طنز تلخ
سیرجان، سرآمد شهرهای زیبای جهان!!!

نامه وارده یک شهروند: در کوچه پس کوچه ها و خیابان های این شهر که پرسه بزنی چنان احساس شور و شعف می کنی که گویی در گوشه ای از بهشت برین قدم برمیداری!!
پیاده رو های مسطح و تمیزش چونان آیینه ی صاف و زیبایی است که میتوانی چهره خود را بدون کوچکترین موجی در آن ببینی!!!
 درختکاری و چمن ها و گل کاری های بی مثالش زبانزد خاص و عام است! آری از فضاهای سبز بسیار عالی با درختانی سر به فلک کشیده و چمن هایی با طراوت و یکدست بگوییم که نورپردازی های شبانه، زیبایی آنها را صدچنان کرده است. البته اگر برای چمن و گل کاری ها بهانه کمبود آب نیاورند!!
 گر چه گل و چمن مثل انسان نیستند که حتما نیاز به آب شُرب داشته باشند.
 از آسفالت های صاف و جداول تمیز و رنگ آمیزی شده این شهر برایتان نگویم. آنقدر دلربا و جذاب که دلت میخواهد شبانه روز در شهر قدم بزنی و به زیبایی‌های آن بنگری و خستگی از تن بزُدایی!!
. راستی تاکنون به نورپردازیهای وسط بلوار دکتر صادقی و یا ورودی جاده تهران دقت کرده اید؟؟!!!
چند شب پیش پدربزرگم با لبخندی ملیح میگفت این مدل لامپ کشی ها مربوط به چند دهه پیش است!! یادش بخیر ما بهشون می‌گفتیم رقص نور و تو عروسی ها عجیب کاربردی بودند... از هر چهارراه که بگذریم اِلِمان های بسیار زیبا و فاخر چشمت را جلا می دهند که هر کدام از آنان چنان معنا و مفهوم بی بدیلی دارند که هرچقدر هم فکر کنی و یا کارشناسان زبده ای هم بیاوری آخرش مغزشان مملو از سوال های تهی می شود! شبها که در کوچه ها قدم می زنی، دو چیز رنگ بویی دگر به کوچه ها داده است:
-1 زباله هایی که بر روی هم مانده
 ۲_ تیر برق هایی خاموش می گویند ماشین جمع آوری زباله یک شب در میان می آید... مردم یادتان باشد روزهای دیگر زباله تولید نکنید و اگر هم زبانم لال زباله ای تولید شد آنان را در خانه نگه دارید تا ماشین جمع آوری زباله شب بعد بیاید! مخصوصا اگر آشغال ماهی و میگو باشد عالی می شود... البته این کار مزیتی که دارد این است که هوای دلپذیر خانه را مطبوع می کند دقیقا مثل صبحها که در جاده شیراز( حوالی کوه کویز) بوی مطبوع و خوشایند سوزاندن زباله روانی ات می کند. یادم رفت از چاله های نهفته در تاریکی کوچه های ظلمانی شهرم بگویم همان شهری که می خواست پایلوت و الگوی شهر نور کشور شود اما حیف که فقط به تعویض چند نور سفید در بلوارها ختم شد و نیمی از آنان هم سوخت!!
 مسوولان مربوطه عزیز و گرانقدر سیرجان که ما قدرتان را ندانسته و نمی دانیم آيا به ورودی شهر نگاه کرده اید یا اصلا از سیرجان تاکنون خارج شده اید؟؟!!! این چه ورودی هایی هست که برای شهر ثروتمندمان رقم زده اید؟؟!!
اینجا سیرجان است یا یک قریه و آبادی کوچک؟؟!!!
 واقعا که هرچقدر جلوتر می رویم به این نتیجه می رسیم که سیرجان سرآمد زیباترین شهرهای جهان است!!! شهردار محترم در مصاحبه نوروزی خود فرموده بودند که به بزک کاری اعتقادی ندارند و باید کارهای زیرساختی انجام شود! شما چند کار زیرساختی موفق را نام ببرید که مردم دیده باشند و یا احساس خوشایندی به آنان دست داده باشد؟؟!!
گرچه بزک کاری از کارهای زیباسازی یک شهرداری محسوب می شود که تاثیر بسزایی در شهر زیبا دارد البته خب شما اعتقادی ندارید دیگر!!!
در پایان اگر خیلی از این همه زیبایی لذت بردید توصیه میکنم صبح ها حتما برای پیاده روی به پیست قائم یا پارک نزدیک منزل بروید تا سگ های بی صاحب چنان دنبالتان کنند که ظرف یک ماه به بهترین دونده ایران تبدیل شوید! (البته اگر تیکه پاره نشده باشید) بگذریم حرف های زیادی هست و اینها تنها بخش کوچکی از گلایه های خیلی از شهروندان همین شهر است که امید است به سمع و نظرتان برسد. به امید شهری زیبا و نمونه.