پولهای مردم کجا رفت؟
بهارنیوز: سرمایه زندگیام را سپرده کرده بودم و با سودش زندگی میکردم؛ من بازنشستهام، ۵۰۰ میلیون تومان برایم کلی پول است، چون یک زن تنها هستم، هرچه داشتم و نداشتم بانک آینده گذاشتم، حالا این بانک منحل شده....».
این خانم بازنشستهی کشوری که در دهه ۸۰ شمسی از آموزش و پرورش بازنشست شده، نگران از دست دادن سود و سرمایه است؛ او میگوید: آنطور که میگویند این بانک پولی در بساط ندارد، تا تهش را بالا کشیدهاند، قرار باشد بانک مرکزی سرمایهی ما را پس بدهد، چقدر طول میکشد؟ چرا بانک آینده با اینهمه تبلیغات به اینجا رسید؟
«چرا نباید بتوانیم به سیستم بانکی مملکت اعتماد کنیم؟» این چندمین بار است که چنین اتفاقی افتاده، بانک و نهاد مالی به ناگهان منحل شده و مردم آوارهی گرفتن سرمایه زندگیشان شدهاند.
بانک آینده با زیان انباشته ۵۵۰ همتی منحل شده است؛ این عدد، رقم بزرگیست؛ همه بدهی انباشته دولت به تامین اجتماعی براساس محاسبهی فعالان صنفی و دغدغهمندان صندوق تامین اجتماعی، چیزی حدود هزار همت است؛ همان بدهیای که دولت ارادهای برای پرداخت آن ندارد و حتی بعد از اینکه کفگیر تامین اجتماعی به کف دیگ خورده و نتوانسته سرانه بیمه تکمیلی و معوقات فروردین بازنشستگان را بپردازد، حاضر نیست حتی ۷۰ همت از آن را در قالب اوراق قرضه بپردازد.
حالا سوال اینجاست که آیا دولت، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی قرار است از بیت المال، پرداخت بخشی از ۵۵۰ همت زیان انباشته بانک مرکزی و سرمایه های برباد رفته مردم را ضمانت و پرداخت کند؟ این زیان چگونه به وجود آمده و چه دستهایی در کار بوده که یک بانکِ به ظاهر پُرپول که مدام در صداوسیما و رسانهها برای جذب سرمایههای مردم تبلیغ میکرد و کلیپهایی از مدرسهسازی این بانک در مناطق محروم نظیر سیستان و بلوچستان از تلویزیون پخش میشد (یعنی آن چنان سودآوری بالاست که این بانک دست به کار خیر زده!)، به ناگهان اعلام ورشکستگی و انحلال کرد؟! چرا اسامی افرادی که با رانت و رابطه از این بانک، وامهای نجومی گرفتهاند و پس ندادهاند، منتشر نمیشود؟!
حالا «محمدرضا فرزین» رئیس کل بانک مرکزی از «فرایند گریز» در بانک آینده و تصمیم برای فروش داراییهای این صندوق در مقام ضمانت سپردههای مردم خبر داده است: «داراییهای بانک آینده به صندوق ضمانت سپردهها منتقل و بهتدریج متناسب با سپردههای منتقلشده، منابع لازم در اختیار بانک ملی قرار میگیرد. هدف ما این است که هیچ ناترازیای به بانک ملی منتقل نشود و حتی این اقدام باعث تقویت بانک ملی خواهد شد».
این پرداختِ «به تدریج» چقدر، چند هفته و چند ماه قرار است طول بکشد؟ بازنشستهای که با سود ماهانه بانک آینده اجاره خانه میداده و زندگیاش به آن بستگی داشته، چطور باید برای فروش داراییها و انتقال آنها به بانک ملی انتظار بکشد، از کجا معلوم که این داراییها بر باد نرفته باشد و کفاف سپردههای مردم را بدهد؟
چرا این بانک با اتکا به بانک مرکزی تا این اندازه پیش رفته که ۵۵۰ همت زیان انباشته به بار بیاورد؟ دست چه کسانی در کار بوده و منابع مردم، مزدبگیران و بازنشستگان به کدام «اشخاص و پروژهها» تخصیص یافته و حیف و میل شده؟ طبق آخرین اطلاعات، این بانک ١٣٠ هزار میلیارد تومان وام به ۶١ نفر بدون وثیقه داده که این مبلغ وصول نشده است.
جالب اینجاست که وزیر اقتصاد که مدیر بالا دستی رییس بانک مرکزی است اعلام میکند رقم دقیقی از اموال بانک آینده ندارد! پس چطور قرار است با فروش این اموال، سپردههای مردم تامین اعتبار شود؟
با توجه به حیف و میلهایی که شده «مردم» به خصوص طبقات مزدبگیر انتقادات به جایی دارند؛ آنها حق دارند نگران بازگشت سرمایههایشان باشند.
آیا نام مدیران بانک آینده یا رانتخوارانی که ۱۳۰ همت وام به آنها داده شده و در مجموع، اشخاصی که سرمایههای مردم را حیف و میل کردهاند، منتشر می شود؟ آیا مفسدهای از این بالاتر هست که پول بازنشسته و مستمریبگیری را که اجاره خانه میدهد با تبلیغات گسترده و کلیپهایی از اقدامات انساندوستانه جذب کنند و پشت پرده به این و آن ببخشند؟ چرا این بانک با تیزرهای تبلیغاتی رنگارنگ و ادعای مدرسهسازی در سیستان و بلوچستان، اموال مردم را در روز روشن به باد داد؟ «من آینده دارم» همین بود؟!
