شب یلدا بریم چلهنشینی
شب چله برای سیرجونیهای قدیم فقط به دورهمی و محفل و خوردن هندونه و انار و پسته و بادوم خلاصه نمیشده. یکی از کارهایی که قدیمیها در سیرجون انجام میدادن آیینهای نمایشی و شعرخوانی بوده. شعرخوانی شهرهای بزرگ به شاهنامه خوانی و تفال به حافظ محدود بوده اما در شهر کویری سیرجان مردم خودشون یه سنت شعری داشتن به نام فال چلبیتو که هم به نوعی ادبیات عامیانه و شفاهی خاص مردمون کوچنشین بوده و منتها با یه تفاوتهایی با دوبیتیهای دیگر مناطق کشور خاص عشایر منطقهی سیرجون میشده. مثل وجود کلماتی مثل «پسینی» و «زهرهم ترکید» و «غافلو سر جگرت» و «پرسه» و «اسب سفید سیرجونی» و «امامزاده علی» و «گل و گهر» و این طور واژههای خاص در شعر.
نه کار دارم نه یار دارم تو سیرجون
نه اربابم نه تجارم تو سیرجون
همه میگن تو باغ پسته داری
خدا دونه که بیکارم تو سیرجون
با این نوع شعر فال هم میگرفتند و بسیار هم به درستی آن اعتقاد داشتند، مخصوصا اگر شب چهارشنبه (سهشنبه شب) بود.
وفای بی وفایون کرده پیرم
کجا یار وفاداری بگیرم
اگر پیدا نشه یار وفادار
سر خاک وفاداری بمیرم
این فال به این صورت بود که یک مرد یا زن مسن حافظ اشعار بود و آنها را از بر داشت و بدون ترتیب خاصی هرکدام از دوبیتیها را که به ذهنش میرسید به صورت مصرع خوانی فقط اولشان را میخواند و صاحب فال با هر مصرعخوانی یک نخود در کاسه میانداخت. چهلمین نخود که در پیاله میافتاد، فال فرد مورد نظر که نیت کرده بود و او از حافظ اشعار درخواست میکرد که دوبیتی را به طور کامل بخواند:
نگاه ور جاده ی یزد می کنم من
قدت را می بینم حظ می کنم من
قد و بالای بلند و روی زیبا
الهی باشه عمرت توی دنیا
شعر و ادبیات برای مردم این خطه به نوعی معاشقه بود و به دنبال پاسخ این سوال که به مرادت میرسی یا نه.
گاهی اگر فضای ناراحتیئی نسبت به بد آمدن فال ایجاد میشد، بقیه تلاش میکردند با استفاده از آواز خوانی همان دوبیتی و با حرکات نمایشی همراه با پایکوبی فضا و جو مهمانی را عوض کنند تا دوباره تلطیف شود و حس جشن و سرور بودن محفل از کف نرود:
نمی خونم که خونم میزنه جوش
که دشمن پشت دیوار میکشه گوش
خدای بالا سری دشمن هزاره
اگر تو با منی دشمن چه کاره؟
برخی از دوبیتیها هم مشخصا رد پای شب یلدا و چله نشینی درشان برجا مانده است که نشان از قدمت، اصالت و خاص سیرجون بودن برخی از این چهارپارههاست:
شب چله بریم چلهنشینی
به پیش اونکه دلتنگه پسینی
انار هم بشیم دونه به دونه
بشیم هندونهی هم توی سینی
***
شب یلدا درازه من چه سازم؟
ولم در خواب نازه من چه سازم؟
تو بیدارش نکن مرغ سحرخون
که رنگش میگدازه من چه سازم؟
***
شب چله برای یار خوبه
نشستن پیش یک دلدار خوبه
نشستن پیش یک دلدار جونی
بده بستون بیآزار خوبه
***
شب چله میایم پشت بونت
خدا آسون کنه خواب گرونت
اگر چرخ و فلک بر من نخنده
به شادی میکنم ماچی لبونت