به بهانه حادثه تلخ جمعه گذشته در سیرجان؛
وقتی هیجانطلبی، مرگ میآورد
جمعه گذشته، جادههای سیرجان بار دیگر شاهد حادثهای تلخ و دردناک بودند. در محور یکی از جادههای اطراف شهر، دو دستگاه موتور سنگین با سرعتی بسیار بالا و خارج از کنترل، با یکدیگر برخورد کردند؛ تصادفی سهمگین که در یک چشم به هم زدن، دو جوان از اهالی منطقه جان خود را از دست دادند. خبر مهیب تصادف، سکوت جمعه آرام را شکست و بار دیگر نگاهها را به سمت معضل دیرینهای در سیرجان جلب کرد: موتورسواریهای غیرقانونی و خطرناک در محورهای مواصلاتی شهر.
متأسفانه این حادثه نه اولین بود و نه احتمالا ًً آخرین خواهد بود، اگر فکری اساسی برای کنترل و ساماندهی این رفتارهای پرخطر نشود. در سالهای اخیر، تقریباً هر جمعه و تعطیل رسمی، محورهای ارتباطی سیرجان از جمله جاده سیرجان – کرمان، جاده سیرجان – شهربابک و بهویژه کمربندی شرقی، به محل تجمع گروهی از جوانان تبدیل میشود که با موتورهای سنگین و یا معمولی خود، با سرعتهای سرسامآور به خودنمایی، حرکات نمایشی و ویراژ رفتن میپردازند. بسیاری از آنها گواهینامه ندارند و اغلب، موتورسیکلتهایشان فاقد پلاک یا مجوز تردد هستند. که حتا اگر گواهینامه و مجوز تردد هم داشته باشند باز هم رفتار پرخطر در جادهی عمومی و به خطر انداختن جان دیگرانی که فقط دارند عبور و مرور ساده انجام می دهند به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
در ظاهر، این جمعهها برای جوانان روز هیجان و سرگرمی است، اما در واقع، صحنههایی خطرناک و مرگبار رقم میخورد که نهتنها جان خودشان، بلکه جان رانندگان و سرنشینان خودروهای عبوری بیگناه را نیز تهدید میکند.
در حادثه اخیر، شاهدان عینی گفتهاند که دو موتورسوار با سرعتی بیش از حد مجاز در مسیر کمربندی شرقی در حال رقابت بودند. یکی از آنها هنگام سبقتگیری ناگهانی کنترل وسیله نقلیه را از دست داده و به موتورسوار دیگر برخورد کرده است. شدت ضربه به حدی بوده که هر دو موتورسیکلت در دم متلاشی شده و موتورسواران جان خود را از دست دادهاند. تصاویر منتشرشده از صحنه حادثه، دل هر بینندهای را به درد میآورد؛ موتورهایی خرد شده، کف جادهای خونآلود و جوانانی که رؤیای سرعتشان در چند ثانیه به مرگ انجامیده است.
اما پرسش اساسی اینجاست: چرا چنین حوادثی در سیرجان تکرار میشود؟ چرا تا زمانی که فجایع بزرگتر انسانی رخ ندهد، اقدامی جدی از سوی نهادهای مسوول صورت نمیگیرد؟
پلیس راهور، اداره ورزش و جوانان، شهرداری و حتا نهادهای فرهنگی شهرستان، هر کدام در قبال این پدیده مسوولیتی دارند. واقعیت این است که در ابتدا و پیش از هر چیز برخورد قهری پلیس با این پدیده به صورت عاجل لازم است اما می بینیم که خبری از چنین برخوردی نیست و جلو این حرکات نمایشی و پرخطر در جادهها گرفته نمی شود درحالی که پلیس راه دارد، خودروهای سواری را به خاطر سرعتهایی بسیار کمتر از این موتور سیکلتها جریمه می کند.
از نظر فرهنگ سازی و نیاز به زیرساخت ورزشی نیز می شود به موضوع نگاه کرد. سالهاست جوانان سیرجانی، بهویژه در محلههای اطراف جاده کرمان و مناطق صنعتی، به دلیل نبود امکانات تفریحی و ورزشی مناسب، به سمت هیجانهای خطرناک خیابانی کشیده میشوند. نبود پیست مخصوص موتورسواری سرعتی یا مسیرهای ایمن برای تمرین و مسابقه، آنها را به جادههای عمومی سوق داده است. در غیاب نظارت مستمر، جادهها به پیستهای غیررسمی تبدیل شدهاند و نتیجه، چیزی جز مرگ، مصدومیت و خسارتهای سنگین برای خانوادهها نیست.
