پرسشی از محمد معتمدی‌زاده درباره اینکه منافع شخصی باغدار مهمتر است یا آب شرب عموم مردم و خطر فرونشست زمین؟!
دغدغه‌های پسته‌ایِ آقای نماینده!


در هفته‌های اخیر خاموشی پمپ آب برخی روستاها که علاوه بر کاربرد کشاورزی منبع تامین آب شرب مردم‌شان نیز بوده‌اند، حالا مشکل ساز بوده است. بعد از دو ساعت خاموشی پمپ آب در بعضی روستاهای شهرستان تا ۱۰ ساعت هم آب نیست و اخیرا یکی از دوستان از روستای فخرآباد می‌گفت بعد از خاموشی پمپ آب که به خاطر قطعی برق بود، نزدیک به ۱۰ ساعت آب نداشتیم!
در حالی که صدای فرونشست دشت‌های ایران از شیراز تا اصفهان بلند شده و کار بحران آب در سیرجان هم مثل باقی شهرهای ایران دارد به جاهای باریک می‌کشد و مردم حتا دغدغه‌ی تامین آب شرب دارند و درخواست‌شان عدم خاموشی موتور‌پمپ‌هایی است که آب آشامیدنی‌شان را تامین می‌کند، دغدغه‌ی نماینده سیرجان و بردسیر در این چند ماهه خاموشی چند ساعته‌ی پمپ‌ها و توقف کشاورزی باغداران پسته است و صدایش دراین باره مجلس بلند بوده.
آقای معتمدی‌زاده راستی چرا ما ملت مسایل را کج و کوله و وارونه می‌بینیم؟!
این همه سالیان، باغ‌‌داران پسته، زمین زیر پای‌مان را خالی کردند و در راه تجارت پسته، آب‌های زیرزمینی‌مان را کشیدند و دادند درختان پسته‌شان و از رهاوردش ثروتمند شدند و فرزندان‌شان را فرستادند خارج، یک بار عدالت‌طلبانه جیک‌مان درنیامد که بپرسیم آخر عایدی عموم ملت ایران و مردم یک شهر و استان از این به تاراج دادن ذخایر آب سفره‌های زیرزمینی‌مان چیست جز فرونشست خطرناک دشت‌ها و شهرهای ایران؟! هی مجوز حفر چاه صادر کردند و در کنارش موکداًً گفتند باغ‌ها بخش خصوصی هستند و به این بهانه چشم بر روی حق عموم مردم از منابع آب زیرزمینی بستند.!
نفع عمومی‌اش آن قدر کمرنگ بود که حتا به خاطر تعداد بالای نیروی کار اتباع بیگانه در بخش کشاورزی، سکوت کردند چرا که نتوانستند از شعار اشتغال‌زایی مایه بگذارند!
آنسوی دیگر اما بخش صنعت معدن و فراورده‌های جانبی‌اش بود که کلی نیروی بومی همشهری و غیربومی اما ایرانی را جذب کار کرد و اشتغالزایی‌اش عالی بود اما هی زدیم توی سرش و گفتیم مصرف آب این صنایع بالاست! درحالی که به نسبت مصرف بی‌رویه‌ی آب در کشاورزی، مصرف آب صنعت بالا هم نبود و تازه برای همین هم کلی سرمایه‌گذاری کرد تا با ایجاد زیرساخت و سرمایه‌گذاری مثبت، از آب پرتی فاضلاب و آب دریا بکشد و بهره‌ ببرد و اقتصاد شهر و کشور را بسازد.
اما صنعت را مدام تخریب می‌کنیم و ام الفسادشان می‌خوانی؟ که پس مسوولیت اجتماعی‌ات کو اما در مقابل از پسته‌داران هیچ توقعی نداریم و تازه مدام لی‌لی به لالای‌شان هم می‌گذاریم که ای دولت بگو بانک‌ها وام‌های خوب به کشاورزان بدهند!
کسی تا حالا به این مساله فکر کرده؟!
پس مسوولیت اجتماعی کشاورزی در قبال هدر دادن آبی که حق عموم ملت ایران است، چیست؟
نماینده شهرمان که مدام در مجلس جوش خاموشی موتور پمپ‌های کشاورزی را می‌زند، پاسخ بدهد «چرا مد نظر قرار نمی‌دهد که در این تنش آبی حتا برای تامین آب شرب با بحران روبروییم؟!» چرا همچنان باید سنگ کشاورزی عقب‌مانده‌ و آبیاری سنتی و مدرن نشده‌مان را به سینه بزنیم؟! وقتی پس از این همه سال طفل کشاورزی بدون پستونک حمایت دولت قادر به تاتی که هیچ حتا قادر به ادامه‌ی حیات هم نیست و یک موتور برق ساده برای رفع نیازش در بی‌برقی نخریده اما در مقابل معادن روی پای خود ایستاده و دارند یک تنه هم کسری بودجه‌ی دولت را جبران می‌کنند و هم جور انفعال ادارات دولتی در سیرجان را می‌کشند.