‌اند از محیاشهر یک دستگاه سیگار پیچ خریده‌اند همراه با پیپر یا کاغذی مخصوص! در هر مهمانی یک گوشه می‌نشینند و گل می‌پیچند و جایی هم کسی توی باغ نباشد می‌گویند: «توتون طبیعیه و از سیگارهای معمولی خریدنی بهتر است.» به گمان‌شان نه عوراضی دارد و نه حتا اعتیاد می‌آورد! نامزدش به خنده رو به دختر جوان می‌کند و می‌گوید: «خوشگل‌خانم تازه گُل ذهن رو هم باز می‌کنه. ما دانشجو که بودیم شب‌های امتحان گل می‌کشیدیم و هر کتاب را پنج تا شش بار دوره می‌کردیم. اگر ازمان سوال می‌پرسیدند کل کتاب را وضیح می‌دادیم. اشتهای‌مان هم برابر می‌شد و شاد و شنگول بودیم.»

مادر در پارتی طبقه مرفه تا جوانان پایین شهر
مصرف گل در سیرجان تشدید شده تا جایی که حتا شکلش هم عوض شده و از مصرف صرفا مردانه‌ی سابقش تبدیل به مصرف زنانه شده و حتا در بین نوجوانان دختر و پسر هم رواج یافته است. سخن‌تازه برای این گزارش سراغ برخی دانش‌آموزان دبیرستانی رفت و و آن‌ها تعارف این ماده در برخی جمع‌های دوستانه‌ی بیرون از مدرسه را تایید می‌کنند. حالا واکنش نوجوانی که طرف تعارف قرار گرفته بستگی به نوع نگرش نوجوان و خانواده‌ای که در آن تربیت یافته و میزان آموزشی که با انواع تهدید و بزه خاص این سن پرخطر دیده، دارد.
«من هم گل می‌کشم» این جمله یک دل نوشته است بر دیوار یکی از پارک های سیرجان. مخدری که این روزها برای قشر مرفه پز دارد در پارتی‌ها، یک محرک قوی‌ست برای دانشجویان شب امتحانی که خواب نرود و درس را طی یک شب از بر شود و قشر دانش‌آموزان را هم اضافه کنید که به تازگی به جمع دوستداران گل پیوسته‌اند. این چهار گروه روایت‌شان از آنچه که گل برای‌شان به ارمغان می آورد متفاوت است.
در میان یک گروه دانش‌آموزی صحبت از مواد مخدر است. هر کدام‌شان برای یک بار هم که شده یکی را امتحان کرده ‌ند. سیگار، مشروب، سیگاری و گل. اعتقادشان این است که گل ارزش امتحان کردنش را دارد چون تا ساعت‌ها بی خیال عالم بوده‌اند و کلاس بیشتری از باقی مخدرها دارد. آنها حتا ساقی‌ها را هم می‌شناسند و در موارد اضطراری خرید می‌کنند. هشدار عوارض و اعتیادش را که می‌دهی، همه‌ی مصرف کنندگان گُل از نوجوان تا جوان و دختر و پسر و زن و مرد معتقدند  که حواسشان هست که شورش را در نیاورند هرچند به قول خودشان:  «لا مصب فاز سنگینی داره».
پایین شهر هم اوضاع جور دیگری‌ست. اینجا دیگر گل خاصیت فانتزی و با کلاس بودن را ندارد و همان شری شده است که هیچ راه فراری ندارد.
مسعود گل مصرف می‌کند، بیست و خرده‌ای سال دارد و به گفته خودش از دبیرستان تفریحی مصرف گل را شروع کرده و بعد به آن معتاد شده. او می‌خواهد که در جمع حرف نزند. وارد حیاط می‌شویم و او شروع می‌کند به صحبت کردن. با وجود تلاش برای ترک راه به جایی نبرده. می‌گوید: «موقعیتش پیش نمیاد.
 موقعیت مالی میخواد که من ندارم. بعد هم من رویی که برم به سمت خونوادم ندارم که ازونا کمک بگیرم. چندین ماه لحاف و تشک من وسط اتاق پهن بود و من در حال ترک بودم. مادرم شاکی شده بود از وضعم. اگر اینجا نبود واقعا نمیدونستم کجا برم برای من با این همه ضربه روحی و روانی که خوردم. ما پارسال زمستون با شونزده نفر دیگه توی یخدون‌ها خوابیدم توی اون سرما.»
او گُل را با مری جووانا یکی می داند و به این ترتیب آن را مختص جوانان تلقی می‌کند: «من صافکار بودم اما تمام پولی که از کارم بدست میاوردم رو خرج مواد می‌کردم. الان توی میدون کارگری میکنم و رویی که به خونه برم رو ندارم. گُل هم مخدره و هم محرک. من معتاد هستم. هرکی می‌گوید گل اعتیاد نداره داره خودش رو گول می‌زنه. روی مغز اثر میذاره. من خودم چند وقت پیش که به دکتر مراجعه کرده بودم، بعد آزمایش گفت بخش زیادی از سلول‌های خاکستری مغزت رو از دست دادی. به همین خاطر هیچ دقت و تمرکزی ندارم و کاملا حواس پرت شدم. مدرسه که بودم توی سرویس مدرسه یکی از دوستام بهم تعارف کرد. البته بگم همه اونایی که اون روز مثل من امتحان کردن اولین و آخرین بارشون بود و دیگه به سمتش نرفتن اما من و دوستای دیگم که بهمون چسبید و دیگه بیخیال نشدیم یا زندانن یا زیر خاک و یا مثل.»
از او می‌پرسم که وقتی گل می‌کشد چه احساسی دارد؟
«آرام محض. همون احساسی رو که اون لحظه دارم تا ساعت‌ها توی همون عالم نگهت میداره. مثلا می‌شینم کنار این باغچه و میرم توی بحر یه بوته گل سرخ. میرم توی حس گیاه. درونش رو می‌بینم اصلا! مثل شیشه توهم نداره ولی خطرش از شیشه بدتره. من الان اگه نکشم و بهم نرسه الکی دنبال بهانه و دعوا می‌گردم. دست خودمم نیست. مکمل اعصابم هست.»

گل در مقام دوم مصرف بعد از تریاک
گُل و مشتقات آن شامل گل، گرس، علف پس از تریاک دومین ماده اعتیاد آور مصرفی در میان مصرف کنندگان در کشور اعلام شده است. همچنین گل و حشیش از بیشترین کشفیات مواد مخدر در اطراف مدارس بوده است. این تحقیقات نشان داده است که علت گرایش بسیاری از جوانان و نوجوانان به سمت گل باور غلطی است که در مورد کم خطر بودن و عدم اعتیاد آوری آن دارند و همین باور موجب شده است بسیاری از جوانان برای به دست آوردن موفقیت‌ها کوتاه مدت مثل امتحان و آزمون و... این ماده را مصرف می‌کنند بی خبر از اینکه در بلند مدت دچار چه آسیب های جدی‌ئی شوند. همچنین سابق بر این وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز بدون اشاره به آمار خاصی اعلام کرده بود که همزمان با افزایش مصرف دخانیات مصرف ماده روانگردان گل بین دختران بیشتر است و 15 درصد مصرف کنندگان گل دانشجو هستند.