اینکه در دههی هفتاد چه کسی در اداره منابع طبیعی باعث و بانی کار خیر کاشت گستردهی درختان گز و تاق در بیابانهای اطراف سیرجان از طریق نیروی دانشآموزان شد را نمیدانم. هرکجا هست خدایا به سلامت دارش.
یک بخشی از اینکه این چند هفته سیرجان به شدت کرمان درگیر غبار به آن صورت که زندگی را مختل کند، نشده، وجود همین جنگل گز است. جنگلی که مهران میرشاهی رییس اداره منابع طبیعی سیرجان به درستی از لزوم حفظ و حراست آنان میگوید اما ما مردم هربار به بهانهای بر تخریب این جنگل انبوه تاکید عملی میکنیم!
باری با ریختن زبالههایی مثل آهک در دل نخالههای ساختمانیمان پای این درختان.
گاهی به نام جشن های ملی میرویم گزی، شاخه هایشان را میشکنیم و میسوزانیم و گاهی هم فشار میآوریم به شهرداری که هرچه زودتر بدون توجه به درختان گز و تاق در مسیر آرامستان، جاده بکشد و کاری به نظر منابع طبیعی نداشته باشد!
خلاصه که خودمان با دست خودمان ضربه میزنیم به ریههای شهرمان. حال آنکه میتوانیم برای سال آینده کاشت بذرهای جدید این درختان را در گرداگرد بیابانی شهر تداوم بدهیم و هوای شهرمان را از باد و خاک و دود معادن نجات دهیم.
شماره 841 مورخ 21 خرداد 1404