ریز و درشت مشکلات بازار سنتی سیرجان:
مشتری مداری با طعم سد معبر
بازار سنتی سیرجان به منزلهی یک محل زنده و پویاست که هر سه عنوان میراث تاریخی، صنایع دستی سیرجان و گردشگری را در خود جا داده اما حال خوشی ندارد!
از همان ابتدای ورودی بازار که قصد رفتن در یکی از راستهها را دارید، چیزی که جلب توجه میکند سردرِ یکی از راستههاست که مورد تجاوز سازههای بدقوارهی مغازههای مجاور قرار گرفته است! در کمال شگفتی، نمای سنگ سیاه مغازهی ساعتسازی را تا دهنهی ورودی بازار تداوم دادهاند و به معنای واقعی کلمه دهن این بنای تاریخی را سرویس کردهاند.
وارد بازار که میشوید مزاحمت بساط برخی حجرهها و سد معبرشان آزار دهنده است. طوری گذرگاه تنگ شده که در ساعات شلوغی جز مچاله شدن مشتریان در هم راه دیگری برای عبور از این راستهها نیست!
این میان پای کسی به بساطی گیر کند و جنسی روی زمین بیفتد که واویلاست.
حتا در کمال تعجب برخی از بساطها میز فلزی جوش خوردهی ثابت دارند تا جایی که اگر یک وانت پیکان بخواهد باری داخل راستهی بازار ببرد، شدنی نیست! چه برسد به خدای ناکرده آتشنشانی و اورژانس!
جا دارد واحد سد معبر شهرداری در این حیطه اقدامی کند.
برخی کسبه نه مراعات حال مشتریان را کردهاند و مراعات خود سازهی بازار را! درب کرکرهای جدید و کولر آبی و نمای شیشهای و... همه و همه دست به دست هم دادهاند و نه تنها حس و حال تاریخی و نوستالوژی قشنگ بازار سنتی را از بین بردهاند که به بازار سنتی سیرجان ظاهری مضحک و در عین حال ناراحت کننده بخشیدهاند.
تاریکـی بازار تاریخـی !
مشکل کمبود روشنایی راستههای بازار موجب شده کسبه به محض غروب با مشکل تاریکی بر بخورند و زودهنگام دکانها را ببندند.
سیمکشی و کابلکشی غیراستاندارد در برخی راستههای بازار مثل راسته قوّتوها. از لزوم نصب کفپوش آجری در آنجا تا جلوگیری از کاربرد مصالح امروزی و دستکاریهای ناشیانه در معماری حجرهها.
از توجه به ایمنی جهت پیشگری از آتشسوزی و پیشبینی نحوه استقرار یگان امداد و نجات تا اهمیت دادن به امنیت با نصب دوربین.
پاسکاری مسوولان شهرداری و اداره برق و اوقاف و میراث فرهنگی همه و همه منجر به این شده که اثر تاریخی خوبی که میراث گذشتگان است، این روزها حال خوبی نداشته باشد.
مرمت قبلی فقط در سقف بود
درحالی که مرمت بازار سیرجان در دوره دولت یازدهم و تقریبا هم زمان با مرمت بازار کرمان آغاز شد اما در ادامه به نسبت توجه مسوولان استان به آن بازار و تبعیض که در تقسیم ناعادلانه بودجه صورت گرفت، میراث فرهنگی تنها به مرمت سقف بازار سیرجان قناعت کرد درحالی که هنوز داخل بازار سیرجان از نظر دستخوردگی اصالت اثر و همچنین امکاناتی مثل کابل کشی اصولی و روشنایی مناسب و کف پوش بسیار با مشکل روبر است.
این میان اگرچه بسیاری از کسبهی بازار حاضرند خود هزینه کنند اما عمدتا به خاطر نداشتن حداقل آشنایی با معماری و اصول مرمت آثار تاریخی به بیراهه می روند و در نهایت با دستکاریهای نابجا کار مرمت را در آینده نزدیک برای بازار سیرجان سختتر و بغرنجتر می کنند.