بر اساس گزارشهای غیررسمی، در ششماهه نخست امسال بیش از ده مورد تصادف موتورسیکلت سنگین در محورهای سیرجان رخ داده که در برخی موارد، به فوت منجر شده است. نکته نگرانکننده این است که بیشتر این موتورسیکلتها فاقد پلاک بوده و بهصورت قاچاق وارد کشور شدهاند. موتورسیکلتهای سنگین بهدلیل قدرت بالا، شتاب زیاد و وزن سنگین، برای استفاده در مسیرهای شهری یا بینشهری مناسب نیستند و نیاز به آموزش و شرایط خاص ایمنی برای استفاده دارند. اما در نبود نظارت کافی، این وسایل خطرناک به ابزار نمایش و رقابت تبدیل شدهاند درحالی که راکبان آنان حتا کلاه ایمنی هم نمی گذارند چه رسد به لباس مخصوص و زانو بند و...
از سوی دیگر، باید پذیرفت که بخشی از مشکل ریشه در فرهنگسازی ناکافی دارد. جوانان بسیاری، موتورسواری را نه بهعنوان یک ورزش حرفهای، بلکه به عنوان وسیلهای برای جلب توجه و تخلیه هیجان میبینند. رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز با انتشار تصاویر ویراژها و حرکات نمایشی، ناخواسته به ترویج این رفتارها دامن میزنند. در حالیکه در کشورهای پیشرفته، موتورسواری به عنوان رشتهای ورزشی با قوانین سختگیرانه و زیر نظر فدراسیونها انجام میشود، در شهرهایی مانند سیرجان، نبود ساختار ورزشی و فرهنگی مناسب باعث شده این شور و علاقه جوانان در مسیر غلط هدایت شود.
اکنون زمان آن رسیده که مسوولان شهرستان بهجای واکنشهای مقطعی پس از هر حادثه، برنامهای جامع و پایدار طراحی کنند. نخستین گام، ایجاد پیست استاندارد موتورسواری در محدودهای امن و دور از محورهای پرتردد است. چنین مکانی میتواند بهعنوان محلی برای تمرین، مسابقه و آموزش رانندگی ایمن مورد استفاده قرار گیرد. با همکاری اداره ورزش و جوانان، شهرداری و بخش خصوصی، احداث این پیست نهتنها هزینهبر نیست، بلکه میتواند به جذب گردشگران ورزشی نیز منجر شود. هرچند گویا ایجاد چنسین چیستی به گفته ی فعلان این حوزه نیاز به همراهی کردن رییس اداره ورزش سیرجان دارد.
در کنار آن، لازم است پلیس راهور برخورد جدیتری با تردد موتورهای سنگین غیرمجاز در محورهای شهری و برونشهری داشته باشد. توقیف وسایل نقلیه بدون پلاک، اعمال جرائم
سنگین و حتی معرفی متخلفان به دستگاه قضایی، میتواند نقش بازدارندهای ایفا کند. البته، همانطور که گفته شد، برخورد قهری بدون رویکرد فرهنگی نتیجهای پایدار نخواهد داشت. باید با برگزاری کلاسهای آموزشی، مسابقات رسمی و برنامههای فرهنگی، جوانان را با خطرات واقعی این رفتارها آشنا کرد.
در این میان، خانوادهها نیز نباید از نقش خود غافل شوند. بسیاری از خانوادهها از علاقه فرزندانشان به موتورسواری آگاهند، اما بهجای هدایت صحیح، با سکوت یا حتی تشویقهای ناآگاهانه، آنان را به مسیر خطر سوق میدهند. گفتوگو، نظارت و آگاهیبخشی در محیط خانواده میتواند تا حد زیادی از بروز چنین رفتارهایی جلوگیری کند.
حادثه جمعه گذشته، بار دیگر به ما یادآور شد که هیچ هیجانی ارزش از دست دادن جان را ندارد. دو جوانی که در آن تصادف جان باختند، میتوانستند امروز در کنار خانوادههایشان باشند، اگر مسیر ایمن و درستی برای تخلیه شور و انرژیشان وجود داشت. این مرگها فقط عدد و آمار نیستند؛ هر کدام داستانی از آرزوهای ناتمام، خانوادههای داغدار و آیندههایی از دسترفتهاند.
سیرجان، شهری با پتانسیل بالای صنعتی و انسانی است. شایسته نیست که هر جمعه، جادههایش به صحنه مرگ جوانان تبدیل شود. مسوولان باید با جدیت، شجاعت و برنامهریزی وارد عمل شوند. آینده این شهر در گرو تصمیمهای امروز آنهاست.