به بهانه راه اندازی ستاد پزشکیان در سیرجان
سیرجانیها برای اصلاحات همت کنید
خیلی وقت است که در حیاط و بالکن خانهی هر سیرجانی یک دیش ماهواره جا خوش کرده و عمدهی بزرگترها و جوانان پای بساطی نشسته و شبکههای خبری آن سوی مرزی را دنبال میکنند. در سالهای اخیر در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی به ما القا کردهاند که فایدهی رای دادن چیست؟ تا اینگونه تعصبی روی رای ندادن ایجاد کنند و از آن پدیده ای حیثیتی بسازند که تا حدودی هم موفق عمل کرده اند. درحالی که می شده است این سوال را از خودشان پرسید که چرا اگر مرد میدان هستند اقدامی نمی کنند و فقط دست روی دست گذاشته، ناف خود را به مشارکت یا عدم مشارکت ما بسته اند؟ اصلا فایده ی رای ندادن چیست؟ یعنی قرار است با رای ندادن چه چیزی عوض شود؟
اگر هم گمان بر این است که با رای دادن و رای ندادن در هر صورت چیزی عوض نمی شود، پس چرا این قدر روی رای ندادن تاکید دارند؟! عجیب نیست؟ فکر نمی کنیم شاید خودشان هم می دانند با رای دادن ما مردم یک چیزهایی به طور نسبی تغییر می کند و اوضاع نه مطلقا بلکه تا حدود کمی بهبود پیدا می کند بدون اینکه رای دهنده هزینهی گزافی از جنس هزینه هایی که معترضان می دهند، داده باشد.
اما در رای ندادن حتا همین بهتر شدن نسبی اوضاع نیز وجود ندارد که هیچ بلکه آش مملکت داری آن قدری شور می شود که برای زندگی عادی مردم در ایران مرتب بحران بیافریند.
آشکار است که یک ایرانی خارج نشین به خاطر نبودن در فضای داخل کشور چندان این اندک تفاوت ها را احساس نمی کند یا اگر متوجه تفاوت ها هم باشد باز ترجیح می دهد نبیند چون خطری برای زندگی او که بیرون گود نشسته در پی ندارد هیچ بلکه انگار نشستن پای فلاکت ما و چیپس خوردن به نوعی برایشان لذت بخش هم هست!
طبیعی ست که نتیجه ی انفعال ما قدرت گرفتن بیشتر صاحبان تفکراتی است که قصد دارند با دنیا وارد تنش شوند و این میان اقتصاد مردم بی نوای ایران بیشتر از پیش ضربه می بیند.
بله درست است که از پزشکیان به عنوان کاندیدای جبهه اصلاحات نمی توان توقع داشت در صورت راهیابی به پاستور معجزه کند اما باید دقت داشت رای دادن به عنوان یک عمل سیاسی بدون هزینه است و به همین نسبت هم چشمداشت تحول عظیم نباید داشت اما می توان به اینکه برخی رویکردهای ضد زندگی و ضد معیشت در ایران تغییر کند امیدوار بود که این خودش برای ایرانیان داخل که در تنگنای اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته اند خیلی بیشتر از خیلی است.
مشکلی که پزشکیان برای جمع آوری رای قشر مردد دارد این است که نمیتواند در مناظرات چندان بتازاند و مردم را به وجد بیاورد زیرا از پس سقوط بالگرد رییس جمهور، نقد کارنامهی سه سال گذشته دولتی که بر سر کار بوده به نوعی ناممکن شده است درحالی که رقبای پزشکیان به راحتی می توانند به دولت های روحانی و خاتمی یک طرفه بتازند.
بنابراین رای دادن این بار به خاطر نبود فضای هیجان انگیز برای قشر بلاتکلیف و مردد اگر سخت تر از دوره ی قبل نباشد، آسان هم نیست اما بهتر است متوجه باشیم که گزینهی بدیل مقبول همگانی هم برای بهبود شرایط ما وجود ندارد جز اینکه در میان این چند کاندیدا دست کم به کسی رای بدهیم که حداقل خودش به این نتیجه رسیده باشد مشکل ساختار اقتصاد ایران راهحل اقتصادی ندارد. گشودن گره از پای اقتصاد کشور پیشنیازش تغییر نگاه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و بینالمللی است. اینکه چنین آدمی در مقام ریاست جمهوری -که در حد رییس قوه مجریه تنزل پیدا کرده- چقدر می تواند برای شرایط بغرنج ملی ما کاری کند، بسته به فاکتورها و عوامل زیاد بیرونی هم دارد که در شرایط کنونی به نظر می رسد تا حدودی فراهم هستند تا امیدوار باشیم دست کم از این مردابی که یک پایمان در آن رفته، جان به در ببریم حتا اگر شده در ادامه همچنان لب این مرداب نشسته و گل آلود باشیم.