این میان اوقاف و کوتاهیهایی که این اداره در حق بازار و تیمچهی آن معروف به کاروانسرای بازار میکند نیز در تخریب بازار بیتاثیر نبوده است. اوقاف حتا متولیگری مسجد تاریخی را نیز که ادعای آن را دارد به خوبی انجام نداد چه برسد به کاروانسرا. گرچه دست کم در راستای همان کاربرد وقفی اثر، سالی چندین بار در کاروانسرا روضهخوانی مناسبتی برگزار میشد اما عدم توجه اداره اوقاف به این اثر هم کار را به جایی رساند که دیگر امکان برگزاری این مراسم آیینی مذهبی در کاروانسرای مخروبه نیست!
همهی اینها درحالی رخ داد که میبینی مسوولان دنبال مکانی برای برپایی بازارچه گلیم شهر جهانی گلیم هستند درحالی که کاروانسرای بازار می توانست در نقش یک تیمچه ویژهی این اقدام عمل کند اگر اداره اوقاف چوب لای چرخ این کار نیز نمی گذاشت.
کسبه ناامیدند و میخواهند خودشان اقدام کنند
برخی کسبه برخی بازاریان سیرجان انتقاد دارند که اداره منفعل میراث فرهنگی سیرجان نه میگذارد کسی خودش درست کند و نه خودش برای مرمت وارد میدان عمل میشود! آنان حاضرند مانند برخی مغازههای بازار قوتو با خرج خود و زیر نظر کارشناس مرمت اداره میراث، دکان خود را سر و شکلی بدهند اما نمیدانند چطور؟
به گفتهی کسبهی بازار آقا ابراهیم (جهرو ) که این دو بنا تاریخیتر از دو بازار بغلی هستند که همگی به هم متصلاند. برخی کسبه بازار جهرو میگویند که بیست سال پیش با هزینه خودشان سقف این بازار را گچکاری و سفید کردهاند.
گویا دو دهه پیش شهرداری کف پوش بازار را عوض و سیم کشی بازار هم درست کرده اما نه در کاروانسرا چون گفته شده که مربوطه به حوزهی میراث است و خودش بودجه دارد. کف بازار و کابلکشی برق مربوط به شهرداری بوده که در زمان خودش انجام شده. هرچند در دورهی شهرداران بعدی ادامه پیدا نکرده که وضعیت سیمکشی افتضاح و خطرناک بازار قوتوها موید این نکته است.
خلاصه بازاریان که خود یک سر این کلاف سر درگم در رفع مشکلات ریز و درشت بازار سنتی سیرجان هستند در عین حال گلایه دارند از این بلاتکلیفی امور میان شهرداری و میراث و اوقاف که سی سال است درگیر هستند و حتا شورای شهر به خودش زحمت نمیدهد بانی یک جلسه مشترک میان این ارگانهای مربوط به احیای بازار بشود!
ساز ناکوک سقف ایرانیتی در میان هارمونی سقف گنبدی در میدان شیوهکشها
نام «میدونو بازار» را همهی ما سیرجانیها شنیدهایم. میدانی که این روزها حال و روز خوبی ندارد و این بدی حال و روزش نتیجهی سالها بیتوجهی است.
بیتوجهی چندوجهی که هم این میدان کوچک را از سر و شکل ظاهر اصلی و قدیمیاش انداخته و هم ارتباط معنایی و معماری خاص این بخش ارتباط دهندهی همهی دالانهای بازار را با باقی بدنهی بازار قطع کرده است و مهمتر از همه از بین رفتن صنوف قدیمیئی بوده که در قدیم اینجا وجود داشته و رفته رفته به دلیل از کارایی افتادن آن پیشهها و شغل ها در عصر جدید ناخواسته از بین رفتهاند بدون آنکه کسی مقصر باشد. اما حالا برای این میدان باید چه کار کرد؟
ابتدا و پیش از هرکاری باید با پرس و جوی از پیران، کاربری قدیمی این میدانک بازار را کشف کرد. اینکه اینجا در قدیم چه بوده و چه صنوفی در آن مشغول بودهاند.
احتمال اولی که به ذهن نگارنده رسید این بود که اینجا راستهی مشاغلی مثل مسگری و قلاگری بوده و به خاطر سر و صدای احتمالی در همان قدیم خردمندانه مسقف نشده است تا سر و صدا در دالان های بازار نپیچد و آزار دهنده نباشد.
