عدم توجه به بهداشت شهری، سیرجان را تبدیل به جهنمی آلوده و ناسالم میکند؛
حواشی بهداشتی ادامهدار درمانگاههای سیرجان!
این دیوار نوشته روی خانهی همسایهی یک درمانگاه در سیرجان یادآوری میکند که بدون توجه به بهداشت شهری، زندگی در شهر تبدیل به جهنمی آلوده و ناسالم میشود و نمیتوان انتظار رشد و سلامت مردم را داشت.
شهری که اطراف درمانگاههای آن پر باشد از انواع زبالهی بهداشتی و درمانی و در جوی خیابانهایش پر باشد از زبالهی میوهفروشها، تعویض روغنیها و.. هیچگاه نمیتواند به مکان سالمی برای زندگی تبدیل شود. این تصویر تلنگری است برای مسوولان و مردم که باید به ضرورت توجه به بهداشت شهری و پیادهسازی قوانین و فرهنگسازی برای حفظ محیط زیست شهری بیش از پیش اهمیت بدهیم.
یکی از زشتترین جلوههای فرهنگی در دوران رواج استفاده از ماسکهای ضدویروسی، عادت ناپسندِ انداختن ماسکهای مصرفشده در خیابان و کوچه و بازار بود. این رفتار نهتنها نشانهای از بیتوجهی به بهداشت عمومی و سلامت دیگران است، بلکه چهرهی شهر را هم به صحنهای آشفته و آلوده بدل میکند. ماسکی که باید نماد مسوولیتپذیری باشد، وقتی بیپروا روی زمین رها میشود، نشان میدهد که بخشی از جامعه هنوز درک نکردهاند مسوولیت اجتماعی تنها در زدن ماسک زدن خلاصه نمیشود، بلکه در حفظ محیطزیست و احترام به همشهریان نیز معنا پیدا میکند.
خیلیها یاد گرفتند ماسک بزنند، اما یاد نگرفتند چطور با ماسک استفادهشدهشان رفتار کنند. با هربار رسیدن پاییز و شیوع انواع آنفولانزا کافی است کمی در خیابان راه بروی تا با صحنههای چندشآور روبهرو شوی: ماسکهای خاکی، چروکیده و آویزان از جوی آب. انگار بعضیها فکر میکردند زمین، سطل زبالهی شخصیشان است!
راستش را بخواهید، وقتی شما از نفس خودتان بدتان میآید بقیه چرا باید مجبور باشند ماسک آلودهی شما را در کوچه و بازار تحمل کنند؟! ماسک، ابزار محافظت است، نه کاغذ باطلهای برای تزئین کف خیابان. اینکه آدمها با خیال راحت ماسکشان را پرت کنند وسط پیادهرو، یعنی هنوز درک نکردهاند مسئولیت اجتماعی فقط «زدن ماسک» نیست، بلکه «درست دور انداختنش» هم هست.
فرهنگ شهرنشینی یعنی احترام به چشم و نفس همدیگر. پس اگر به خودتان رحم نمیکنید، لااقل به چشمان ما رحم کنید که مجبور نباشیم هر روز صحنهی نمایش ماسکهای شما را در گوشهوکنار شهر تماشا کنیم.
یکی از ناهنجاریهای آشکار فرهنگی در دوران رواج ماسکهای ضدویروسی، عادت زشت و تأسفبار انداختن ماسکهای مصرفشده در خیابان، کوچه و بازار بود. ماسکی که قرار بود نماد آگاهی و مسوولیتپذیری در برابر بیماری باشد، با این رفتار به نشانهای از بیتفاوتی و بیفرهنگی بدل شد. صحنههایی که هر روز در معابر شهر میدیدیم ــ ماسکهای خاکگرفته و لگدمالشده در کنار جوی آب، جلوی مغازهها یا حتی در ورودی پارکها ــ نه فقط منظرهای نازیبا و آزاردهنده میساخت، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت عمومی نیز بود.
این بیتوجهی نشان میداد که بخشی از جامعه هنوز مفهوم سادهی «مسوولیت اجتماعی» را درنیافته است. زدن ماسک برای محافظت از خود و دیگران تنها یک گام است؛ گام بعدی، مدیریت درست پسماند آن است تا خطری برای محیطزیست و شهروندان دیگر ایجاد نکند. رها کردن ماسک در خیابان یعنی انداختن آلودگی، ویروس احتمالی و زشتی در دل شهر.
در حالی که بسیاری از کشورها با فرهنگسازی توانستند نظم و رعایت را در این زمینه نهادینه کنند، ما در مواجهه با چنین صحنههایی، بار دیگر ضعف آموزشهای اجتماعی و بیاهمیتی به حقوق عمومی را تجربه کردیم. جامعهای که میخواهد سالم بماند، باید بیاموزد که سلامت فقط در بیمارستان و دارو معنا ندارد؛ بلکه از سادهترین عادتهای روزمره، مثل نریختن ماسک روی زمین، آغاز میشود.
نوشته روی دیوار این عکس، بیتردید نشاندهندهی یک واقعیت تلخ درباره وضعیت بهداشت شهری است که در سیرجان به ویژه در دورههای گذشته، نادیده گرفته شده است. این وضعیت، که شامل خیابانهای کثیف، آبهای راکد و آلوده، زبالههای پراکنده و آلودگیهای میکروبی، به شدت سلامت عمومی را تهدید میکند، ناشی از فقدان برنامهریزی شهری دقیق، فرهنگ نادرست در رعایت بهداشت و کمبود زیرساختهای مناسب است.