آلودهسازی عامدانهی هوا همراه با منع تعقیب؛
سیرجان اداره محیط زیست ندارد؟
پسین یکی از روزهای ابتدایی همین هفته بود که در جاده کرمان به سمت سیرجان میآمدیم. به پل روگذر که رسیدیم، دودی عظیم روی آسمان سیرجان نمایان شد! انگار جایی آتش گرفته باشد.
به ابتدای شهر که رسیدیم متوجه شدیم انگار آتش مربوط به ابتدای محور شیراز است و باید تکرار همان پدیدهی لاستیک سوختن معتادان متجاهر باشد. کاری که برای به دست آوردن چند رشته سیم و فروختنش جهت تهیه مواد، چندی سالی هست که متداول شده!
گزارشها فقط مربوط به ابتدای محور شیراز نیست. گویا در مجاورت پل باسفرجان نیز از همین خبرهاست! بیخ دل شهر و مجاور کلی خانهی مسکونی کابل و لاستیک میسوزانند که سیم جمع کنند. پوست پسته سوزاندن هم که در این فصل از سال و پس از برداشت پسته در محور نجفشهر و بندرعباس متداول است.
در مقابل این ماجرای کشدار و خطرناک برای هوای شهر شاهدیم که تنها دستگاه سنجش آلودگی هوای شهر به طور تعمدی اکثر روزها خاموش است و فقط پس از هربار بارندگی موقتا روشن می شود چه بسا برای اینکه مردم از عمق فاجعهی هوای آلودهی شهرمان باخبر نشوند!
در مقابل انفعال محض اداره محیط زیست برای پیشگیری از آلودگی هوای شهر اما برخی رسانهها ساز ناکوکشان را میبرند سمت یقهگیری از معادن! غافل از اینکه معادن دست کم در ۶۰ کیلومتری شهر هستند و هم کلی برای جبران آلودگیشان درختکاری کردهاند. دود ناشی از این نوع آلودگیها تعمدی معتادن متجاهر و مافیای پسماند بیخ گلوی شهر است و جبران ناپذیر. دودش مستقیم توی چشم شهر میرود و بدتر اینکه چه بسا از دید مردم به اسم معادن تمام شود زیرا همین حالایش هم مردم فراگیر بود لاستیک سوخته در سحرگاهان شهر را به لنت اتوبوس معادن نسبت میدهند.
معلوم نیست چرا شهرداری دستگاه زبالهسوز نمیخرد که شاهد این نباشیم زبالهها را در چند کیلومتری شهر با این وضع فجیع میسوزانند.
با اینکه شهرداری پیرامون این مشکلات و گرفتن نظر مشاورهای با بهداشت محیط و اداره محیط زیست مکاتبه دارد اما با این حال جلوگیری مستقیم از آتش زدن زبالههای سایت از طریق دفن زبالهها زیر خاک بر عهدهی خود نیروهای خدمات شهری شهرداری است.
آنها در تلاش مدام برای خاک ریختن روی لاستیکهای سوخته و جلوگیری از ورود زبالهگردها هستند اما به دلیل وسعت پیرامونی سایت، امکان کنترل صد در صد ورود افراد غیرمجاز به آنجا ممکن نیست. انگیزهی زبالهگردها از لاستیکسوزی به جز مسالهی گرم شدن در سرمای این فصل برای بیخانمانها، امکان برداشتن و جمعآوری سیم فلزی داخل لاستیکها نیز هدف اصلی است تا در مراکز بازیافت فلزات به قیمت خوبی بفروشند.
اینگونه است که بوی دود لاستیک و پلاستیک سوخته هوای صبحگاهی برخی شهرکهای سیرجان را که با حاشیه شهر همجوار هستند پر می کند.
زبالهگردها شبها به محل تجمع نخالهها و زبالهها میروند و به سوزاندن لاستیکها و کابلهای برق احتمالا سرقتی مبادرت میورزند تا به فلز داخل آنان برسند. فلزی که اگر مس باشد بسیار ارزشمند و گران است و حتا در صورت مس نبودن هم بی ارزش به شمار نمی آید چرا که به هر حال فلز است.
پسماندسوزی معضلی است که در حاشیهی شهرها رخ میدهد و در روزهای آلوده نفس کشیدن را برای شهروندان دشوارتر میکند؛ آن هم در شرایطی که بر اساس «قانون هوای پاک» و «قانون مدیریت پسماند» پسماندسوزی ممنوع است.
این میان به جز آلودگی هوا و بوی آزار دهنده این کار غیرقانونی برای اهالی شهرکهای اطراف و عواقب زیانبارش برای سلامتی، با توجه به وزش بادهای موسمی از دشتهای اطراف به سمت سیرجان، این کار موجب آلودگی گسترده هوای شهر سیرجان نیز می شود.
میزان کربنی دی اکسیدی که سوزاندن مواد لاستیکی و پلاستیکی در هوا آزاد می کند بسیار زیاد است و سرطانزا بودن استشمام مداوم آن نیز سالهاست که توسط متخصصان اثبات شده است.
چند سال است این پدیدهی کاذب که بر اساس ماده ۲۰ قانون مدیریت پسماند و هوای پاک ممنوع است از مرز هشدار گذشته و تبدیل به یک معضل شده است که مردم شهرکهای حاشیهی سیرجان شبها با آن مواجه هستند و این معضل تنفس آنان را گرفته است.
شهرداریها و دستگاههای دولتی بر اساس ماده ۲۰ قانون هوای پاک مکلفند ظرف سه سال پس از ابلاغ این قانون زیرساختهای لازم برای تبدیل پسماندها به انرژی، کود و کمپوست را در شهرهای مختلف ایجاد کنند، ولی هنوز این امر محقق نشده و همچنان دفن و رها سازی زباله در طبیعت جای بهرهوری از پسماندها را گرفته است.
ماده هفت قانون مدیریت پسماند، مدیریت پسماندهای کشاورزی را بر عهده جهاد کشاورزی، پسماندهای پزشکی را بر عهده وزارت بهداشت، پسماندهای عادی و خانگی که شامل نخالههای ساختمانی و زبالههای تر و خشک می شود را بر عهده شهرداریها و فرمانداریها و مدیریت پسماندهای صنعتی و ویژه را بر عهده تولیدکنندگان گذاشته است.
کابلهای برق، لاستیکهای مستهلک ماشین آلات سنگین و پلاستیک جزو پسماندهای عادی محسوب می شوند و مدیریت این دسته از پسماندها بر اساس قانون به شهرداریها، بخشداریها و دهیاریها محول شده است.
طبق به ماده ۳۰ قانون مدیریت پسماندها و ماده ۲۰ قانون هوای پاک، سوزاندن هرگونه پسماند در محیط آزاد توسط اشخاص حقیقی و حقوقی ممنوع است و در صورت مشاهده و گزارش متخلفان به مراجع قانوی معرفی می شوند.
این میان حضور اداره محیط زیست سیرجان خیلی کمرنگ است. مدعیاند گشتهای نظارتی وجود دارد اما معلوم نیست چرا یکی دو پسماندسوز را بازداشت و خبر آن را منتشر نمیکنند تا جنبهی بازدارنگی داشته باشد؟