استفاده از سقف ایرانیتی در این محوطه را باید به عنوان یک دهن کجی بزرگ به کل بافت تاریخی و معماری اصیل بازار سیرجان در نظر بگیریم. آیا همان چند سال پیش وقتی سقف بازار مرمت میشد، امکان جمع آوری این پیکرهی زشت از میدان بازار نبود.
پیکرهی زشتی که که دشنام مجسمی به سقف های گنبدی بازار است. همان طور که گفته شد اینجا در قدیم راستهی مشاغلی بوده که سر و صدایی داشتهاند و بیسقف بودن این بخش حکمتی داشته و حالا دیگر این صنوف نیستند و آن حکمت از میان رفته. بنابراین یا باید به همت میراث فرهنگی و گردشگری آن صنوف در این راسته احیا شوند یا دست کم اگر چنین چیزی ممکن نیست، این بخش به همان شیوهی سقفها گنبدی باقی بازار مسقف شود یا حداقل یک خیمه اینجا نقش سایبان را برعهده گیرد تا نیاز امروز کسبهی کنونی این بخش از بازار هم برآورده شود.
اما در مقابل نه تنها در همهی این سالها چنین اتفاقی نیفتاده که در عمل شاهد بودهایم که در خود راستههای مختلف بازار نیز مغازههای زیادی از روی ناآگاهی و در بیتوجهی و نبود نظارت میراث فرهنگی، اصالت حجرههاشان را در بازسازی از بین بردهاند و در میانهی انبوهی از آجرکاری زیبا و سقف آجری و گنبدی، یکباره شما را با دیوارههای آلومینیومی و سنگی و درهای سکوریت روبرو کردهاند! این میان بازار مشرف به این میدان یعنی بازار قوّتوها مشکلات فراوانی مثل سیمکشی غیراستاندارد و خطر آفرین دارد.
اگر شبانه آتشسوزی اتفاق بیفتد، همهی بازار را با خطر روبرو میکند. درحالی که امکان ورود کامیونهای آتشنشانی نیز به این منطقه نیست. پس علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. در این دوران رکود اقتصادی و دست خالی ادارات دولتی متولی فرهنگ از بودجه، تنها راه حل شاید توجه به صدای کسبه و نیازهاشان است.
کسبهی زیادی به دنبال هزینه کردن برای مرمت حجره و مغازهشان هستند تا هم امنیت خود و کالاشان را از احتمال ویرانی و تخریب و خسارت بالا ببرند و هم نیازهای دیگر امروزشان را برآورده کنند.
فروشگاههایی از بازار و اطراف آن که طاقچههای قدیم و سقف گنبدیشان را با سفیدکاری و آجرکاری داخل حجره احیا کردهاند، اگر توسط مسوولان تشویق میشدند، ناخواسته مورد تقلید باقی کسبه قرار میگرفتند. اما این کارها نشده و موجبات دلگرمی برای الگو قرار دادن همین کار توسط کسبهی دیگر فراهم نشده است.
اگر این شیوه ادامه بیابد چه بسا اتفاق تلخی که برای برخی بازارهای شهرها کوچک افتاد برای بازار سیرجان هم پیش بیاید. یعنی خالی از صنوف شدن به تدریج آنها.
خوشبختانه تاکنون از رونق افتادن بازار قدیم و تنها حالت موزهای شدن آن در سیرجان رخ نداده و شهر ما این توفیق را داشته که هنوز بازار قدیمش نفس بکشد. اگرچه اخیرا دیده شده کسبه حجره ها را به دست فروشندگانی از اتباع سپرده و این چالش جدیدی ایجلاد کرده چرا که فرهنگ عمومی و بهداشت بازار را تا حدودی تحت شعاع قرار داده است.
راستی شورانشینان ما به جای نام گذاشتن روی درختان سنجد، بهتر نبود در خصوص احیای این بازار سنتی به عنوان سند هویت شهر سیرجان، پیرامون هماهنگ کردن ارگانهای مرتبط با ساماندهی بازار، یک جلسه مشترک بگذارند؟
شماره 834 مورخ 3 اردیبهشت 1404