در پاریز و اطرافش سرتاسر کوهستان میبینی و گیاهان کوهی. در راههای پر پیچ و خماش که حرکت کنی، روستاها و مناطق عشایرنشین با درختهای تنومند گردو، چنار و سپیدارشان گاهی از پشت کوهها برایت چشمک میزنند. غرق تماشای زیباییشان میشوی اگر زخمهایی که بر چهرهشان نشسته است را نادیده فرض کنی.
از پاریز به سمت رفسنجان که حرکت کنی، 22 کیلومتر مسیر کوهستانی را پشت سر میگذاری تا به شهرک مس سرچشمه برسی و معدنی که از عظیمترین معادن مس جهان است اما باید این شهرک زیبا با خانههای اروپاییساختِ بیرمق و دود زدهاش و خیابانهای پردرختش را به سمت رفسنجان دور بزنی تا متوجه شوی در چه آلودگی عمیقی فرو رفتهای! دودکشهای عظیم کارخانه استحصال مس شب و روز در حال تولید دودی سفیدرنگ هستند. سرتاسر را کوه و تپه فرا گرفته و هوا غبارآلود است طوری که چشمها اشک میزند و گلوها دچار سوزش میشود.
چرخهي بهرهبرداري مس بهصورت روباز، شامل حفاري، انفجار، بارگيري و حمل مادهي معدني است. سنگهای خرد شده توسط بيلهاي ديزلي بارگيري ميشوند. کاميونهاي بزرگ مواد کاني استخراج شده را به طرف آسيابهاي بزرگ حمل کرده، مواد کاني مس پس از خرد شدن اوليه توسط نوار نقاله به طرف کارخانهي تغليظ فرستاده ميشوند تا مرحلهي دوم و سوم خردکردن انجام شود. با تغییر در سولفات مس و کربنات مس، اکسیدهای گوگرد و گازهایی چون SO2 و SO3 و مقدار زیادی کربن دی اکسید و مداد نیتروژندار به هوا پخش میشود که در اثر باران و رطوبت ترکیب سولفوریک اسید و نیتریک اسید به صورت باران اسیدی در میآید که برای پوشش گیاهی و ترکیب جانوری زیانبار است و منابع آب را نیز آلوده میکند.
هرچند با گذاشتن فیلترهایی میتوان از میزان این آلایندگیها کاست. اما شرکت صنایع ملی مس ایران با وجود درامدهای هنگفت، به بهانه مقرون به صرفه نبودن تاکنون حاضر به استفاده از فیلتر نشده و سالهاست حاضر به هزینه کردن در این زمینه نیست!
گویی نه طبیعت گیاهی و جانوری برایشان مهم است و نه کاشت و دام کشاورزان و دامداران بومی و نه منابع آبی و نه هوای مردم روستاهای مجاور پاریز!
قرار گرفتن در معرض غلظت بالاي مس براي مدت طولاني، موجب كاهش هوش میشود. احتمال ايجاد سرطان در انسان نیز در دست بررسی است. حتا استنشاق گرد و غبارِ تركيبات و املاح مس باعث پرخون شدن مخلط و نسوج بيني و در بعضي مواقع سوراخ شدن جداره و ديواره بيني ميشود، قرار گرفتن در معرض مقادير بالاي مس ميتواند منجر به بيماريهايي از قبيل تب بخارات فلزي، زخم معده، بيماريهاي كليوي، كمخوني، تغييرات در استخوان، افزايش كلسترول، سبز شدن موها و حتي مرگ شود. شاید به همین دلیل است که دیگر امروزه نیروهای مس واقع در سرچشمه دیگر تمایلی به زندگی در خانههای سازمانی و رایگان آن شهرک زیبا ندارند زیرا برای سلامت خانوادههای خود نگران هستند.
خشکیدگی گردوهای کهنسال و وضع زندگی عشایر
اقتصاد بیشتر روستاهای اطراف پاریز بر پایهی دامداری است و کشت دیم. گرچه بخش گردشگری نیز در این سالها به آن افزوده شده و ویلاسازی چهرهی سابقا زیبای روستاهای سنتیئی مثل سهگلو با آن معماری سنگیشان را تغییر داده است. اکثر اهالی معتقدند دود صنایع مس درختهای گردویشان را خشکانده و چراگاه دامها و حتا خود دامهایشان را از بین برده.
مس به خاطر اثرات مخربش بر روي گياهان تهديدي جدي براي توليدات مزارع است وقتي خاك مزارع با مس آلوده شود، حيوانات مقداري از آن را جذب بدن خواهند كرد كه بر سلامتيشان اثر سو دارد. گوسفندان حتي با ميزان كمي از مس دچار مسمويت ميشوند. حال آنکه اینها فقط از آثار زیانبار عنصر مس است و عناصر دیگر مثل «مولیبدن» آثار مخرب فراوان دیگری دارد که پرداختن به آن خود مجالی دیگر میخواهد.
در کوهستانهای اینجا سابق بر این کلی حیوانهای وحشیِ بومی منطقه مثل گرگ و روباه و گراز و کبک و عقاب و حتا یوزپلنگ بوده که حالا یا به کل منقرض شده یا تعدادشان نسبت به قدیم کمتر شده. یک علتش شکار بیرویه بوده و علت دیگرش از میان رفتن فضای مناسب زندگی این جانوران. گرچه منطقه پاریز چند سالی است شکار ممنوع شده اما از نظر شرایط بدی که مس ایجاد کرده چیزی عوض نشده است. جز اینکه در استخراج های حریصانه درختهای خودروی بادوم کوهی و الوک قلع و قمع می شوند. اتفاق تلخی که برای هفده چنار و دره زار و تافت و سردکو و هفتکهن و درهزار و سیاهدره و کوهاره و دوچاهی در این سالها افتاده که برخی توسط خود شرکت مس اداره میشوند و برخی دیگر خصوصی هستند.
جالب آنکه بسیاری از این معادن عیار پایینی دارند و اصلا صرفهی اقتصادی ندارد اما انگار شرایط تحریم، این هجمهی تبزده و استخراجهای غیر اصولی را به اسم اشتغالزایی توجیه میکند.
این شرکتهای ریز و درشت، فقط جاده هم که در منطقهی بکر پاریز بزنند، مراتع را نابود میکنند و موجب تلف شدن حیوانات میشوند. چنان که جاده زدهاند و تب معدن دامن کشاورزان و دامداران منطقه را گرفته و آنها را هم به طمع انداخته زمینهایشان را به معادن واگذار کنند یا خود دنبال مجوز حفاری بروند.
تکرار همین روند هم در دیگر کوهستانهای استان برای راه اندازی معدن مس موجب شده کمتر به این موضوع توجه شود که پوشش گیاهی در صورت تخریب به راحتی قابل برگشت نیست.